به گزارش سرویس اجتماعي
تفتان ما، به نقل از صبح قزوین؛چهار سال پیش بود که معلمی در استان قزوین با وارد کردن ضربه لگد به شکم یکی از دانش آموزانش که گمان میکرد با گوشی موبایل سرگرم شماره گرفتن است، ضایعهای تلخ برای این دانش آموز و به تبع آن بسیاری از والدین رقم زد چنانکه نقض عضو دائمی دانش آموز نوجوان ثمره گمان اشتباه معلم و خشونت وی بود.
حادثه نقص عضو این دانش آموز بلافاصله مورد توجه رسانهها قرار گرفت و موج وسیعی در متهم کردن معلم و همدردی با دانش آموز نقض عضو شده به وجود آمد اما در نهایت این موج با چند مورد هشدار از سوی آموزش و پروش به رسانهها و البته توبیخ معلم ضارب فروکش کرد.
اما عملا برخلاف این موجهای زودگذر، سنت دیرین تنبیه بدنی دانش آموزان در کشور و علی الخصوص مدارس استان قزوین فروکش نکرد و این سنت که حقوقدانان آنرا یک جرم محرض میشمارند کماکان به قوت خود باقی مانده است.
چنانکه گزارشهای میدانی حاکی از تنبیههای شدیدی است که برخلاف تنبیه دانش آموز نقص عضو شده، در رسانهها علنی نمیشود اما روزانه تعداد بی شماری از این تبیههای بدنی و توهینها از سوی برخی از معلمان نسبت به دانش آموزان روا داشته میشود.
ضربات دست، پا و شلنگ آب اصلیترین آلات تنبیه بدنی دانش آموزان در قزوین
انگیزه معلمان از ضرب و جرح دانش آموزانی که بسیاری از آنها در سنین کودکی و نوجوانی هستند، چیست؟ اصولا چه شرایطی سبب میشود که یک فرهنگی در قامت یک مجرم، اقدام به ضرب و جرح یک کودک یا نوجوان کند؟ یقینا بهترین مرجع برای پاسخ دادن به سئوالاتی از این دست آن گروه از معلمانی هستند که به نوعی سابقه و یا شیوه دائمی تنبیه بدنی را در رفتارهای خود اعمال کردهاند.
برهمین اساس تعدادی از معلمانی که شیوه تنبیه بدنی را به کار میگرفتهاند در گفتگوهای غیررسمی معتقدند که آنها تنبیه میکنند چون بدون این عمل، کاری از پیش نخواهد رفت و اکثریت غریب به اتفاق دانش آموزان به درس خواندن، بیادبی نکردن و رعایت احترام معلم تن درنخواهند داد.
همچنین این دسته از معلمان باور دارند که معلم باید در چشمان دانش آموز هیبت و ترس داشته باشد در غیر این صورت اصلا آموزشی روی نخواهد داد.
برخی از آنها نیز باور دارند که تنبیه بدنی به نفع خود دانش آموز است و نوع سبک زندگی در قزوین اقتضا میکند که دانش آموزان در مدارس مورد ضرب و شتم قرار گیرند ضمن اینکه گاهی نیز مشکلات عدیده قشر معلمان مزید برعلت تنبیههای بدنی میشود.
از سوی دیگر مضروبین، یعنی دانش آموزان در پاسخ به خبرنگار
صبح قزوین در رابطه با چند و چون تنبیههای بدنی در مدارس استان روایتهای متفاوتی از این ضرب و جرح ارائه میدهند.
چنانکه «ضربات دست به صورت سیلی و یا مشت» و «ضربه پا به صورت لگد» اصلیترین آلات تنبیه بدنی در مدارس قزوین محسوب میشوند که غالبا اختصاص به برخی از معلمان دارد و از سویی نیز «شلنگ آب»، «خط کشهای آهنی»، «شاخه درخت» و «تسبیح دانه درشت» از دیگر آلات ضرب و جرح دانش آموزان در مدارس قزوین محسوب میشود که به نوعی بِرند ناظمان و مدیران مدرسه در تنبیه دانش آموزان است.
پس از این موارد، ضربه به سایر اندام دانش آموزان و البته توهین و ناسزا از دیگر مواردی است که در گفتگوی تفضیلی دانش آموزان پسر با خبرنگار
صبح قزوین مطرح شده است.
برهمین اساس طی بررسی میدانی که از میان 50 مورد از دانش آموزان در مدارس و مقاطع مختلف ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان صورت گرفت، مشخص شد که تنبیه بدنی با ضربات دست و پا (لگد، سیلی، مشت و ...) با اختصاص 53 درصد از موارد تنبیه، اصلیترین آلت تنبیه دانش آموزان در قزوین محسوب میشود.
پس از این مورد شلنگ آب و خط کشهای چوبی و فلزی به عنوان سنتیترین آلت تنبیه در نظام آموزشی ایران و قزوین در رتبه دوم قرار دارد.
چنانکه از 27 درصد از آلات تنبیه در قزوین به این آلات اختصاص دارد و پس از آن نیز تسبیح دانه درشت و سایر آلات با 13 و 7 درصد بیشتر آلات تنبیه دانش آموزان را در قزوین به خود اختصاص دادهاند.
معلمان طبق عادت قدیمی روش خود را تکرار میکنند
سید یدالله حسینی،رئیس اداره مشاوره آموزش و پرورش قزوین درباره رویه تنبیه بدنی در مدارس میگوید: واقعیت این است که در نظام آموزشی ما تنبیه یک روال قدیمی بوده است و معلمان طبق عادت روش معلمان خود را تکرار میکنند، برای تغییر این رویکرد نیز باید همراه یک مدل جدید آموزشی به تغییر نگرش معلمان پرداخته شود.
وی ادامه میدهد: در بحث استفاده از مشاوره در امر تربیتی و برخورد با دانش آموزان خاطی نیز متاسفانه بسیاری از معلمان ما مهارت کافی ندارند؛ البته معلمانی که دورههای آموزشی خود را در دانشگاه تربیت معلم گذراندهاند، مشکلات کمتری در امر تدریس و برخورد با دانش آموزان دارند اما نیروهایی در آموزش و پرورش به دلیل کمبود معلم، بیرون از دانشگاه فرهنگیان جذب کرده شدهاند که در این رابطه با مشکلات بسیاری مواجه هستیم.
حسینی به مشکل تخصص نداشتن برخی از معلمان و تلاش آنها برای «زور فهم» کردن دانش آموزان نیز اشاره میکند و آن را یکی از دلایلی میداند که در انجام تنبیههای بدنی نقش دارد.
رئیس اداره مشاوره آموزش و پرورش قزوین ادامه میدهد: بسیاری از معلمان به دلیل کمبود نیرو در برخی از رشتهها و یا مقاطع در خارج از درس و رشته تحصیلی به تدریس مشغول هستند که مهارت نداشتن آنها در تدریس بر رابطه معلم با دانش آموز تاثیر میگذارد و این معلمان اغلب سعی میکنند به زور برخورد و تنبیه، دانش آموزان را همراه کلاس کرده و مطیع سازند.
مشکلات مالی و حقوق عقب مانده معلمان از جمله دلایل بدرفتاری و تنبیه دانش آموزان است
حسینی معتقد است که در تحلیل انگیزههای یک معلم از تنبیه دانش آموزان باید به مشکلات آنها نیز توجه داشت، چنانکه میگوید: یک مسئله دیگر درباره بدرفتاری و تنبیه دانش آموزان در مدرسه وجود دارد به مشکلات مالی و حقوق عقب افتاده معلمان باز میگردد. وقتی معلمی 5 ماه است اضافه کار نگرفته از فروردین 94 حقوقی دریافت نکرده و هزار گرفتاری دارد با چه انگیزهای به کار معلمی بپردازد.
رئیس اداره مشاوره آموزش و پرورش قزوین ادامه میدهد: بحث کمبود مشاور از دیگر مواردی است که باید به آن پرداخت چنانکه هماکنون تنها در یک مقطع از سه مقطع مشاور داریم و باقی مدارس مشاور ندارند و این یعنی یک سوم مدارس ما مشاور ندارند. از آن گذشته مدارسی هم که مشاور دارند نیروهای آنها چندان مهارت و قدرتی برای مجاب کردن معلمان برای عدم برخورد نادرست و تنبیه بدنی دانش آموزان را ندارند.
وی به مورد والدین نیز اشاره میکند و اینکه برای اغلب آنها تنها درس و نمره دانش آموز مهم است و چندان پیگیر مسائل پرورشی و تربیتی مدارس نیستند با این حال حسینی میگوید: از نظر قانونی تنبیه دانش آموزان ممنوع است و در صورت وقوع این امر هیئت بدوی با صدور حکم باید با معلم خاطی برخورد میکند.
تنبیه بدنی از معضلات ما در مدارس است
سالار قاسمی، مدیرکل آموزش و پرورش قزوین درباره پرخاشگری و تبیه بدنی در مدارس میگوید: هماکنون در مدارس ما پرخاشگری افزایش و حوصلهمندی کاهش یافته است، ضمن اینکه تنبیه بدنی نیز یکی از معضلات مدارس به شمار میرود.
وی در تحلیل این وضعیت از معضل دیگری نیز نام میبرد معضلی که به زعم وی ایراد در حوزه تعلیم و تربیت است.
این مسئول میگوید: واقعیت آن است که با وجود تلاشها و اقدامات صورت گرفته در حوزه تعلیم و تربیت، اشکالات جدی نیز هنوز در این حوزه باقی مانده است.
مدیرکل آموزش و پرورش استان معتقد است که اخلاق مداری معلم و لزوم توانایی وی در اداره کلاس و دانش آموزان دو رکن مهم در فرایندهای آموزشی است که تحقق آن میتواند سد راه بسیاری از ناهنجاریها در فرایند آموزش شود.
قاسمی میگوید: لازم است معلم بتواند ارتباط درستی در مدرسه برقرار کند و از اخلاق بهرهمند باشد که هماکنون در این بخش مشکل داریم.
آموزش و پرورش تمایلی به جلوگیری از تنبه بدنی ندارد
میرحمید الله یاری،وکیل پایه یک دادگستری و عضو کارگروه حقوق شهروندنی کانون وکلای تهران در رابطه با مواجه قانون با تبیه بدنی دانش آموزان در مدارس میگوید: تنبیه بدنی مصداق ضرب و جرح افراد است و ضرب و جرح نیز بسته به میزان آسیب رسانی از سوی مراجع قانونی با مجازات هایی چون حبس، دیه و محرومیتهای اجتماعی پاسخ داده میشود.
وی معتقد است: معلمانی که به تبیه بدنی دانش آموزان برای تربیت اعتقاد دارند، خود نیازمند گذراندن دورههای اصلاح و تربیت هستند و باید از خدمت منفصل شوند.
این کارشناس حقوقی ادامه میدهد: اما غالبا این اتفاق روی نمیدهد چرا که مامور نظارت بر معلمان متخلف، خود معلمی است که مرتکب این جرم شده بنابراین شاهدیم که علی رغم همه فشارها، آموزش و پرورش هیچ اقدام جدی برای جلوگیری از تبیه بدنی انجام نمیدهد.
الله یاری با اشاره به سخنان وزیر آموزش و پرورش که سال پیش اعلام داشته بود «تنبیه بدنی متعلق به دوره قاجار است... انشاالله که در مدارس تنبیه بدنی نداریم»، میگوید: این گفته آقای وزیر موجب حمایت از وقوع این جرم در مدارس میشود و نشان از تمایل نداشتن آموزش و پرورش در مبارزه با این ناهنجاری خطرناک دارد در صورتی که روزانه در مدراس سراسر ایران تنبیههای بدنی ناگواری روی میدهد.
وی میگوید:همانگونه که آموزش و پرورش تمایلی به جلوگیری از دریافت هدیه به مدرسههای اجابری ندارد تمایلی نیز به جلوگیری از تبیه بدنی در مدارس ندارد.
الله یاری درباره راهکارهای مقابله با تبیه بدنی میگوید: والدین باید دخالت کنند و بدانند که قانون صددرصد حامی آنهاست و با هرگونه ضرب و شتمی و حتی ناسزایی که حاکی از جابجایی در نسب افراد باشد، میتوانند فرد متخلف را دستکم انفصال از خدمت کنند.
عضو کارگروه حقوق شهروندنی کانون وکلای تهران در پایان میافزاید: البته این قاعده شامل حال اقلیتی از معلمان میشود و هرگز به معنای یکی دانستن حساب معلمان فداکار و فرهنگی با معلم نمایان متخلف نیست، اما آموزش و پرورش خود باید به این فکر باشد که برای حفظ کرامت و ارزش معلمان که همه آحاد جامعه موظف به رعایت آن هستند، در قبال متخلفین بایستد.
آموزش و پرورش مسئول دفاع از کرامت معلمان و دانش آموزان
تصور یک فرهنگی در قامت یک فرد ضارب و پرخاشگر به هر بهانه ای و شکلی، تصویری متناقض با شانیت و جایگاه معلمی و از آن فراتر شانیت یک انسان است.
مسلما نمیتوان این وضعیت را به اکثریت معلمان ایرانی و قزوین تسری داد با این حال عدهای معدود و متخلف که در این میان، با ضرب و شتم کودکان نوجوانان، موجبات آسیب رسانی به جسم و روح دانش آموزان را فراهم میکنند از جرگه معلمان فرهنگی بیرون هستند و باید مطابق با قانون صریح کشور با آنها برخورد شود.
در این میان این از وظایف آموزش و پرورش استان قزوین است که ضمن رعایت قانون و در دفاع از شأنیت معلمان و احترام دانش آموزان بکوشد و فراموش نکند که فلسفه شکل گیری دستگاه آموزش و پرورش کمک به تربیت و بالندگی دانش آموزان است نه تخریب روحیه و جسم آنها.
انتهای پیام/