به گزارش سرویس بهداشت و سلامت
تفتان ما، پیرو حاشیه سازی های ایجاد شده پیرامون کلنگ زنی بیمارستان سوانح و سوختگی در شهر تهران و برخی گمانه زنی ها، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بیانیهای جهت تنویر افکار عمومی منتشر کرد که جزئیات آن به شرح ذیل است.
1- کلنگ بیمارستان سوانح و سوختگی تهران توسط فرزند واقف گرانقدر این زمین به زمین زده شد و مراحل انجام این پروژه همچنان ادامه دارد. بنابراین گمانه زنی های نادرست در خصوص عدم شروع به کار این پروژه تکذیب می شود.
2- بر اساس شواهد و قرائن موجود در سازمان اوقاف، زمین موقوفه توسط مرحوم عمیدیه نوری 57 سال پیش به نیت امور درمانی وقف شده است. این بدان معنی است که غیر از کار درمانی از لحاظ شرعی و قانونی هیچ کار دیگری در این زمین نمی توان انجام داد. ایشان علاوه براین، رقبههایی را نیز برای همین منظور در این زمین وقف کرده است که صرفا می شود از آنها برای ساخت بیمارستان در همین زمین استفاده کرد. بنابراین اخبار نادرست مبنی بر ایجاد فضای سبز در این زمین و تغییر کاربری آن صرفا گمانه زنی های افراد محلی بوده است. 57 سال پیش که این زمین برای امر درمان وقف شده، هیچ بافت مسکونی در حوالی آن وجود نداشته است و همه کسانی که در اطراف این زمین ساخت و ساز کرده اند به نحوی می دانسته اند که زمین مجاورشان به این امر اختصاص یافته است. بنابراین بهتر است بگوییم آنها در کنار یک بیمارستان بالقوه ساخت و ساز کرده اند نه اینکه قرار است بیمارستانی در جوار خانه های آنها ساخته شود.
3- کمبود شدید تخت های سوختگی و نبود یک مرکز فوق تخصصی برای درمان بیماران سوختگی یک نیاز ضروری است. این را آمار مرگ و میر بیماران سوختگی حتی با درجه سی تا چهل درصد به ما مدام گوشزد می کند. هم اکنون به دو هزار تخت سوختگی در کشور احتیاج داریم ولی تنها 600 تخت موجود است. علاوه بر این بیماران سوختگی به تخت های ICU خاص خود احتیاج دارند ولی نظام سلامت کشور چنین تخت هایی را با استانداردهای خاص خود بصورت بسیار معدود در اختیار دارد. از طرف دیگر بیماران سوختگی نیاز به عمل ها و فضاهای مراقبتی متفاوتی دارند که همه آنها در یک مرکز درمانی خاص تجمیع نیست. به همین خاطر نیز بسیاری از این بیماران و خانواده هایشان بین مراکز مختلف پزشکی در کشور ما سرگردان هستند. یک نمونه واضح آن کودکان شین آبادی هستند که تا به حال بیش از بیست عمل مختلف در بیمارستان های متفاوت برای ترمیم بافت های آسیب دیده شان انجام داده اند. حالا همه این کمبودها را بگذارید در کنار این موضوع که روند درمان بیماران سوختگی در دنیای امروز پزشکی به شدت در حال تغییر و تحول است. با رویکردهای نوین در عرصه طب بازساختی و سلول های بنیادی برای ترمیم بافت های سوخته، نیاز به یک مرکز نوین مطابق با استاندارد های فعلی که بتواند رویکردهای نوین علم پزشکی در این خصوص را پیاده سازی و عملیاتی کند بسیار ضروری است. با این اوصاف مصلحت جامعه و نیاز مردم کشور ما اقتضا می کند که یک مرکز جامع برای درمان بیماران سوختگی در کشور ساخته شود. حالا پاسخ به این سوال بسیار مهم است که برطرف کردن این نیاز مهم تر است یا اعتراض چند خانواده؟ بیمارانی که سرگردان میان این بیمارستان و آن بیمارستان در تکاپوی زنده ماندن بیمار سوخته شان هستند، مهم نیستند؟ قصد ما زیر پا گذاشتن حقوق شهروندی خانواده های معترض نیست، بلکه یافتن پاسخی برای این سوال است که آیا منافع فردی ارجحیت دارد یا منافع جمعی کل جامعه و یک شهر 15 میلیون نفری؟ در کشوری که بخاری های نفتی گاه و بیگاه کودکان سوخته شین آبادی تولید می کند و حتی مسجد ارگش طعمه شعله های آتش می شود، تلاش و کوشش شبانه روزی برای ساخت یک بیمارستان جامع سوختگی باید مورد انتقاد و اعتراض و گلایه مندی قرار گیرد؟
4- زمین موردنظر وقف درمان شده، 57 سال است در مرکزیترین نقطه شهر تهران متروک و بلااستفاده باقی مانده و اگر حالا که تعاملات دانشگاه، اوقاف و شهرداری در بالاترین حد ممکن است، برای ساخت بیمارستان سوانح و سوختگی مورد استفاده قرار نگیرد تا دهها و صدها سال دیگر هم به همین شکل باقی خواهد ماند. با تلاش مجدانه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و تعامل و کمک های سازمان اوقاف و شهرداری قرار بر این شده تا بر اساس نیت واقف این سرمایه رها شده احیا شده و در راستای رفع یکی از نیازهای مهم درمانی کلانشهر تهران و حتی کل کشور مورد استفاده قرار گیرد و با کمک خیرین به مرکزی توانمند برای درمان بیماران سوختگی تبدیل شود. این مرکز فوق تخصصی بوده و برخلاف گمانه زنی ها مثل بیمارستان های عمومی و جنرال رفت و آمد و شلوغی زیادی ندارد. علاوه براین به دلیل تخریب خانه های حوالی آن که موقوفه است، از دو طرف به خیابان های اصلی وصل می شود. بخش عمده ای از فضای این زمین نیز محوطه سازی شده و تنها بخش کمی از آن مورد ساخت و ساز قرار می گیرد و قطعا تمام تمهیدات لازم برای عدم اخلال در زندگی روزمره شهروندان در حوالی آن اندیشیده می شود. باید توجه داشت با این روند افزایش جمعیت در کلان شهرها و فرسودگی بیمارستان های قدیمی ما، ساخت بیمارستان های جدید یک نیاز جدی است. قطعا اگر این روند بخواهد ملاک عمل قرار گیرد، در هیچ جای بافت اصلی شهر نمی توان بیمارستان ساخت چون جایی وجود ندارد که اطراف آن بافت مسکونی موجود نباشد. آن وقت تنها راه ممکن بیابان های اطراف شهر است.
5- پروژه ساخت یک بیمارستان فوق تخصصی یک فرایند طاقت فرساست. از تأمین و خریداری زمین گرفته تا تهیه نقشه ها و ساخت ساز و تامین هزینه های هنگفت مربوط به آن کار ساده ای نیست. مراحل بعدی کار شامل تامین تجهیزات گرانقیمت، پرسنل اداری و کادر متخصص درمانی نیز در میانه اعتبارات اندک موجود و گرفتاری های مالی دولت مشکلات خاص خودش را دارد. حالا با همه این اوصاف دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی براساس وظیفه ذاتی خویش همه این مشکلات را به جان خریده و با تعاملات بین بخشی و همکاری سازمان های دیگر و خیرین حوزه سلامت توانسته این کار پرزحمت را به نقطه شروع رسمی برساند. قطعا کار راحت و ساده این است که بی تفاوت نسبت به نیازهای موجود در گوشه ای بنشینیم و زحمت زیادی برای خود ایجاد نکنیم. با این حال طبق روال های قانونی و با رعایت همه حقوق شهروندی ساکنان هم جوار، این دانشگاه احداث این بیمارستان مهم را پیگیری خواهد کرد تا مبادا از سوی آیندگان به سبب قصور در اولویت دادن به منافع جمعی همه مردم و رفع نیازهای درمانی کشور مورد قضاوت نادرست قرار گیرد. مطمئنا در این راستا اقناع کردن مردم، جلب نظر، رضایت و حتی مشارکت آنها در این پروژه نیز مدنظر قرار خواهد گرفت و آنها نیز همانند همه شهروندان از منافع آن بهره مند خواهند شد. سعی ما براین است تا منافع فردی و جمعی همه شهروندان در یک همگرایی مطلوب به جایی برسد که با رعایت همه موازین قانونی و شرعی، بدون اخلال در زندگی ساکنان آن منطقه، منافع نظام سلامت و بیماران سوختگی نیز تأمین شود.
انتهای پیام/ فارس