برای سوشا که با پای خودش به برزخ رفت!
21 دی 1394 ساعت 7:10
ماجرا از اعتراض و انتقاد و نارضایتی گذشت. دیگر پای موضوعی در میان نبود که برانکو بتواند به راحتی حامی دروازهبان تیمش باشد.
به گزارش سرویس ورزشي تفتان ما، همهچیز از آن روز شروع شد که سوشا مکانی دیگر رقیبی به نام نیلسون را کنار خود ندید و با پیراهن شماره یک، دروازهبان اصلی پرسپولیس شد.
١- هرگز ترکهای کوچک را فراموش نکن.
همهچیز از آن روز شروع شد که سوشا مکانی دیگر رقیبی به نام نیلسون را کنار خود ندید و با پیراهن شماره یک، دروازهبان اصلی پرسپولیس شد. شاید هم از پیشتر؛ از روز مسابقه پرسپولیس و استیل آذین که او از دروازه استیل آذین محافظت میکرد. در آن بازی از پرسپولیس گلی خورد که چندان براساس بازی جوانمردانه پرسپولیسیها نبود و البته از حرکات اضافی خودش هم ناشی میشد. سوشا بعد از آن گل زار زار گریه کرد و با دست آسمانها را نشان داد و گفت: «خدا آن بالاست». حواشی و درگیریهای آن بازی باعث شد پرسپولیسیها میانه خوبی با مکانی نداشته باشند. سوشا به نفت و بعد به فولاد خوزستان پیوست اما با قهرمانی فولاد، گذرش دوباره به پرسپولیس افتاد با همه خاطراتی که قبلتر ساخته بود. او میتوانست از این موقعیت استفاده کند، نقطه درخشان تیمش باشد و جایی در قلب هواداران قرمز برای خود باز کند اما در معدود بازیهایی درخشید، در بسیاری بازیها معمولی بود و در برخی بازیها، اشتباهاتی بعید مرتکب شد. انتقادها آغاز شدند ولی سوشا همچنان با نوسان ادامه داد. نوسانی که نه به سمت قرص شدن دل هواداران پیش میرفت و نه به سوی یکسره کردن کار و تصمیمی قاطع برای به خدمت گرفتن دروازهبانی جدید. در این میان خاطرات هم زنده شدند و منتقدان بیرحمتر. آنها از خطاها نگذشتند و عادلانه و ناعادلانه اشتباهات مکانی را به رخ کشیدند تا اینکه بهروز سلطانی، دروازهبان سالهای گذشته پرسپولیس، بعد از بازی با «پدیده» درباره تمرینهای سطح پایین سوشا و نیاز پرسپولیس به جذب دروازهبان جدید حرف زد. در این شرایط در حالی که سوشا از جانب سرمربی تیمش حمایت میشد، طی مصاحبهای گفت: «باید قبول کنیم من هم آدمم و اشتباه میکنم. دروازهبانهای بزرگ دنیا هم اشتباه میکنند و در یک بازی شش، هفت گل میخورند.» سوشا ترک ایرادهای کوچکش را دست کم گرفته بود.
٢- هرگز با پای خودت وارد برزخ نشو
ماجرا از اعتراض و انتقاد و نارضایتی گذشت. دیگر پای موضوعی در میان نبود که برانکو بتواند به راحتی حامی دروازهبان تیمش باشد. سوشا قبلا گفته بود: «دوست دارند کاری کنند که تمرکزش به هم بخورد.» حالا نه دیگران که خودش بانی اصلی این آشفتگی بود. مصاحبه محمدرضا زادمهر، در بحبوحه سر و صدا و حواشی زندگی دروازهبان قرمزها و بازداشت او، موضع پرسپولیس را نسبت به ماجرای پیش آمده آشکار میکرد: «آرامشی که پرسپولیس دارد، رمز اصلی موفقیت است.» طبق این گفته عضو هیاتمدیره پرسپولیس کمتر کسی تصور کرد که این تیم قصد داشته باشد آرامش و مسیر موفقیتی را که در آن به خوبی پیش میرود، با پرداختن به ماجرای دروازهبانش، از کف بدهد. سوشا در برزخی گرفتار شد که خودش قدم اول را برای ورود به آن برداشته بود.
٣- هنرت را در جمع نا آگاهان ارایه نکن
در جام جهانی ١٩٨٦، دیه گو مارادونا گلی را با دست وارد دروازه پیتر شیلتون کرد که خیلیها تحسین و تشویقش کردند. مارادونا، مارادونا بود. بهترین بازیکن تاریخ فوتبال جهان که هر حرکتش داخل مستطیل سبز، نشان از ظرافت و استعدادی خارقالعاده داشت. آنقدر که حواشی زندگی شخصیاش نمیتوانست منکر نبوغ او باشد. هر تماشاگری با هر سن و سالی، خواه مسلط به فوتبال خواه در مقام یک ناظر غیرحرفهای، اذعان داشت که او هنرمند واقعی دنیای فوتبال است. مارادونا در آن جام جهانی، با خیال راحت به دستی که آن گل را به ثمر رسانده بود، گفت: «دست خدا». سوشا مکانی در ٢٦ فروردین سال ١٣٩٠ طی بازی تیمش با پرسپولیس گفت: «خدا آن بالاست». مارادونا ٢٠ سال بعد از ماجرای «دست خدا» از مردم انگلیس بابت آن گل عذرخواهی کرد و «دست خدا» را به فراموشی سپرد. اما اگر خاطرهها در اثر گذشت زمان غباری از فراموشی به خود بگیرند، زمانی دوباره با تلنگری جان خواهند گرفت. همانطور که اهالی فوتبال جهان «دست خدا» را از یاد نبردهاند، فوتبالدوستان ایرانی هم «خدا آن بالاست» و باقی اتفاقهای مهم را فراموش نکرده و نمیکنند. سوشا مکانی میتوانست ورق را برگرداند، میتوانست آن قدر حرفهای زندگی کند و هنرمندانه بازیاش را ارایه دهد که آگاهان و ناآگاهان خیلی کمتر بتوانند او را هدف نقدهای تند خود قرار دهند اما خاطرهای دیگر در ذهن مخاطبانش ساخت که البته هنوز کامل شکل نگرفته است.
انتهای پیام/ راه دانا
کد مطلب: 423946
آدرس مطلب: https://www.taftanema.ir/news/423946/سوشا-پای-خودش-برزخ-رفت