به گزارش سرویس مذهبي
تفتان ما، به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، این فصلنامه به سردبیری حجتالاسلام علیرضا قائمینیا منتشر میشود.
یکی از مقالات این شماره با عنوان «گونه های تقابل واژگان در کاربست قرآنی» به قلم سیدمهدی میرزابابایی و علیرضا قائمینیا منتشر شده است.
در بخشی از چکیده این مقاله آمده است: در تقابل معناشناسی حوزههای معنایی، واژگان به گونههای مختلفی در تقابل با یکدیگر قرار دارد؛ برخی واژگان علاوه بر اینکه صفت برای اسمی است، قابل درجه بندی نیز هست. گاهی تقابل بین دو امر وجودی است که بین آنها نهایت بعد وجود دارد. گاهی زوجها در تقابل مکمل یکدیگرند و گاهی تقابل بین واژگانی برقرار است که رابطهای دو سویه با یکدیگر دارند.
در این تقابل وجود یکی در برقراری یک ارتباط خاص با وجود دیگر حاصل میگردد. برخی دیگر از واژگان با توجه به مسیر حرکتی خاص در دو گروه تقابل با یکدیگر قرار میگیرند. این در حالی است که گروه جفتهای دیگر از واژگان به گونهای هستند که حتماً باید به شیوه مدور یا ردیفی تنظیم شوند. گاهی واژگان تنها به وسیله تک واژها در تقابل با یکدیگر قرار میگیرند و گاهی تقابل بیت دو جفت نه به لحاظ خود واژه نه به لحاظ تکواژ، بلکه به دلیل معنایی ضمنی موجود بین دو واژه تقابل صورت میپذیرد.
دیگر مقاله این شماره «بررسی دیدگاه الهیاتی پوکینگ هورن درباره فعلالهی» اثر قاسم اخوان نبوی است.
چکیده این مقاله: مسئله فعل الهی از جمله مسائلی است که در دو حوزه علم و الهیات مورد بحث قرار میگیرد؛ البته دیدگاههای الهیاتی درباره این مسئله قدمت بیشتری دارند. در دوران جدید با توجه به دیدگاهها و رویکردهای نوینی که در علم به وجود آمد، این مسئله از نظر علمی نیز مورد توجه قرار گرفته و دیدگاههای مختلفی در این رابطه مطرح شده است. هر یک از این دیدگاهها مبتنی بر مبانی الهیاتی متفاوتی میباشند. یکی از دیدگاههای علمی مطرح درباره فعل الهی دیدگاه پوکینگ هورن میباشد که بر اساس الهیات طبیعی به تبیین مسئله فعل الهی پرداخته است. در این مقاله مبانی و پیشفرضهای الهیاتی دیدگاه وی نقد و بررسی میشود.
مقاله دیگر «زبان و معنا دلیلی بر نقد معرفت فلسفی و عقلی از دیدگاه مکتب تفکیک» اثر عصمتاله عربان با چکیده ذیل است:
در بین مخالفان فلسفه و روشهای فلسفی کسانی بودهاند که دغدغه دینی داشته، به قصد خدمت به دین و آموزههای دینی، با فلسفه و روشهای استدلال فلسفی و منطقی مخالفت کردهاند. این افراد به نیت خالص سازی و تنزیه دین از تفکرات صرف فلسفی- که منبعث از فکر و ذهن انسانی است- با ورود عقل و برهان فلسفی به حوزه آموزههای دینی و وحیانی مخالفت کرده و مانع اختلاط دین با چنین تفکراتی شدهاند و معتقدند عقل و فلسفه ناتوان از رساندن انسان به مقصود خداوند است. یک جریان فکری، دینی و شیعی (دوازده امامی) با نام «مکتب معارف خراسان» که بعدها به «مکتب تفکیک» معروف شدند، به این روش باور جدی دارند و با ورود و استفاده از روش فلسفی و منطقی در حوزه علوم انسانی و اسلامی به طور جدی مخالف اند.
مقاله دیگر نیز «واقعگرایی و چالش تنگناهای اخلاقی» به قلم سیدمحسن اسلامی با چکیده مطرح شده است: برنارد ویلیامز با توسل به تنگناها و تعارضهای اخلاقی علیه شناختگرایی و واقعگرایی اخلاقی استدلال کرده است. او در دو مقاله به این بحث پرداخته و دو استدلال متفاوت ارائه کرده است. در استدلالی، با توسل به تنگناهای حل ناشدنی، مدعی شده است سرشت ناسازگاری در احکام اخلاقی متفاوت از سرشت ناسازگاری در میان باورهاست؛ بنابراین احکام اخلاقی از جنس باور نیستند. در استدلال دیگر، با توسل به تنگناهای حل شدنی، ادعا کرده است احساساتی نظیر افسوس که در برخی موقعیت ها تجربه میشوند، نشان دهنده آن هستند که احکام اخلاقی از جنس باور نیستند.
در اینجا از این دو استدلال بحث میشود و استدلال میشود که بر خلاف مقصود ویلیامز، این استدلالها واقعگرایی اخلاقی را به دردسر نمیاندازد و واقعگرایی میتواند حق پدیدارشناسی و عواطف را ادا کند. درنهایت نکته ای تشخیصی و درمانی درباب آبشخور این نقد ارائه میشود.
علاقمندان می توانند برای تکمیل اطلاعات و تهیه این فصلنامه به سایت انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به نشانی
http://poiict.org/category/zehn مراجعه کنند.
انتهای پیام/