۰
در آیین نکوداشت گلعلی بابایی مطرح شد

نادر طالب‌زاده: گلعلی بابایی از محققینی است که حوزه جنگ به او نیاز دارد/نصرت الله محمودزاده: اسناد غبار گرفته جنگ هنوز منتظر بابایی هاست

مراسم بزرگداشت و آیین پاسداشت گلعلی بابایی، محقق و نویسنده دفاع مقدس در محل کافه نخلستان موسسه اوج با حضور سرداران، فرزندان فرماندهان شهید جنگ، جمعی از هنرمندان و دوستان دوران کودکی و نویسندگان هم قدم و همراه ایشان برگزار شد.
نادر طالب‌زاده: گلعلی بابایی از محققینی است که حوزه جنگ به او نیاز دارد/نصرت الله محمودزاده: اسناد غبار گرفته جنگ هنوز منتظر بابایی هاست
به گزارش سرویس شهدا  تفتان ما،مراسم بزرگداشت و آیین پاسداشت گلعلی بابایی، محقق و نویسنده دفاع مقدس در محل کافه نخلستان موسسه اوج با حضور سرداران، فرزندان فرماندهان شهید جنگ، جمعی از هنرمندان و دوستان دوران کودکی و نویسندگان هم قدم و همراه ایشان برگزار شد.
در این مراسم سردار کوثری، سردار کاظمینی، سردار امینی، مرتضی سرهنگی، نادر طالب زاده، نصرت الله محمودزاده، مسعود ده نمکی، حسین یاری(بازیگر)، اصغر نقی زاده، وهب همدانی(فرزند شهید سردار همدانی)، مهدی همت(فرزند شهید همت)، فرزند شهید کریمی، فرزند شهید دستواره، برادر شهید عمران پستی، خانواده شهید متوسلیان، آقای مومنی رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، آقای مولائی، احمد تخت کشیان(تهیه کننده فیلم یتیم خانه ایران)، محمدرضا زائری، حبیب احمدزاده و آقای والی نژاد تهیه کننده فیلم سینمایی ایستاده در غبار و بسیاری دیگر از خانواده معزز شهدا و نویسندگان و هنرمندان این حوزه حضور داشتند.

 
در ابتدای این مراسم نادر طالب زاده به عنوان نخستین سخنران گفت:« گلعلی بابایی از محققینی است که این حوزه(جنگ) به او نیاز دارد. یادم هست حسین بهزاد به من گفت: من بدون گلعلی نمی توانم کار کنم.» ایشان کسی است که در آن دورانی که در کیهان قضایای اختلاس مطرح شد، به عنوان یکی از کسانی که برای سردبیری مناسب بودند کاندیدا شدند؛ ایشان و حسین بهزاد.
وی در ادامه صحبت هایش به همکاری نزدیک گلعلی بابایی و حسین بهزاد به عنوان دو نیروی مقتدر در زمینه تدوین تاریخ جنگ اشاره کرد و گفت: کاش در این مراسم دوستان نوشته مقام معظم رهبری را درباره کتاب هم پای صاعقه می خواندند. ادبیات خیلی خاصی دارد. هر شب ایشان این کتاب را مطالعه می کردند و تعبیر خاصی در این مورد دارند؛ فکر می کنم تعبیرشان این بود:«مطالب این کتاب را نوشیدم.» من تابحال چنین عبارتی را نشنیده بودم. انسان واقعا به وجد می آید. هنوز هم دارند روی همین مجموعه کار می کنند؛ کاری که درباره شهید حسین همدانی نوشته شد.
توفیقی داشتیم که در برنامه راز هم صحبت کردیم از سردار. جنس کارهای ایشان متنوع و با یک پهنای باند خوبی هست و ادامه دار هم هست الحمدلله؛ هم همکاری ایشان با آقای حسین بهزاد و هم کارهایی که خودشان به تنهایی انجام می دهند. ادامه دار است این مسیر و الگویی است برای جوان ها. شنیده ام «لشکر نویسی» به عنوان سبکی در ادبیات جنگ در ایران جا افتاده و هم در کشورهایی که پیرو خط ایران هستند این سبک را تقلید می کنند. به هر صورت خوشحالیم که این مراسم دارد برگزار می شود. آن هم در زمانی که الحمدلله ایشان صحیح و سالم هستند و امیدواریم که کارهای همچنان جسور و زیبا و پیشتاز از این جنس داشته باشند. کارهای ایشان از زمانه جلوتر است؛ آن زمان که همپای صاعقه نوشته شد هیچ کس تصورش نمی کرد که این مسیری که ایشان در پیش گرفته(البته تنها همین یک مسیر هست، دوستان کار دیگری نکرده اند) به اینجا برسد. می دانم که کارهای دیگری هم درپیش هست؛ از جنس خلاقیت حسین و آقای گلعلی. می دانم که همچنان جوان هستند. موهایشان سپید است اما قلبشان قوی است و خلاقیت زیادی دارند و انقلاب اسلامی هم همچنان به معرفی شهدایش نیاز دارد؛ هم برای داخل و هم برای خارج از مرزها. دعا می کنیم که انشالله موفق باشند و آرزوی سلامتی برای ایشان داریم.»
اسناد غبار گرفته بسیاری که هنوز منتظر بابایی ها هستند
پس از سخنان دکتر طالب زاده، مجری برنامه سطرهایی از اثر جدید گلعلی بابایی درباره شروع کارش در حوزه هنری و تاثیر انکارناپذیر مرتضی سرهنگی در راهی که در پیش گرفته بود، خواند. حسین بهزاد در این مراسم حضور نداشت، اما مرتضی سرهنگی در جمع حضور یافت و به رسم همیشگی اش پشت تریبون نرفت. پس آقای خسروی، مجری مراسم از نصرت الله محمودزاده خواست تا برای ایراد سخنانی پشت تریبون بیایند. نصرت الله محمودزاده صحبت هایش را در باب ضرورت و اهمیت کار آقای بابایی و کسانی چون او این چنین آغاز کرد:«اگر به ضرورت کاری که آقای بابایی انجام داد، فکر کنیم متوجه می شویم این ضرورت مهمتر از انجام شدنش است. این ضرورت بود که به بعضی اسناد گرد و غبار گرفته جنگ هویت داد و البته اسناد غبار گرفته بسیاری که هنوز منتظر بابایی ها هستند.

 
این نویسنده حوزه دفاع مقدس در ادامه صحبت هایش درباره نقش ادبیات در تحریر تاریخ جنگ گفت:« از اولین روزی که دست به قلم شدم؛ یعنی در دی ماه 1359 در حوزه هنری، این دغدغه را داشتم و بر آن اصرار می کردم که نکند بعد از جنگ دیگران برای ما بگویند در جنگ چه کردیم؟ در طول تاریخ از این بابت شیعیان بسیار ضربه خوردند.
بعد از جنگ که تفکر جهانی جنگ مورد توجه قرار گرفت، رسیدیم به اینکه ادب و هنر در دو قرن گذشته با جنگ ها چه کردند؟ یک نکته مرا خیلی دلگیر کرد؛ کمتر جماعتی و کمتر جنگی دیدم که بعد از جنگ با بقیه السیف جنگ شان، به آن سردی استقبال کنند که از بچه های ما استقبال شد. من از روی گلایه این حرف را از طرف بچه های رزمنده نگفتم، اما یک جای کار این ماند. حسرت هم نمی خوریم. درست است آقای کوثری؟ نمی دانم کدامیک از شما دو ماه اول و آخر جنگ در جبهه بودید؟ هر کس که این مدت در جبهه بوده می داند که اول هیچ نداشتیم، اما آخر داشته را هیچ گفتیم و به قطع نامه منجر شد و آن زهر، آوینی یکی از کسانی بود که به ما گفت: پس بچه ها کار تازه شروع شد! می شود جبران کرد.
وی در ادامه درباره نکوداشت افزود: به نظر من جای تشکر از بچه های اوج نیست! وظیفه شان را انجام داده اند! اما یک جای تشکر دارد برای همه ما که عادت کنیم به هر عادتی، عادت نکنیم. این عادت چه بود؟ منتظر ماندن در اوج آسمانی که فقط جسم ها را پاس بداریم. هنر بچه های ما اینست که آنها آسمان را به زمین آوردند. روی زمین آسمانی بودند. خب چرا ما برای بقیه السیف ها این کار را نکنیم؟! هنوز کسی نتوانسته به این سوال من جوابی علمی بدهد که فرق جنگ ما با سایر جنگ هایی که در دنیا اتفاق افتاد چه بود؟ چرا به شهر که برگشتیم همین اوجی ها را موجی تصور کردیم و کنج رینگ جامعه گذاشتندمان؟ چرا؟ چون بلد نبودیم بگوییم چه بر سرمان آمده! مادرانشان هم فکر می کردند اینها هنوز بچه هستند. بزرگترها هم این فکر را کردند و چوبش را هم خوردیم، اشکالی ندارد.
وی افزود: من از بروجردی یاد گرفتم با باورها کاری نداشته باشم، از راهش وارد شوم. این یکی از پیام های مکتب شهید بروجردی است. در ادبیات پایداری ما دو نوع کارداریم؛ یکی قلم هایی که در دل دود و باروت بارور شدند و محصولشان اثری فاخر شد. درست مثل کارهایی که شما امروز در دسترستان هست. دوم قلم هایی که دور از معرکه، پاره ای از ادبیات را در قالب پایداری دنبال کردند. همیشه این جنگ را داشتیم که بچه هایی که در جنگ بودند ادبیات پایداری اصیل را دارند یا نه دیگران؟
حالا که نسل ادبیات دود و باروت به پایان عمرشان نزدیک می شوند این بحث دیگر جایگاهی ندارد، اما کاری انجام شد که آن را حل کرد. من تمام این مقدمه را گفتم درباره این کار آقای بابایی. یک راهی باقی بود که نمی دانم کاری که آقای بابایی و دیگران انجام دادند به این خاطر بود یا نه و آن این بود که محصول قلم هایی که زیر دود باروت شکل گرفتند و اسناد را هویت ادبیاتی دادند، برای نسل های بعدی که می خواهند روی این هنر کار کنند(شما می بینید که پس از جنگ جهانی دوم هنوز رمان ناو یا فیلم ناو ساخته می شود) این نگرانی را رفع می کند که نکند کارهای آینده بوی شلمچه و طلائیه و خرمشهر را ندهند. این هست جوهر کار آقای بابایی. به همین دلیل می گویم آقای بابایی احسنت و نه خسته!»

 
محقق آمریکایی: ماهیت جنگ شما آن چیزی بود که آوینی روایت می کرد
ده نمکی: اگر راویان نباشند حتی قهرمان های جنگ درست تعریف نمی شوند
در ادامه مراسم مسعود ده نمکی درباره آثار سینمایی دفاع مقدس و تاثیر راویان جنگ در تولید محصولات سینمایی در حوزه جنگ گفت:«آقایی برای مصاحبه و گزارش پیش من آمده بود. گفت در آمریکا آکادمی تشکیل شده است که در این آکادمی ما درباره جنگ و شهادت مطالعه میکنیم. این فرد هرسال دهه فجر به ایران می آید و فیلم های ما را می بیند. آمده بود سر فیلم برداری فیلم ما تا با من مصاحبه کند، گفت: تعجب می کنم از بعضی از فیلم های شما که بعد از این همه مدت که از جنگتان می گذرد می خواهید از فیلم نجات سرباز رایان تقلید کنید! گفتم یعنی چه؟ گفت فیلم هایتان ضد جنگ است.
یک آمریکایی فیلم های ما را دیده و از فیلم ضد جنگ برایم می گوید. بعد یکی یک فیلم های این چنینی را نام برد. گفت تمام دنیا اعتراف می کنند که صدام متجاوز بوده و دنیا اشتباه کرده که به ایران حمله کرده است، آنوقت شما تازه دارید می گویید که چرا ما جنگیده ایم؟! اشتباهی که ما کردیم این بود که اگر می دیدید که فیلم ضد جنگ می سازیم بخاطر ویتنام و امثالهم بود. سیاستمداران ما زمینش را اشتباه انتخاب می کرد. بعد ما به این نتیجه رسیدیم که آن تولید فیلم ها هم اشتباه بود. گفتم چرا؟ گفت سرباز که گناهی ندارد! باید از کشورش دفاع کند حتی اگر سیاستمدار کشورش اشتباه کند. ما با فیلم هایمان کاری کردیم که انگیزه دفاع را از سربازانمان گرفتیم. گفتم حالا چه می کنید؟ گفت روی واژه دفاع مقدس کار میکنیم و برای اینکه روشنفکران شما ما را با فیلم های این چنین گمراه نکنند، سه عکس را روی دیوار اتاقم نصب کرده ام تا با نگاه به آنها بدانم جنگ آن چیزی نبوده که در فیلم ها به ما نشان می دهند؛ جنگ عراق علیه ایران آن چیزی بوده که این عکس ها به ما نشان می دهد.
گفتم این ها چه عکس هایی هستند؟ گفت: عکس مرتضی آوینی. ماهیت جنگ شما آن چیزی بود که آوینی روایت می کرد. من آن ماهیت را در مستندهای آوینی می‌دیدم، نه آن فیلم هایی که نمایش داده می شود. گفتم: عکس بعدی؟ گفت: عکس حاج بخشی است. گفتم یعنی چه؟ عکس را به من نشان داد. دیدم عکسی است که احسان رجبی از حاجی بخشی در سه راه شهادت گرفته است. و گفت آن چیزی که از پشت بلندگوی این آدم پخش می شد، روح جنگ ایران و عراق بود. آن چیزی که انسان را در برابر ماشین جنگی دنیا قرار داده بود، نه ماشین نظامی شما. او حاج بخشی را می شناخت.
دقت کردم دیدم عکس هایی که او روی دیوارش نصب کرده، قهرمان های فیزیکی ما در جنگ نیستند، بلکه راویان جنگ هستند. کسانی که کار تبلیغات و فرهنگی جنگ را تبیین و تالیف کرده اند. می خواستم به این نتیجه بریم که قدر راویان جنگ را بیشتر بدانیم. اگر راویان نباشند حتی قهرمان های جنگ درست تعریف نمی شوند. من به جای تعریف کردن از آقای بابایی ترجیح دادم از کاری که ایشان انجام می دهد، کاری که امثال آقایان سرهنگی و کمره ای انجام میدهند و خیلی کسان دیگری که در این سالها انجام داده اند، حرف بزنم. آنجایی که می گوید جنگ را درست بنویسید، نه درشت، همان چیزی است که راویان جنگ از زبان کسانی که مستقیما در جنگ حضور و دخالت داشتند یا اسناد جنگ تبیین و تالیف می کنند.»
پس از صحبت های وی اصغر نقی زاده به بیان خاطراتی چند از دوران جنگ پرداخت و در پایان نقش خانواده شهدا را در ماندگاری دین در میان جامعه و امنیت کشور متذکر شد.
در ادامه مراسم مصاحبه مختصر حسین قرائی با گلعلی بابایی و پس از آن تقدیر از همسر آقای بابایی خانم مطهری بود. در این مراسم خانم مطهری لوح تقدیری از دست سردار کوثری و سردار کاظمینی دریافت کردند.
پایان بخش مراسم نیز با حضور فرزندان فرماندهان شهید جنگ از گلعلی بابایی با اهدای لوح، تقدیر شد.
حسین یاری: با آقای بابایی بچه محل بودیم
در حاشیه مراسم حسین یاری بازیگر سینما و تلویزیون در پاسخ به سوال خبرنگار  درباره سابقه آشنایی با گلعلی بابایی و آیین نکوداشت ایشان گفت:« با آقای بابایی بچه محل بودیم و به یک مسجد رفت و آمد داشتیم. مسجد جواد الائمه در منطقه جی تهران از مساجد ویژه تهران است. نه به این دلیل که آنجا حضور داشتم. من با آنها بر خوردم. این مسجد مسجد بسیار فعالی هست و بود و آنچه که می توان از یک مسجد در زمینه فرهنگ و هنر انتظار داشت، در آن مسجد انجام می شود؛ در کل ایران. این از روی عرقی نمی گویم که به مسجد داشتم. صادقانه می گویم این مسجد، بسیار مسجد مهمی است. در آنجا بود که با ایشان آشنا و دوست شدم.
حسین یاری در ادامه افزود:« این نکوداشت کار بسیار خوبی بود. امثال آقای بابایی، حسین بهزاد در واقع تاریخ زنده جنگ هستند. وقتی این خاطرات با هنر عجین می شود و درمی آمیزد، خروجی آن برای اذهان مردم خصوصا جوانان که هیچ سبقه و خاطره ای از آن دوران ندارند، مفید واقع شود. چراکه جنگ هشت ساله بخش مهمی از تاریخ کشور ماست.»
انتهای پیام/فارس
 
سه شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۵
کد مطلب: 435913
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *