به گزارش سرویس ورزشي
تفتان ما، اگر در اینترنت نامش را سرچ کنید و عکسهایش را به کسی که نمیشناسدش نشان دهید شاید حدس زدن شغل او برایش سخت باشد. شاید کسی در نگاه اول نتواند تشخیص دهد که او بازیگر فیلمفارسیهای قبل از انقلابی است یا ..... خلاصه هر حدسی که داشته باشد مطمئنا دروازهبان پرطرفدارترین تیم ایران و آسیا در میان گزینههایش نیست.
اصلا آمدنش به پرسپولیس هم یک فیلم بود. کسی باور نمیکرد در واقعیت قرار است علی دایی،دروازهبانی را که چند ماه قبلتر در بازی با استیلآذین با او درگیر شده و بدترین مصاحبهها را علیه او انجام داده به تیمش بیاورد. انگار علی دایی هم فکر کرده بود او بازیگر یکی از همین فیلمفارسیهاست و آن نقشش در بازی با استیل آذین تمام شده.
نقشهای او با آمدن به پرسپولیس تمام نشد. هر روز بازیگر نقش جدیدی بود. نقشهایی که بازی در آنها هر بار او را چند جلسهای از حضور در پرسپولیس محروم میکرد. او در دنیای واقعی بازیگر بزن بهادر فیلمهای پرسپولیس بود و در دنیای مجازی بدلی از بازیگران هالیوودی با شلوارک و آرایشهای عجیب و غریب. در هیچ کدام از این نقشها او شماره یک پرسپولیس نبود. خیلی اهمیتی ندارد که سوشا خودش این عکسها را منتشر کرده یا به حریم خصوصیاش تجاوز کردهاند مهم این است که هیچکس چه در دنیای واقعی و چه در دنیای مجازی نمیتوانست به عنوان وارث شماره یک قبول کند.
پرسپولیس مدتهاست چوب بازیکنانی را میخورد که مشخص نیست با چه متر و معیاری سر از این تیم درآوردهاند. اگرچه مطمئنا در جذب بازیکن مساله فنی حرف اول و آخر را میزند اما بازیکنانی مانند صادقیان و سوشا مکانی که حاشیههایشان همیشه و حتی در خارج از پرسپولیس پررنگتر از متن بوده با چه متر و معیاری در حد و اندازه یکی از بزرگترین تیمهای ایران تشخیص داده شدهاند. پرسپولیس در این چند سال اخیر برخلاف استقلال که ثبات و دقت بیشتری در جذب بازیکن داشته معبری بوده برای هر بازیکنی که چند بازی در لیگ درخشیده و آمده و رفته. کم نبودند امثال شیث رضایی،محمدرضا خانزاده و .....
البته این سکانس آخر نیست. درب باشگاه را که باز کنید بیرانوند و محسن فروزان و چند نفر دیگر را میبینید که پشت درب باشگاه ایستادهاند. گزینههایی پرحاشیه و پر حرف و حدیث که حتی برای به هم ریختن تیم آرام و بیحاشیهای مثل نفت تهران هم کافی هستند چه برسد به پرسپولیس با این همه صنم و یاسمن. کاش مسولان باشگاه یادشان بیفتد اینجا پرسپولیس است نه گذر سربازار که هر کس از راه رسید و هنری از خودش نشان داد به او بفرما بزنیم.
در این هرج و مرج بیدر و پیکر شاید گاهی اوقات دلمان برای محمد مایلیکهن تنگ شود که با صدای تاسی عطای بازیکنی را به لقایش بخشید. در این بلبشو که عربدههای هر هفته سوشا کسی را بیدار نکرد تا فکری به حال شماره یک کند و حالا پرسپولیس ماندهاست در کمرکش لیگ با یک دروازه بیدفاع و گزینههایی بدتر از سوشا.
انتهای پیام/ راه دانا