رقابت در اموراقتصادی؛ مهمترین رقابت جهانی/ جنگ پنهان اقتصادی؛ نبردی مخرب و بی صداست

به گزارش سرویس اقتصادي تفتان ما، به نقل از میامی جوان ، تولید کارخانجات و بازاریابی برای محصولات تولید شده ونیاز به منابع معدنی و مواد اولیه و طغیان خیل عظیم بیکاران در کشورهای مختلف جهان همه را به تکاپو وامی دارد تا جهت رقابت با سایرین جهت تامین مواداولیه ودست یابی به بازارفروش مطمئن ورهایی از تبعات ناهنجار و وخیم طغیان لشگربیکاران دست به هر اقدامی بزنند و در این راستا قدرت یکجانبه نگر وسلطه ‏گر آمریکا که با هدف حکمرانی بر بازارجهانی، استفاده از هر ترفندی را برای خود مجاز می شمرد ” جنگی اعلام نشده ” را بر شرکت‏ها و دولت‏های رقیب برای دست‏یابی به اطلاعات استراتژیک فنی واحاطه کامل بر بازارهای جهانی را رهبری و سازماندهی می کند که ما از آن به عنوان جنگ پنهان اقتصادی یاد می کنیم .
شرکت‏ها و موسسات مالی، اقتصادی وصنعتی نقش موثری در جوامع بشر‏ی ایفا می کنند‏‏، این نقش گاهی ‏در جهت‏ سازندگی‏ و‏گاه در جهت تخریب جوامع به کار‏گرفته می شود‏. بازیگران عرصه اقتصادو همه سلطه جویان‏ این عرصه، اعم از آنکه در‏حوزه فردی یا مقیاس‏ جهانی مشغول‏ فعالیت ‏باشندبه‏ دنبال آن‏ هستند، با‏ ایجادکانون‏ های‏ فعالیت‏ و یا‏با‏سلطه ‏بر‏شرکت‏ها‏و‏موسسات‏ بتوانند‏به‏ اهداف‏‏ مقدس ‏‏و‏یا‏شوم‏‏ خود‏دست‏ یابند‏.‏ بنابر‏این‏ پدیده‏ شرکت‏ها‏و‏موسسات‏ خود‏به‏ عنوان‏ وسیله‏ ای‏‏‏ برای سلطه‏ مورد‏توجه وهدف ‏قرار ‏می‏ گیرند‏.  
امروزه همه دولت هادرپی آن هستند که با واگذاری بخشی ازفعالیت های خود به شرکت های خصوصی اعم از داخلی و یا خارجی خودرا ازکار اجرایی رهاسازند وبیشتربه نظارت بپردازند وهدف ازاین کارخود راچابک سازی وپویایی بیشتردولت وکاهش هزینه ها عنوان می کنند.
عوامل دیگری که الزام آوربوده ودولت ها را واداربه تعامل با شرکت های خصوصی اعم از داخلی وخارجی می نماید کمبود بودجه وتنوع وگستردگی مایحتاج ونیازمندی های عمومی می باشد.
 اما در کنار همه فواید و ارزش هایی که این تعاملات دارد تهدیدات وآسیب پذیری های مهمی نیز در پی آن روان است و چنانچه دولت ها به نظارت وکنترل صحیح نپردازند به یقین گرفتارآثارمخرب آن خواهند شد، تاجایی که حتی ممکن است به براندازی دولت ویا رژیم ها منجر شود.
پایان خوش شرکتی
 بسیاری از عملیات های براندازی پنهان آمریکایی دارای عنصری هستند که از آن به نام ”پایان خوش شرکتی ” یاد می شود. زیرا شرکت های وابسته به آمریکا نقش اصلی را در براندازی ایفا نموده اند به عنوان مثال: شرکت تولید میوه ” یونایتدفروت ” که مردم کشور گواتمالا آن را ”لافروترا ” می نامیدند واین شرکت شبکه راه آهن، بنادر وتاسیسات تلفن رادراختیار داشت  درعملیات براندازی موسوم به ” ساکس ” که توسط سازمان سیا وعلیه رئیس جمهور مردمی گواتمالا آقای“ جاکوب آربنز ”تدارک دیده شده بود، شرکت فعال داشت.
شرکت نفت ایران وانگلیس، پشتیبان وعامل اصلی اجرای کودتای انگلیس در ایران شد.
شرکت بین المللی تلفن وتلگراف ”کنکات کوپر” در کودتا علیه  سالوادور آلنده  رئیس جمهور کشور شیلی نقش اساسی ایفا نموده است. وغیره .......
منظور این نیست که همه شرکت ها وموسسه ها باسازمان سیا ویا امثالهم ارتباط ویا ساخت وپاخت دارند خیربلکه اغلب شرکت ها به دلیل وجود منافع مشترک به هم نزدیک می شوند وممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرند.
سوابق اغلب شرکت های بین المللی خارجی نشان داده است که به خاطرمنافع خوددرعملیات های براندازی قدرت های استعماری مشارکت فعال دارند. این شرکت ها معمولا به طرق ذیل به اجرای نقش خود درعملیات های پنهان می پردازند:
- جمع آوری اطلاعات وشناسایی نقاط ضعف وقوت دولت ها وارائه آن به دولت های حریف یا دشمن
- اقدامات پشتیبانی وبسیج امکانات برای عملیات جنگ اقتصادی
-اقدامات پشتیبانی وبسیج امکانات برای عملیات پنهان
- زمان سنجی و شناسایی زمان مناسب جهت اجرای عملیات های براندازی
مشخصات جنگ پنهان اقتصادی
جنگ پنهان اقتصادی، نبردی باستانی، فراگیر، مخرب و بی صداست که در غوغای فروپاشی اتحادجماهیرشوروی وبلوک شرق وحادثه خیروشر پس از 11سپتامبر 2001، با شدت بیشتروگستردگی عظیم‏ تر ولی بصورت پنهانی و در پس پرده جریان دارد.
شمار‏قربانیان‏این نبرد بسیار‏بالاست،‏ اما نه ‏کشته‏ ای‏ بر‏جای‏ می‏گذارد‏ونه‏ زخمی،‏ بلکه‏ خیل‏‏ عظیم‏ بیکاران،‏ مطرودین‏ جامعه‏ و‏خمودگان‏ زیر‏بارفشارکار،‏ورشکست‏ شدگان اقتصادی‏ وغیره ... بازماندگان ‏این جنگ‏ خانمانسوز می باشند. این نبرد‏ضربه‏ برپایه‏ و اساس‏ جامعه‏ می زند،‏ کارخانجات و شرکت‏ها‏،‏ جولانگاه‏ اصلی‏ جنگ‏ پنهان‏ اقتصادی‏ هستند.
 در‏جنگ‏ پنهان‏ اقتصادی‏، جنگجویان ومبارزان، کارمندان یقه سپیدی هستندکه قواعد تجاری را با زیرپا گذاشتن ارزش های اخلاقی وانسانیت تعریف می‏کنند و به تنها چیزی که فکر می کنند وبه تنها چیزی که اعتقاد دارند، افزایش سود است، آنها دراین جنگ استفاده ازهرترفندی را مجاز می شمارند”.(به نقل از کتاب جاسوسی اقتصادی ،سلاح قدرت های بزرگ)
زمانی که آمریکاویا سایر قدرت های بزرگ با جنگ اقتصادی آشکار نمی توانندکشورها رابه زانو درآورد، ازمان‏های اطلاعاتی آنان جنگ اقتصادی پنهان را آغاز می کنند. و در اصطلاح بازی " شغال‏ها " آغاز می شود به هرحال ‏این‏ اظهارنامه‏ مبسوطی‏ است که اگرما (جنایتکاران‏ اقتصادی) شکست بخوریم، یک‏جا نور شیطان ‏صفت‏ تر دیگر‏ وارد گود ‏می‏ شود که‏ ما‏جنایتکاران اقتصادی‏ آنها‏را‏  "شغال " می‏ نامیم.
آنان همیشه حضور دارندودرسایه به کمین نشسته‏ اند.‏هنگامی‏که‏ ظاهرمی‏ شوند، ‏‏سران‏ دولت‏هاسرنگون‏ می‏ شوندویادر حوادث خشونت آمیزی کشته می شوند. اگرشغال ها هم تصادفا شکست خوردند آنگاه جوانان آمریکایی را برای مردن و کشتن به صحنه‏ می کشانند. (به نقل از کتاب اعترافات یک جنایتکار اقتصادی)
 جنگ پنهان اقتصادی، روشی کارآمد برای تخریب، تاراج و ویران‏سازی اهداف اقتصادی حریف است و هدف دشمن از این کار زمین گیر کردن اقتصاد حریف ویا رقیب خود و مختل کردن ارکان نظام اقتصادی اوست.
این راهبرد در راستای رسیدن به سه هدف اصلی به اجرا درمی آیدکه به ترتیب اهمیت عبارتنداز:
- وادارکردن کشورهای انقلابی به دفاع در مقابل تهاجم همه جانبه
-  ایجاد تخریب و نابسامانی به منظور جلوگیری از الگوبرداری سایر انقلابیون
- از بین بردن نظام اقتصادی و مالی حریف
 ساده‏ ترین شکل جنگ پنهان اقتصادی، خرابکاری است. به عنوان مثال : بوسیله گربه‏ ها مزارع نیشکر‏کشورکوبا به آتش کشیده می شود و با کمک شرکت های خارجی برای از کارانداختن دستگاه‏ها وماشین آلات آنها قطعات معیوب به صنایع این کشور فروخته می شود. وبا آلوده ‏کردن شکرهای صادراتی کشورکوبا، خریداران خارجی آنها ترسانده می شوند.
در نیکاراگوئه، کنتراها به کارگرانی که در مزارع قهوه مشغول کار بودند حمله می کردند تا کار برداشت قهوه دچار اختلال واشکال بشود وبه این ترتیب دولت از تنها منبع تامین ارز خارجی محروم شود.
 یک روش پیچیده در این زمینه استفاده از تبلیغات برای ایجاد تورم یا احتکار است که در این راستا شایعاتی حاکی از کمبود پول ویاوجود پول جعلی در میان جامعه پخش می شود. چنانچه نظام مالی درفشار باشد، یک شایعه خوب ساخته و پرداخته شده، خود به تنهایی می تواندتورمی بی مهار به وجود بیاورد.
در جنگ ویتنام ، ایالات متحده مخفیانه به تلقیح ابرها پرداخت تا به این وسیله ریزش باران در کشور ویتنام شمالی درطول فصل بارندگی افزایش یابد وبه این وسیله مزارع آن کشوررا دچارسیل و آب گرفتگی سازد تا مزارع برنج آن در زیر آب بماند وبرنج ها پوسیده ونابود شود. تابدینوسیله مردم ویتنام شمالی عاجز شوند وبه زانو درآیند. (کتاب عملیات های سیاه سازمان جاسوسی آمریکا /دکترجان جاکوب توتر)
‏بسیارساده ‏اندیشانه است که ما شرکت ویا موسسه خود را ارزشمند و مهم وبا سرمایه ای عظیم در حوزه های مختلف اقتصادی بدانیم اما تصور کنیم که هیچ  دشمنی نداریم و هیچ خطری ما را تهدید نمی کند و هیچ آسیب پذیری در اطراف ما وجود ندارد. خصوصا آنکه ما در کشوری فعالیت می کنیم که استکبار جهانی با تمام امکانات خود ،جنگ اقتصادی نابرابری را علیه ما ساماندهی کرده است و ازهیچ کاری برای به زانو درآوردن کشور ما، از تحریم اقتصادی گرفته تا بایکوت و تهدیدات نظامی دریغ نمی کند.
یادداشت از محمد رضا بارانی
انتهای پیام/

شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۳۱