۰
خبری نیست! 3 جوان مسلمان کشته شدند
حقوق بشر، مظلوم‌ترین مفهوم و در عین حال راه گشاترین واژه برای دولتمردان آمریکا و همپیمانان غربی آنان به شمار می‌رود تا در مواقعی که احساس می‌کنند منافع‌شان در خطر است، آن را به بازی بگیرند.
به گزارش سرویس وبلاگستان تفتان ما، منیره غلامی توکلی در وبلاگ قلمدون نوشت: شامگاه سه‌شنبه سه دانشجوی آمریکایی مسلمان «ضیاء شادی برکات» (23 ساله)، همسر 21 ساله او «یوسر محمد ابو صالحه» و خواهر 19 ساله یوسر «رزان محمد ابو صالحه» در شهر دانشجویی چپل هیل در نزدیکی دانشگاه کارولینای شمالی با اسلحه مردی 46 ساله به نام (کریگ استفان هیکز) به شهادت رسیدند. با وجود گذشت چهار شبانه روز از این جنایت همچنان سکوت رسانه‌های غربی ادامه دارد.
این حرکت که نشأت گرفته از سیاست و رفتار دو گانه کشورهای غربی در رعایت و حمایت از حقوق بشر و آزادی بیان در مطبوعات این کشورهاست، حکایت فریادهای چوپان دروغگویی است که کسی فریادهایش را باور نمی‌کند یا دروغگویی پینوکیو است که نه هرگز خودش آدم شد و نه دماغش کوتاه.
پرونده کشتار و نسل کشی رنگین پوستان و شهادت مسلمانان در آمریکا با حمایت‌های نژادپرستانه همراه با تعصبات مذهبی پلیس این کشور از قاتلان، سیاه است؛ قاتلانی که حتی برخی از آنان در لباس پلیس، امنیت و جان مردم را نشانه گرفته‌اند!
گمانه زنی‌های مطبوعات آمریکا، نوع کنفرانس‌های خبری پلیس و همچنین معرکه رسانه‌ای همسر و وکیل این قاتل که به خشونت علیه همسایگان خود چهره‌ای شناخته شده است، از همین روزهای اول مشخص کننده پایان ماجراست. همسر قاتل «کریگ استفان هیکز» که سعی می‌کند در نقش یک همسر دلسوز اما خواهان طلاق! او را نه یک نژادپرست و نه یک مسلمان ستیز بلکه یک بیمار روانی معرفی کند نقش اول این ماجرا را در پایمال کردن خون شهدای «چپل هیل» بازی می‌کند.
اگر چه واکنش‌های مردمی در سراسر دنیا به ویژه از سوی مسلمانان، گروه‌های مسلمان و مردم اروپا نویدبخش بیداری جهانیان و آگاهی آنان از روند سکوت مطبوعاتی و رفتار منفعلانه مسئولان آمریکایی به ویژه «ریپلی لند» دادستان ایالات متحده در کارولینای شمالی در مواجه و موضع‌گیری علیه این جنایت اسلام ستیزانه است اما باز هم چشم بینای حقوق بشر آمریکایی تا به امروز نه تنها کم‌بینا که کور و زبانش الکن بوده است.
حقوق بشر، مظلوم‌ترین مفهوم و در عین حال راه گشاترین واژه برای دولتمردان آمریکا و همپیمانان غربی آنان به شمار می‌رود تا در مواقعی که احساس می‌کنند منافع‌شان در خطر است، آن را به بازی بگیرند بازی که همیشه در آن غربیان برنده بوده‌اند!
حقوق بشر آمریکایی، طبل تو خالی است که فقط برای احقاق حق نداشته آمریکا و برخی از کشورهای غربی به صدا در می‌آید تا کشورهای مسلمان در معرض تاخت و تاز و مسلمانان مورد ظلم و ستم قرار بگیرند. زندان گوآنتانامو، مملو از مسلمانانی است که به ظن خشونت و تروریسم در سلول‌های آن وقیحانه‌ترین و غیرانسانی‌ترین رفتارها را تجربه می‌کنند و بی‌گناه و گاه بدون طی کردن مراحل بازجویی و دادگاه‌های رسمی زیر وحشیانه‌ترین شکنجه‌هایی که حتی شکنجه‌گران قرون وسطی از آن بی‌بهره بودند! جان می‌سپارند؛ اما خیابان‌های آمریکا محل تردد افرادی است که در هر لباسی می‌توانند جنایت‌کاری نژادپرست باشند! جنایت کارانی که فقط کافی است با عنوان بیمار روانی از مجازات نجات یابند.
این بازی خطرناک و در عین حال خردکننده، زمانی رنگ نژادپرستی و اسلام ستیزی می‌گیرد که کودک مسلمان 9 ساله در مترو به دلیل نداشتن بلیت، مورد ضرب و جرح پلیس قرار می‌گیرد و یا نوجوان سیاه پوست به دلیل اینکه پلیس فکر می‌کرده او اسلحه حمل می‌کند، کشته شده است!
این رفتار دو گانه زمانی به اوج خود می‌رسد که مروه شروینی در دادگاه، پیش چشم قاضی با ضربات چاقوی یک نژادپرست به شهادت می‌رسد و آبی از آب تکان نمی‌خورد اما مردی به خاطر آزار و اذیت یک گربه به زندان یا پرداخت غرامت مجازات می‌شود!
نحوه پوشش ماجرای شارلی ابدو و سرو صدای رسانه‌ای آن با نحوه پوشش خبر این جنایت که در یک بازه زمانی کوتاه مدت اتفاق افتاده‌اند، قابل مقایسه نیست.
در این حقوق بشر آمریکایی که بهتر است از آن به عنوان «حقوق ضد بشری» نام برد، اسلام مکتب ترور و مسلمانان تروریسم هستند. این بهانه واهی چنان رنگ حقانیت استکباری به خود گرفته است که حتی به شهادت رساندن اعدام‌گونه سه جوان مسلمان در منزلشان نادیده گرفته شده است!
طوری که این سؤال در نظر اول مطرح می‌شود که اگر به جای شهادت این سه جوان تحصیل کرده و حامی حرکت‌های بشردوستانه، سه تن از جوانان لاابالی آمریکایی در نزاعی توسط مسلمانی کشته می‌شدند باز هم این رسانه‌ها در برابر چنین واقعه‌ای سکوت کرده و منتظر معلوم شدن علل حادثه از سوی پلیس می‌شدند!؟
جواب قطعاً منفی است! چرا که پلیس آمریکا و برخی از کشورهای غربی ذاتاً برای هر اتفاق خودساخته و یا پیش آمده‌ای که رنگ و بوی خشونت داشته باشد در نخستین واکنش خود به دنبال گروه‌های مسلمانی هستند که آنها را عاملان جنایت معرفی کنند.
در این واقعه پلیس اصرار دارد بنابر شواهد اولیه و صحبت‌های همسایگان بی نام و نشان، عامل این جنایت را یک منازعه برسر پارکینگ تعریف کند! جای تعجب است که پلیس آمریکا، گزارش روانشناس دایره جنایی را مبنی بر اینکه قتل به شیوه اعدام بوده و به سر تک تک قربانیان تیر شلیک شده نادیده می‌گیرد!
البته آمریکا به ویژه رسانه‌های آن تحت سیطره صهیونیست‌ها قرار دارند و قطعاً صهیونیسم بین‌الملل در سانسور واقعیت این جنایت و شهادت سه جوان مسلمان از پای نخواهد نشست اما افکار عمومی بیدار است و قطعاً خون شهدا پایمال نخواهد شد.
تجمع هزاران نفری مردم چپل هیل در اعتراض به این جنایت در محل به شهادت رسیدن این سه جوان، تجمع اعتراض‌آمیز مردم انگلستان مقابل ساختمان شبکه دولتی بی بی سی انگلیس و همچنین واکنش‌های رهبران و چهره‌های شناخته شده کشورهای مسلمان و برخی از مسئولان دولتی آنان، نشان از بیداری جهان و شکسته شدن طلسم حقوق بشری آمریکایی-اسرائیلی دارد.
آنچه که امروزه توقع و مطالبه مسلمانان است، شکسته شدن یخ مطبوعاتی و موضع سرد دولتمردان کشورهای مسلمان به ویژه ایران اسلامی در برابر این جنایت است، چرا که سهل برخورد کردن با این گونه اتفاقات دردآور باعث جسورتر شدن و در عین حال مدعی شدن جنایتکاران و حامیان آنان می شود.
انتهای پیام/ فارس
این حرکت که نشأت گرفته از سیاست و رفتار دو گانه کشورهای غربی در رعایت و حمایت از حقوق بشر و آزادی بیان در مطبوعات این کشورهاست، حکایت فریادهای چوپان دروغگویی است که کسی فریادهایش را باور نمی‌کند یا دروغگویی پینوکیو است که نه هرگز خودش آدم شد و نه دماغش کوتاه.
پرونده کشتار و نسل کشی رنگین پوستان و شهادت مسلمانان در آمریکا با حمایت‌های نژادپرستانه همراه با تعصبات مذهبی پلیس این کشور از قاتلان، سیاه است؛ قاتلانی که حتی برخی از آنان در لباس پلیس، امنیت و جان مردم را نشانه گرفته‌اند!
گمانه زنی‌های مطبوعات آمریکا، نوع کنفرانس‌های خبری پلیس و همچنین معرکه رسانه‌ای همسر و وکیل این قاتل که به خشونت علیه همسایگان خود چهره‌ای شناخته شده است، از همین روزهای اول مشخص کننده پایان ماجراست. همسر قاتل «کریگ استفان هیکز» که سعی می‌کند در نقش یک همسر دلسوز اما خواهان طلاق! او را نه یک نژادپرست و نه یک مسلمان ستیز بلکه یک بیمار روانی معرفی کند نقش اول این ماجرا را در پایمال کردن خون شهدای «چپل هیل» بازی می‌کند.
اگر چه واکنش‌های مردمی در سراسر دنیا به ویژه از سوی مسلمانان، گروه‌های مسلمان و مردم اروپا نویدبخش بیداری جهانیان و آگاهی آنان از روند سکوت مطبوعاتی و رفتار منفعلانه مسئولان آمریکایی به ویژه «ریپلی لند» دادستان ایالات متحده در کارولینای شمالی در مواجه و موضع‌گیری علیه این جنایت اسلام ستیزانه است اما باز هم چشم بینای حقوق بشر آمریکایی تا به امروز نه تنها کم‌بینا که کور و زبانش الکن بوده است.
حقوق بشر، مظلوم‌ترین مفهوم و در عین حال راه گشاترین واژه برای دولتمردان آمریکا و همپیمانان غربی آنان به شمار می‌رود تا در مواقعی که احساس می‌کنند منافع‌شان در خطر است، آن را به بازی بگیرند بازی که همیشه در آن غربیان برنده بوده‌اند!
حقوق بشر آمریکایی، طبل تو خالی است که فقط برای احقاق حق نداشته آمریکا و برخی از کشورهای غربی به صدا در می‌آید تا کشورهای مسلمان در معرض تاخت و تاز و مسلمانان مورد ظلم و ستم قرار بگیرند. زندان گوآنتانامو، مملو از مسلمانانی است که به ظن خشونت و تروریسم در سلول‌های آن وقیحانه‌ترین و غیرانسانی‌ترین رفتارها را تجربه می‌کنند و بی‌گناه و گاه بدون طی کردن مراحل بازجویی و دادگاه‌های رسمی زیر وحشیانه‌ترین شکنجه‌هایی که حتی شکنجه‌گران قرون وسطی از آن بی‌بهره بودند! جان می‌سپارند؛ اما خیابان‌های آمریکا محل تردد افرادی است که در هر لباسی می‌توانند جنایت‌کاری نژادپرست باشند! جنایت کارانی که فقط کافی است با عنوان بیمار روانی از مجازات نجات یابند.
این بازی خطرناک و در عین حال خردکننده، زمانی رنگ نژادپرستی و اسلام ستیزی می‌گیرد که کودک مسلمان 9 ساله در مترو به دلیل نداشتن بلیت، مورد ضرب و جرح پلیس قرار می‌گیرد و یا نوجوان سیاه پوست به دلیل اینکه پلیس فکر می‌کرده او اسلحه حمل می‌کند، کشته شده است!
این رفتار دو گانه زمانی به اوج خود می‌رسد که مروه شروینی در دادگاه، پیش چشم قاضی با ضربات چاقوی یک نژادپرست به شهادت می‌رسد و آبی از آب تکان نمی‌خورد اما مردی به خاطر آزار و اذیت یک گربه به زندان یا پرداخت غرامت مجازات می‌شود!
نحوه پوشش ماجرای شارلی ابدو و سرو صدای رسانه‌ای آن با نحوه پوشش خبر این جنایت که در یک بازه زمانی کوتاه مدت اتفاق افتاده‌اند، قابل مقایسه نیست.
در این حقوق بشر آمریکایی که بهتر است از آن به عنوان «حقوق ضد بشری» نام برد، اسلام مکتب ترور و مسلمانان تروریسم هستند. این بهانه واهی چنان رنگ حقانیت استکباری به خود گرفته است که حتی به شهادت رساندن اعدام‌گونه سه جوان مسلمان در منزلشان نادیده گرفته شده است!
طوری که این سؤال در نظر اول مطرح می‌شود که اگر به جای شهادت این سه جوان تحصیل کرده و حامی حرکت‌های بشردوستانه، سه تن از جوانان لاابالی آمریکایی در نزاعی توسط مسلمانی کشته می‌شدند باز هم این رسانه‌ها در برابر چنین واقعه‌ای سکوت کرده و منتظر معلوم شدن علل حادثه از سوی پلیس می‌شدند!؟
جواب قطعاً منفی است! چرا که پلیس آمریکا و برخی از کشورهای غربی ذاتاً برای هر اتفاق خودساخته و یا پیش آمده‌ای که رنگ و بوی خشونت داشته باشد در نخستین واکنش خود به دنبال گروه‌های مسلمانی هستند که آنها را عاملان جنایت معرفی کنند.
در این واقعه پلیس اصرار دارد بنابر شواهد اولیه و صحبت‌های همسایگان بی نام و نشان، عامل این جنایت را یک منازعه برسر پارکینگ تعریف کند! جای تعجب است که پلیس آمریکا، گزارش روانشناس دایره جنایی را مبنی بر اینکه قتل به شیوه اعدام بوده و به سر تک تک قربانیان تیر شلیک شده نادیده می‌گیرد!
البته آمریکا به ویژه رسانه‌های آن تحت سیطره صهیونیست‌ها قرار دارند و قطعاً صهیونیسم بین‌الملل در سانسور واقعیت این جنایت و شهادت سه جوان مسلمان از پای نخواهد نشست اما افکار عمومی بیدار است و قطعاً خون شهدا پایمال نخواهد شد.
تجمع هزاران نفری مردم چپل هیل در اعتراض به این جنایت در محل به شهادت رسیدن این سه جوان، تجمع اعتراض‌آمیز مردم انگلستان مقابل ساختمان شبکه دولتی بی بی سی انگلیس و همچنین واکنش‌های رهبران و چهره‌های شناخته شده کشورهای مسلمان و برخی از مسئولان دولتی آنان، نشان از بیداری جهان و شکسته شدن طلسم حقوق بشری آمریکایی-اسرائیلی دارد.
آنچه که امروزه توقع و مطالبه مسلمانان است، شکسته شدن یخ مطبوعاتی و موضع سرد دولتمردان کشورهای مسلمان به ویژه ایران اسلامی در برابر این جنایت است، چرا که سهل برخورد کردن با این گونه اتفاقات دردآور باعث جسورتر شدن و در عین حال مدعی شدن جنایتکاران و حامیان آنان می شود.
انتهای پیام/ فارس
دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۲۱
کد مطلب: 425322
