به گزارش سرویس وبلاگستان
تفتان ما، منیره غلامی توکلی در وبلاگ
قلمدون نوشت: بنابر گفته اکثر کارشناسان و پژوهشگران مسائل اجتماعی، برنامههای ماهواره در تزلزل بنیان خانواده نقش بسیار مهمی دارند. به واقع باید گفت برنامههای ماهوارهای دستگاه تبلیغاتی غرب برای رواج نبایدهای فرهنگی است که با تغییر در نگرش دینی، فرهنگی و اجتماعی افراد، آنها را به عناصری سست عنصر و غریبه با فرهنگ ملی و مذهبی خود تبدیل میکند.
کانون خانواده، مرجع تربیت، پرورش و تعالی ابعاد مختلف وجودی یک فرد است، هدف قرار گرفتن بنیان خانواده از سوی شبکههای ماهوارهای، صرفاً بر اساس اتفاق و حدس گمان صورت نگرفته است بلکه در پس این نوع حرکتهای ضدفرهنگی، اتاقهای فکر، برنامهریزیهای کارشناسی شده و نیازسنجی و مخاطب شناسیهای بسیار دقیقی صورت گرفته است.
خانواده در میدان بزرگ جنگ نرم مهمترین جبهه غرب برای دست یافتن به اهداف شوم خود است چراکه نظام، قوت، آینده مقتدر یک جامعه از ابعاد سلامت، علم و نیروهای مسلح به نسل پویا، متفکر و در عین حال غیرتمند به مسائل مذهبی و ملی، وابستگی دارد که این نسل در کانون خانواده و در آغوش مادران و با مدیریت پدران بزرگ میشوند.
آنها به خوبی میدانند که خانواده مولد و مروج فرهنگی ملی و نهادینه کننده آموزههای اسلامی در جامعه است و تقویت بنیانهای فکری، فرهنگی، اعتقادی خانوادهها، پایههای ثبات و پویایی فرهنگ کشور را تقویت میکند، از این رو این نهاد مبارک و آسمانی را مورد هدف قرار دادهاند تا جایی که متأسفانه امروزه شاهد سونامی از هم پاشیدگی کانون خانوادههای نوپا و حتی کانون خانواده زن و شوهرهایی هستیم که سالهاست در کنار یکدیگر زندگی میکنند!
برنامههای ماهوارهای در شناختی دقیق، دو عنصر زن و مرد یعنی تشکیل دهنده یک خانواده را با دو نقش همسری و مادری از تکالیف و وظایف خود دور میکند تا جایی که نقشهای ثانویه وابسته به این دو یعنی مادری و پدری را نیز از شأن و مرتبت میاندازند!
در این زمان تیر نهایی را بر پیکره خانواده وارد عمل کرده و با رد تشکیل خانواده، فرزند را مسبب تمام محدودیتها و زندگی زناشویی را غل و زنجیر در گردن زن و مرد نشان میدهند و بر طبل ازدواج سفید میکوبند.
*فرجام تن دادن به برنامههای ماهواره
ازدواج سفید، در شرایط کنونی آخرین مرحله از فروپاشی بیان خانواده است که متأسفانه در کشور ما هم شیوع یافته است. همخانگی زن و مرد که در اکثر مواقع بدون خطبه شرعی با تمام مناسبات زناشویی صورت میگیرد، علاوه بر ایجاد فحشا، از بین بردن قبح روسپیگری در شرایطی منجر به تولد کودکان زنازاده و افزایش سقط جنین میشود!
اکنون که ماهواره مسیر انحطاط و ابتذال برخی از افراد را در جامعه نه تنها هموار بلکه فرش قرمز کرده است، شبکههای اجتماعی راحتتر و بدون گذران وقت زیاد بعد از ماهواره به عنوان ویران کنندگان بنیان خانواده مشغول به فعالیت هستند.
گویی این دو مکمل یکدیگر در راستای تضعیف ارزشهای اسلامی، فرهنگ بومی و تنزل اخلاق در روابط بین زن و مرد به ویژه جوانان فعالیت میکنند؛ به نحوی که چنان افکار دو جنس را درگیر مسائل خارج از محدود خانواده میکنند که بر روابط عاطفی و خصوصی بین زن و شوهر نیز تأثیر میگذارند.
*علل اصلی طلاقها کشف شده است؛ فقط کمی توجه کنید!
بیشتر مراجعه کنندگان به مشاوران یا حتی دادگاههای خانواده را زن و شوهرهای جوانی تشکیل میدهند که یا از طریق شبکههای اینترنتی با هم آشنا شده یا حضور در شبکههای اجتماعی سرآغاز اختلافات آنهاست.
ایجاد بحران های عاطفی در فضای مجازی نخست با این سؤال که آیا از همسرت راضی هستی یا نه؟ در زوج به وجود میآید، چرا که عدم آموزش و آگاهی زن و مرد جوان برای حفظ حرارت و گرمی ارتباط، چون روزهای اولیه زندگی این شبه را در آنها ایجاد میکند که دیگر چون گذشته مورد توجه و علاقه همسرم قرار ندارم و این جرقه، آتش بدبینی و نارضایتی در افراد را به وجود میآورد.
بازار نارضایتی جنسی زن و مرد از یکدیگر چنان گرم است که گویی روانشناسان متمسک به فرهنگ غربی هیچ دلیلی جز عدم ارضاء نیازهای جنسی زن و شوهر را نمیتوانند دلیل بیش از 80 درصد طلاقها بدانند. پس از این طریق میتوان نتیجه گرفت که:
1- حق با برنامههای ماهوارهای است که بیشتر تبلیغات خود را صرف معرفی قرصها و داروهای تقویت کننده میل جنسی یا چیزی در این ردیف قرار میدهند؛ آنها زودتر از ما متوجه شدهاند که مردم ایران فقط از ضعف جنسی رنج میبرند.
2- مسائلی مانند اعتیاد، عدم سازگاری فرهنگی، فقر و ضعف اقتصادی، تجمل گرایی و عدم درک طرفین از هم و دخالتهای نادرست دیگران هیچ کدام در زندگی افراد چنان به اندازه مسئله جنسی در از بین رفتن کانون خانواده مهم نیست!
وقتی این صحبتها و این فرمایشات با آمار و ارقام تخیلی در زمینه عدم رضایت جنسی از سوی برخی از مشاوران و جامعه شناسان دائم تکرار میشود، درست قضیه بیماری ملای مکتب با این صحبت دانش آموزانش که «آملا حالت خیلی بده، آملا رنگت پریده» پیش میآید و به طور ناخودآگاه زوجین در نخستین دلایل طلاق خود از عدم رضایت جنسی نام میبرند در حالی که وقتی دو نفر قدرت درک و هم صحبتی با هم ندارند یا در فقر اقتصادی زیاد عنان زندگی از دستشان در رفته است چگونه میتوانند «آرام جان» یکدیگر باشند!
* عشقهای مجازی و ورود به حریم خصوصی زن و مرد
از این رو، کم رنگ شدن روابط عاطفی و صمیمیت بین زوجین و نیاز آنها برای داشتن یک گوش شنوا، به سمت دوستیهای مجازی در شبکههای اجتماعی میبرد و این دوست که اکثراً از جنس مخالف انتخاب میشود، ابتدا در قالب سنگ صبور بعد دلسوز و در مراحل بعدی یک معتمد چنان به زندگی آنها نزدیک میشود که در قالب یک عشق مجازی وارد حریم خصوصی زن و مرد شده و کانون خانواده آنها را ویران میکند.
اگر بنابر دلایلی که بیشتر وضعیت اقتصادی بانوان، داشتن فرزند، مسائل فرهنگی و خانوادگی است زن نتواند یا نخواهد که از همسر خود جدا شود به صورت طلاق عاطفی زندگی را می گذرانند! طلاقی که در آن طرفین به خاطر عدم اعتماد و رضایت از زندگی مشترک زیر یک سقف اما بصورت جدا زندگی می کنند.
این مسائل در جامعه سنتی از قدیم الایام بود و در همه جوامع دیده میشود اما اکنون آمار طلاق به مراتب بیشتر از دههای گذشته شده است و مهمترین دلیل آن تغییر فرهنگ و از بین رفتن برخی از بایدهای زندگی به ویژه زندگی زناشویی است که در این تغییر و تحول برنامههای ماهوارهای بیشترین نقش را برعهده دارند چرا که رسانه بازوی قدرتمندی برای اجرای برنامههای فرهنگی کشورها در جوامع دیگر است.
نمیتوان جلوی ورود فناوریها و محصولات فناوری مانند ماهواره، اینترنت و محصولات آنها شبکههای ماهوارهای و شبکههای اجتماعی را گرفت، اما با آگاهی بخشی از پیامدهای برنامههای ماهواره، چرایی و چگونگی حضور در شبکههای اجتماعی و نیز مشاورههای قبل از ازدواج و تداوم آن تا 5 سال اول زندگی از مهمترین راهکارهای حفظ کانون خانوادههاست.
راه حل این مسائل و دغدغههای اجتماعی، تمسک جستن به روشهای غربی و مشاورههای غیر بومی نیست، مشاورها و راهکارهای روانشناسی غربی با نحوه زندگی و خواست زن و مرد شرقی به ویژه ایرانی – مسلمان هم خوانی ندارد.
راه حل مؤثر تعمیق ارتباط با کارشناسان دینی و معرفی آموزههای اسلامی در خصوص مسائل مهم زندگی به ویژه آموزههای ارتباط بین زن و شوهر و والدین با فرزندان است؛ با مراجعه به مراجع دینی و فرهنگ اسلامی و الگو گرفتن از این ارزشها میتوانیم بهترین نحوه برخورد و حل مشکلات را در خانوادهها داشته باشیم زیرا تا زمانی که بهرهگیری از متون دینی، جای خود را به ماهوارهها بدهد، اینگونه خطرها ما را تهدید میکند، باید طوری برنامهریزی کرد که به جای اینکه خانوادهها کانون توجه و مرکز حملات برنامههای ضدفرهنگی دشمن قرار بگیرند، کانون خانواده خط مقدم مبارزه با تهاجمات جنگ نرم باشد جایی که دشمن را با بصیرت و ایمان زمین گیر کند.
انتهای پیام/ فارس