به گزارش سرویس وبلاگستان
تفتان ما، وبلاگ
دستنوشتهها آورده است: چند روز پیش بر اساس قرار قبلی رفتم استادیوم المپیک برلین؛ مدیر این مجموعه پیشنهاد کرد تا از بخشهای مختلف آن دیدن کنم. گفتگویی کردیم و بعد هم با یکی از همکارانش یکساعتی بیشتر بخشهای این ورزشگاه را گشتیم.
من در عمرم فقط یکبار به ورزشگاه آزادی تهران رفتهام. سال 1370 بود. بچههای تیم پرسپولیس دزفول به تهران آمده بودند و بهانهای شد تا با آنها تماشای بازی پرسپولیس و هما برویم و آن بازی را پرسپولیس برد و گل اول را هم فرشاد پیوس زد؛ بعد از آن فرصت پیش آمد اما نرفتم.
استادیوم المپیک برلین زمان هیتلر ساخته شده و در طول زمان نیز تکمیل شده. من وقتی بخشهای مختلف این استادیوم را دیدم؛ یک مکان توجهم را خیلی جلب کرد.
در مجاورت رختکن استادیوم و در کنار راهرو ورود به زمین چمن، کلیسایی کوچک اما بسیار با صفا و زیبا ساختند که از آن برای مراسم مختلف مثل ازدواج بازیکنان یا مهمانان استفاده میشود.
اما استفاده دیگر این کلیسا برای دعا و نیایش بازیکنان قبل از ورود به زمین است؛ در این ورزشگاه تیمهای خارجی زیادی بازی میکنند به همین دلیل دعا و نیایشی با زبانهای مختلف با خط طلایی دور تا دور این کلیسا نقش بسته که همه بتوانند آن را بخوانند.
جملات نقش بسته بر دیوار اهمیت دوم قصه است. مهمتر از همه فطرة الله التی فطر الناس علیها است. این نوشتهها جملاتی از کتاب مقدس مسیحیان است؛ عکسها خودش گویاست و هر کس میتواند برای خودش برداشتی داشته باشد.
انتهای پیام/ فارس