۰
تفتان ما از زندگی یک آزاده و جانباز ۲۵درصد خاشي گزارش مي دهد؛

۲ سال زندگي با طعم اسارت/ اطاعت پذيري رزمندگان از ولايت فقيه، فتح خرمشهر را رقم زد

يكسال پس از ترک مخاصمه ایران و عراق، اسیران دوران مقاومت و از خودگذشتگی، پای در خاک پاک میهن اسلامی نهادند و در اين ميان نيز سرهنگ بازنشسته " اکبر زادهش طلایه" جانباز 25 درصد خاشي پس از 2 سال اسارت توسط ارتش عراق به آغوش گرم خانواده بازگشت.
۲ سال زندگي با طعم اسارت/ اطاعت پذيري رزمندگان از ولايت فقيه، فتح خرمشهر را رقم زد
به گزارش تفتان ما، فرهنگ شهادت طلبي، نسب به نسل و سينه به سينه در فرزندان ميهن اسلامي انتقال پيدا كرده و در هرجايي كه سخن از دفاع از خاك ايران اسلامي به ميان مي آيد بي ترديد ملت عزيز در صف نخست مجاهدت قرار ميگيرند.
 
براي اين رشادت ها و از خودگذشتگي چه ميتوان گفت و چگونه توصيف كرد كه از زبان قلم عاجز است و هرگز نميتوان به معنا و جايگاه واقعي آنها پي برد.
 
اما 26 مرداد 69 ميهن اسلامي شاهد حضور عزیزانی بود که پس از سال‌ها اسارت در زندان‌های مخوف رژیم بعثی صدام، قدم به خاک پاک میهن اسلامی گذاشتند.
 
مقام معظم رهبری در ارتباط با آزادگان فرمودند:"‌جمهورى اسلامى با داشتن ذخائر ارزشمندى چون آزادگان مقاوم، هرگز در برابر دشمن احساس ضعف نخواهد کرد."
 
26 مرداد یکی از خاطره‌انگیز‌ترین روزهای تاریخ انقلاب است که شاهد حضور و آزادی مردانی بود که در راه عهد و پیمانی که با خدا بسته بودند، مجاهدت و استقامت ورزیده و توانستند در سال‌های زجر و شکنجه با وجود درد و بیماری جسمی، روح و روان خود را حفظ کرده و تقوا و مردانگی خود را مضاعف کنند تا در بازگشت به ایران اسلامی در صحنه‌های مختلف اجتماعی، سرمشق و نمونه‌ای برای صلابت و استقامت مردان و زنان ایران اسلامی باشند.
 
نخستین عکس‌العمل آزادگان از دیدن وطن، بوسه ‌زدن بر خاک آن بود، سرزمینی که قدم به قدم آن با خون بهترین فرزندان این ملت و اسوه جوانان کشور تطهیر شده بود.
 
اما در این میان  "اکبر زادهش طلایه" يكي از اسرایی بود که بیش از 2 سال از بهترین دوران زندگی‌اش را در غل ‌و زنجیرهای عراقی‌های متوحش گذراند و امروز که بیست ‌و ششمين سال ورود این آزادگان عزیز به میهن اسلامی است بهانه‌ای شد تا پای درد و دل این آزاده گرانقدر نشسته و همه آن روزهای به یاد ماندنی و خاطرات تلخ و شیرین آن روزها را برایمان بازگو کند.
 
* 66 ماه در جبهه هاي حق عليه باطل حضور داشتم
اين سرهنگ بازنشسته، آزاده و جانباز 25 درصد در گفت و گو با خبرنگار ما اظهار كرد: از سال 1361 به مدت 66 ماه در جبهه هاي حق عليه باطل و در عمليات هاي والفجر 4 و كربلاي 6 حضور داشتم و در سال 1367 تا شهريور 1369 توسط ارتش رژيم منحوس و بعث عراق  به اسارت در آمدم.
 
اكبر طلايه با بيان اينكه در كربلاي 6 جانباز شدم، تصريح كرد: اكثريت جانبازان به محض اينكه طول دوره درمان آنان تمام مي شد و بهبود پيدا مي كردند وظيفه ي شرعي، اسلامي و ملي خود مي دانستند كه دوباره در جبهه ها حضور داشته باشند كه هميشه دينشان را به نظام و انقلاب كشور ادا كنند.
 
وي با بغضي كه در گلو داشت، گفت: رشادت‌ها و دلاوری‌های آزادگان فداکار در دوران هشت سال دفاع مقدس موجب عزت، افتخار و سربلندی انقلاب اسلامی ایران شد.
 
* جانباز و آزاده با چيزهاي مادي و دنيوي قابل قياس نيست
طلايه خاطرنشان كرد: جانباز و آزاده با چيزهاي مادي و دنيوي قابل قياس نيست، جانباز كسي است كه تمامي هستي خودش را در طبقه ي اخلاص مي گذارد و براي مقدسات خودش اعم از ايمان، اعتقادات و نيز كشور اسلامي در مقابل هر كفر و شركي و هر سلطه جويي و سلطه گري مي ايستد و از تمامي هستي خودش مي گذرد.
 

 
وي با بيان اينكه جانباز بطن و درخت انقلاب اسلامي است، گفت: آزادگان و جانبازان 8 سال جنگ تحميلي با خدا معامله كردند و در اين روز هر كسي كه به اين درجه نايل آمده صرفاً با خدا معامله كرده و جسم و جان خودش را براي هستي انقلاب در راه اخلاص گذاشته و هيچ توقعي اعم از شخص و مقامي ندارد و صرفاً ديني كه به آن نظام داشته است را ادا كرده است.
 
* بارها و بارها آرزوي شهادت كرده ام
اين آزاده با بيان اينكه تا بحال بارها و بارها آرزوي شهادت كرده ام، افزود: در بعضي از شرايط وضعيتي به وجود مي آيد كه ما هم مي خواهيم به دنبال آن سربازان و سرداران گمنام بي نام و ادعا برويم كه حقيقتاً اگر ما امروز امنيت و آسايشي داريم و در سطح جهان مطرح هستيم همه را مديون اين سرداران و شهيدان هستيم كه بي نام و بي ادعا جان خودشان را در راه اخلاص گذاشتند و شهيد شدند، خداوند  به من توفيق نداد كه جزء اون لشكر باشم.
 
وي تصريح كرد: جوانان سنين 15 سال به بالا تا 25 سال دوست ندارند كه با اعتقادات و كشورش بازي شود و دوست دارند يك كشور سربلند، آزاد و آباد داشته باشند ما در همچين شرايطي كشور ما مورد تهاجم دشمن قرار گرفت و هيچ جواني در آن دوره كه ما بوديم به خودش اجازه نمي داد سلطه گران و سلطه جويان بيايند و بركشورش حاكم شوند و آن طوري كه آنان مي خواستند كشور را ادراه كنند و بر اين اساس من اسم اين لشكر را يك كاروان مي دانم كه براي حفظ كشور، شرافت، اسلامي و نيز حراست مملكت اين لشكر بسيح شدند و امروز ما شاهد مسائلي هستيم كه در طول آن دوران اين جوانان از خودشان به جا گذاشته و امروز كشوري سربلند داريم.
 
طلايه در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه "دليل شما از حضور در جنگ چي بود؟"، گفت: چون من نظامي بودم و وظيفه ي اصلي ارتش نيز حفظ از مرزهاي كشور است و ضمن اين كه وظيفه نظامي گري و اسلامي و همين طور وظيفه ي تخصصي و حرفه اي من بود كه بايد در جبهه حضور پيدا مي كردم و از كشور و انقلاب دفاع مي كردم.
 
* با جان و دل به جنگ رفتم و افتخار ميكنم كه آزاده هستم
وي بيان كرد: من با جان و دل رفتم و افتخار مي كنم در دوره ي زندگي كردم كه توانستيم يك جنگ را پشت سر بگذاريم و در مقابل دشمنان از كشورمان دفاع كنيم و در طول اين دوراني كه كشورما داشت  و هر از گاهي كه درگير  جنگ خارجي ميشديم و بخشي از سرزمين ما را به يغما مي بردند تنها دوره اي بود كه در طول اين دوران معاصر كه كشور ما درگير يك جنگ خارجي مي شد يك وجب از خاك كشور ما به دست دشمن نمي افتد و اين نشانه ي ايمان و اعتقادات جوانان بود كه در آن  جبهه هاي حق عليه باطل رفتند و از كشور و نظامشان دفاع كردند.
 
وي گفت: خانواده هاي ايثارگران آن ديني كه بر گردنشان بوده براي انقلاب اسلامي ادا كردند و باز هم اگر شرايطي پيش بيايد و نياز مجدد پيدا شود كه اين عزيزان در جبهه هاي حق عليه باطل حضور پيدا كنند، حضور مي يابند ولي با توجه به شرايطي كه در كشور حاكم است و نيازهاي عمومي كه همه دارند جانبازان كه از لحاظ آن نيازها محدوديت هاي پيدا ميكنند و يكسري مشكلات از لحاظ جسمي دارند و توقع مي رود مسئولين كمي بيشتر به جانبازان توجه داشته باشند.
 

 
* جامعه نتوانسته به خوبي از مجاهدت هاي جانبازان قدرداني كند
اين سرهنگ بازنشسته ارتش با بيان اينكه جامعه نتوانسته به خوبي از مجاهدت هاي جانبازان قدرداني كند، اذعان كرد: جامعه از جانباز جدا نيست و جانباز از جامعه جدا نيست اعم از جامعه و مسئولين همه بايد دست به دست هم دهند و مشكلات جامعه به خصوص مشكلات جانبازان را حل كنند.
 
وي با اشاره به خاطرات خود در زمان جنگ و اسارت، گفت: ما يك سرباز داشتيم به نام يونس عراقي تلفن چي مركز تلفن بود كه يك شب تقريباً نزديك ساعت 12 شب بود كه فرمانده تيپ ما تيمسار محمدي فر (كه در حال حاضر جزء مشاورين مقام معظم رهبري است) مي خواست يكسري اطلاعات از واحدهاي تحت امر و اوضاع و احوال بدست بياورد براي مركز تلفن گردان زنگ مي زند و  تلفن چي تلفن را بر مي دارد و خودش را معرفي مي كند و با لحجه ي شيرين سبزواري  مي گويد سرباز عراقي هستم، فرمانده تيپ مي گويد كه اين سرباز چه مي گويد و ميگه من عراقي هستم! و دوبار مي پرسد كه خودتان را معرفي كنيد، مي گويد:  قربان من سرباز عراقي هستم! فرمانده تيپ كه به شدت ناراحت شده بود و فكر مي كرد كه دارد شوخي مي كند چند حرف توهين آميز به سرباز مي زند در همين حين سرباز متوجه مي شود كه فرمانده تيپ نمي داند كه فاميل من عراقي هستش! و مجدداً مي گويد قربان من سرباز يونس عراقي هستم تلفن چي گردان. فرمانده تيپ با شنيدن اين حرف  از اين كه با سربازي كه تا اين موقع شب بيدار است و ارتباط بين مراكز ايجاد مي كند به تندي برخورد كرده و به او توهين كرده بسيار ناراحت و پشيمان مي شود و روزبعد با مبلغي آمده و دلجويي كرده و دستي بر سر و گوشش زد. براي من گفت كه ديشب همچين مشكلي پيش آمده و از اين سرباز قدرداني كن كه ديشب تا اون موقع شب بيدار بوده و من متوجه نشدم كه فاميلش عراقي هستش.
 
وي با اشاره به خاطره اي ديگر از زمان اسارت در عراق، بيان كرد: تمام اسيران به اين اميد بودند كه حضرت امام خميني(ره)، تمام تلاش خود را خواهد كرد كه اسيران را هرچه زودتر آزاد كند و به آغوش گرم خانواده برگردانند اما زماني كه حضرت امام خميني(ره)، فوت كرد تمام آرزوي ها و اميد اسيران به ياس تبديل شد ولي نهايتاً با تلاش مسئولين سياسي وقت اسيران آزاد شدند و به آغوش گرم خانواده برگشتند.
 
* مسئولين و رسانه ها ارزش هاي دفاع مقدس را به ديگران منتقل كنند
وي اظهار كرد: به تمامي جوانان كشور توصيه ميكنم كه دوران دفاع مقدس را هميشه زنده نگه دارند و از مسئولين ميخواهم كه به طريقه هاي مختلف اين را هميشه يادآوري كنند و در مراسمات و به خصوص صداوسيما، مطبوعات و رسانه ها يادآور آن  دوران مقدسي كه برگ زريني در تاريخ ما ثبت كرده بشوند و نسل به نسل منتقل شود و نسل هاي بعدي اين را فراموش نمي كنند و مي دانند در چه دوران سختي اين مملكت از چه گذرگاهي تاريخي عبور كرده و به سمت آباداني و  پيشرفت قدم گذاشته و توقع ما از جوانان اين است كه هميشه به دنبال دانستن بروند و دشمنان خودشان را بشناسند و هميشه بيدار و هوشيار باشند و مسئولين هميشه آن  دوران مقدس را براي ملت ما زنده نگه دارند.
 
انتهاي پيام/
سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۵۶
کد مطلب: 434427
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *