۰
یادداشت/ سیدعبدالله متولیان

تله غرب برای کشورهای در حال توسعه

حجم خط مشی‌های تجویز شده بین‌المللی و تعهدات ناشی از عضویت در کنوانسیون‌ها، موافقتنامه‌ها و پیمان‌های بین‌المللی آنقدر زیاد است که می‌توان با جرئت گفت، تقریباً چیز زیادی برای حاکمیت ملی باقی نمی‌ماند.
تله غرب برای کشورهای در حال توسعه
به گزارش سرویس یاداشت  تفتان ما،«سیدعبدالله متولیان» در روزنامه «جوان» نوشت:
طبق مصوبه هیئت دولت، ایران سالانه میلیون‌ها دلار به عنوان حق عضویت به 75 سازمان بین‌المللی پرداخت می‌کند. نکته حائز اهمیت اینکه اگر این حق عضویت کلان برای ایران نفعی در پی داشته باشد شاید قابل‌توجیه باشد، لیکن واقعیت تلخ این است که کشور ما مانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه در جهان این حق عضویت را برای کنترل قانونمند خود توسط نظام مهندسی شده سلطه پرداخت می‌کند. غرب در قالب مهندسی نظام سلطه، فرآیندی را راه‌اندازی کرده تا بتواند صورت‌بندی جدیدی از حکمرانی جهانی را طراحی کند و سایر کشورها را که به لحاظ تاریخی نقش چندانی در انتشار این گازهای گلخانه‌ای نداشته‌اند، برانگیزاند تا به ظاهر به صورت داوطلبانه در کاهش این گازها قبول مسئولیت کنند.

بر اساس این موافقتنامه‌ها تقریباً کلیه شئون زندگی و حکومت ایران تحت تأثیر نسخه‌های بین‌المللی قرار می‌گیرد. حجم خط مشی‌های تجویز شده بین‌المللی و تعهدات ناشی از عضویت در کنوانسیون‌ها، موافقتنامه‌ها و پیمان‌های بین‌المللی آنقدر زیاد است که می‌توان با جرئت گفت، تقریباً چیز زیادی برای حاکمیت ملی باقی نمی‌ماند و کشورها به عنوان واحدهای سیاسی نقش شیری را خواهند داشت که از یال و دم و شکم و... تهی هستند (شیر بی‌یال و دم اشکم که دید - اینچنین شیری خدا کی آفرید.)

اگر در درجه نخست به حجم کمی و کیفی تعهدات کشورمان در این موافقتنامه‌ها و در درجه دوم به میزان تأثیرات این نهادها و سازمان‌ها بر امنیت ملی و سیاست داخلی ایران توجه کنیم، اهمیت خودکنترلی نظام سلطه برای ما صدچندان آشکارتر خواهد شد. موافقتنامه پاریس نیز مانند تمامی پیمان‌ها و موافقتنامه‌های بین‌المللی، پیمانی است که توسط نظام لیبرال سرمایه‌داری غرب به‌منظور مشارکت همه کشورهای جهان در قالب و پوشش ضرورت کنترل گازهای گلخانه‌ای (گازهای تخریب‌کننده لایه ازن) در چارچوب مهندسی نظام سلطه، با هدف محروم کردن کشورهای در حال توسعه از سرعت بخشی به پیشرفت، به کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه تحمیل شده است. این موافقتنامه بین‌المللی در مراحل آغازین خود بوده و در مراحل بعدی و اجلاس‌های پیش رو، قواعد و تعهدات بیشتری برای هر یک از کشورها در خصوص میزان کنترل گازهای گلخانه‌ای به تصویب خواهد رسید و تمامی کشورهایی که آن را امضا کرده‌اند، ملزم به انجام تعهدات آینده خواهند بود.

پایه اصلی این پیمان‌نامه بر سوخت‌های فسیلی متمرکز بوده و به این ترتیب بیش از دو سوم کشورها به دلیل دارا نبودن منابع سوخت فسیلی فقط به عنوان کاتالیزور و تسهیل‌کننده خواسته‌های دول استعمارگر غربی و در قالب امضا کننده مصوبات ایفای نقش خواهند کرد. برنامه کاهش گازهای گلخانه‌ای اگرچه در چارچوب مسائل زیست محیطی طراحی شده لیکن مستند به دلایل محکم و قرائن و شواهد فراوان کاملاً سیاسی بوده و بر اساس این سند بین‌المللی که در 29 آبان ماه سال 94 و پیش از برگزاری کنفرانس موافقتنامه پاریس (10 تا 23 آذر ماه 94) به صورت رسمی در تارنمای کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد اقلیم منتشر شده و از سوم اردیبهشت ماه 95 به مدت یک سال در مقر سازمان ملل متحد برای امضای کشورها باز شده است (و اینک اکثریت مطلق کشورهای جهان آن را امضا کرده‌اند) ایران متعهد به کاهش گازهای گلخانه‌ای در برنامه ششم تا برنامه هشتم شده و قبول این تعهدات، محدودیت‌های سنگین و غیر قابل جبرانی برای ایران در حوزه‌های صنعتی، کشاورزی و. . . فراهم آورده و علاوه بر آن شبیه «ان‌پی‌تی» آثار مستقیم بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران نیز به جای خواهد گذاشت.

تعهدات ایران در موافقتنامه پاریس حداقل تا دو برابر توسعه را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد و در حالی که امریکا و سایر دول پیشرفته عامل اصلی این آسیب زیست محیطی بوده و چندین قرن است که با انتشار دیوانه‌وار گازهای گلخانه‌ای و به خطر انداختن زندگی بشر به پیشرفت دست پیدا کرده‌اند، هم اینک بار سنگین کنترل این گازها را بر دوش کشورهای در حال توسعه انداخته‌اند. یکی از آثار روش جدید متعهد کردن کشورها در حکمرانی نوین جهانی قرار دادن کشورها در مدلی شبیه گلریزان سنتی خود ماست. در این مدل کشورها را در رودربایستی و تعارف و رقابت با یکدیگر قرار می‌دهند تا هر کشور در رقابت با سایر کشورها سهم بیشتری از تعهدات را بپذیرد، غافل از آنکه میزان اثر‌گذاری کشورهای توسعه‌نیافته و در حال توسعه در موضوع مورد بحث در مقایسه با کشورهای توسعه‌یافته بسیار اندک است. نکته مهم در این گلریزان و چشم و هم‌چشمی استحماری که بر پایه استثمار و با هدف عقیم کردن حاکمیت کشورها، طراحی شده این است که همانطور که پیشتر گفته شد، اکثریت مطلق کشورها نقشی جز بالابردن آرا به نفع نظام سلطه و تحمیل خواسته‌های مهندسی شده غرب به کشورهای هدف ندارند. این نقش برای بیش از دو سوم کشورها در همین موافقتنامه پاریس نیز کاملاً قابل پیش‌بینی است چراکه پایه موافقتنامه پاریس بر کنترل سوخت‌های فسیلی استوار بوده و اکثریت کشورهای جهان فاقد سوخت‌های فسیلی بوده و با امضا نمودن موافقتنامه، مسیر تحمیل خواسته‌های نظام سلطه را بر کشوری نظیر ایران هموار و قانونی می‌کنند و به این ترتیب در اکثریت مطلق و بلکه تمامی این پیمان‌ها و موافقتنامه‌های بین‌المللی این ایران است که با قبول خود‌خواسته تعهدات استثماری، طناب را به گردن خود انداخته و با فاصله گرفتن از اندیشه‌های ناب حضرت امام خمینی(ره) و اسلام انقلابی به تکمیل پروژه نفوذ و استحاله نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کمک می‌کند.
انتهای پیام/فارس
 
دوشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۱۸
کد مطلب: 435669
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *