روایتی از روزهای تلخ «فتنه» در رسانههای اجتماعی
12 بهمن 1394 ساعت 11:34
به بهانه سالگرد نهم دیماه، خواستیم که اتفاقاتی که در رسانههای اجتماعی در سال ۸۸ افتاده را روایت کنیم، دیدیم آنقدر وسیع است و مفصل که از ما بر نمیآید. بنابراین تصمیم گرفتیم نمونههایی از اتفاقها را بازخوانی کنیم.
به گزارش سرویس وبلاگستان تفتان ما، بازخوانی اتفاقاتی که از ابتدای سال ۸۸ رخ داد و منجر به وقوع فتنه ۸۸ پس از انتخابات ریاست جمهوری شد، کاری بسیار دشوار و دقیق است و میتواند از زاویههای مختلف رخ دهد.
از سویی دیگر دشواری روایت مجدد اتفاقات رخ داده در آن سال در فضای مجازی دو چندان است. چرا که در آن سال اخبار راست و دروغ با هم آمیخته شده بود و چند برداشت از یک اتفاق، باعث شده بود که کشف حقیقت بر هر ناظری سخت شود.
از اینرو تلاش کردیم تا با تکیه بر اخبار موثق منتشر شده در وبلاگ نیوز، یک بار دیگر اتفاقات رخ داده پیرامون فضای مجازی در سال ۸۸ را بازخوانی کنیم. گرچه هیچ ادعایی بر کامل بودن روایتمان نداریم، اما میتوانیم مطمئن باشیم که صداقتمان را حفظ کردهایم.
وبلاگها؛ نخستین آوردگاه انتخابات
گرچه شبکههای اجتماعی ظهور پیدا کرده بودند، اما ایرانیها همچنان دلبسته رسانهای مانند وبلاگ بودند. فعالیت در اورکات، یاهو۳۶۰ و حتی شبکههای سطح پایینتری مانند بالاترین هم نتوانسته بود علاقه ما برای اشتراک گذاری محتوا را پاسخ بدهد.
از طرف دیگر «وبلاگنویس»ها هم از طرف رسانههای مخالف نظام به عنوان «صدای مخالف نظام» نامگذاری شده بودند و به نوعی در تلقی افکار عمومی مردم دنیا، وبلاگنویسان ایرانی، اپوزیسیون نظام اسلامی معرفی شده بودند. به عنوان مثال در آذر ۸۷ پویانمایی کوتاهی به نام «ایران، کشور بلاگرها» منتشر شد که در آن وبلاگهای ایرانی را «صدای حقیقی نسل آینده» توصیف کرده و به زندانی شدن وبلاگنویسان و علاقه آنان به موضوعات ممنوعهای مثل «عشق»، «سیاست» و امثال آن اشاره کرده است.
البته باید اعتراف کرد که مجموعه حاکمیت (اعم از دولت و دستگاههای حکومتی) نیز با کمتوجهی به این ابزار جدید، خودش این عنوان را پذیرفته بود و خیلی علاقهای به وبلاگ و وبلاگنویسان نداشت.
همین حساسیت و اهمیت وبلاگها، باعث شد که غلامحسین محسنی اژهای، وزیر وقت اطلاعات در فروردین ۸۸ اعلام کند که دستگاه متبوعش برای جلوگیری از اتفاق تخلفات مجازی در آستانه انتخابات، تمامی وبلاگها را رصد میکند.
در این میان برخی سرویسهای وبلاگ که به واسطه فعالیتهای اجتماعی حقیقی، دارای بدنه وبلاگنویسان قابل توجهی بودند، وارد عمل شدند و در مبارزههای انتخاباتی پیش از انتخابات، نقشآفرینی و فعالیت کردند. گرچه این فعالیتها پس از انتخابات دیگر رسمیت نداشت و اعضای حامی سرویسدهندهها به صورت فردی و شخصی در رسانههای اجتماعی فعالیت خود را ادامه دادند.
دروغهایی که خبرسازی کرد
لیست کردن تمام دروغهای رسانهای شده در سال ۸۸ کاری غیر ممکن است. اما برای نشان دادن دروغهایی که گفته شد و اصلاح نشد، چند نمونه را ارائه میکنیم. این دروغها صرفاً محدود به مسائلی میشود که پیرامون رسانههای اجتماعی رخ داده است و نه همه محتواهای بازنشر شده در رسانههای اجتماعی.
نمونه اول: بازی سیاسی «قلمنیوز»
«قلمنیوز»، ارگان رسمی ستاد یکی از کاندیداهای انتخابات بود و در اردیبهشت ۸۸ مدعی شد که دولت دسترسی کاربران استان خراسان شمالی به وبلاگهای بلاگفا را بسته است و نوشت: وبلاگهای بلاگفا در خراسان شمالی مسدود نشدهاند. بلکه بدتر از مسدود است که وقتی مراجعه کننده آدرس وبلاگ را روی صفحه میگذارد، نوشته میشود این آدرس اشتباه است و صفحهای وجود ندارد.
مشکلی که تنها چند روز بعد، توسط علیرضا شیرازی، مدیر بلاگفا تکذیب شد: برخی درصدد تخریب بلاگفا هستند. ما هیچ گزارشی از کاربران خود مبنی بر وجود مشکل در بلاگفا دریافت نکردهایم و حقیقت این است اگر مشکلی در این سرویس دهنده وجود داشت قطعاً ایمیلهایی در این باره از سطح کشور دریافت میکردیم.
اما قلمنیوز تکذیبیه بلاگفا را منتشر نکرد و هیچ توضیحی هم درباره این اتفاق به مخاطبان خود نداد.
نمونه دوم: ۱۳۰۰ وبلاگنویسی که وجود نداشتند!
هشتم تیر ۸۸ یک وبلاگنویس با انتشار بیانیهای در اعتراض به نتایج انتخابات، از دیگر وبلاگنویسان خواست تا با بازنشر آن وبلاگهای خود، نسبت به این موضوع واکنش نشان بدهند. چند روز بعد همین وبلاگنویس اعلام کرد که بیش از ۱۳۰۰ وبلاگ این بیانیه را بازنشر دادهاند.
اما پیگیری خبرنگار «وبلاگ نیوز» نشان داد که در خوشبینانهترین حالت، بیانیه مذکور در ۲۰۰ وبلاگ منتشر شده است که با عدد ۱۳۰۰ بسیار تفاوت دارد. این توضیح و تصحیح در وبلاگ منتشر کننده بیانیه بازتابی نداشت و با عدد دروغ ۱۳۰۰، خبرسازیهای متعددی در رسانههای مخالف نظام انجام شد.
نمونه سوم: جایزه جهانی به وبلاگنویسی که وبلاگنویس نیست
«دلبر توکلی»، نام وبلاگنویسی بود که بنگاه خبری «رویترز»، در مهر ۸۸ جایزه جهانی «محمد امین» را به بهانه «تعهد، شجاعت و فداکاری تحت شرایط جانفرسا و فشارهای فوقالعاده در حین پوشش دادن اخبار انتخابات ریاستجمهوری» اعطا کرد و انگار خبر نداشت که وبلاگ این فرد فداکار، صفر بازدیدکننده دارد و ۶ ماه قبل از اعطای جایزه وبلاگش ایجاد شده بود.
این اتفاق صدای وبلاگنویسان مخالف نظام را هم درآورد و نسبت به این موضوع اعتراضات جدی شکل گرفت. گرچه هیچگاه نه جایزه از دلبر پس گرفته شد و نه هیچگاه کسی صدای اعتراضات و تکذیبیهها را شنید.
نمونه چهارم: مرثیهای برای ۲۳ وبلاگنویس زندانی
سایت Threatened Voices از زیر مجموعه سایتهای بنیاد «هیفوس» با انتشار گزارشی در آبان ۸۸، مدعی شد که ۲۳ وبلاگنویس زندانی در ایران به دلیل اعتراضات پس از انتخابات تحت بازداشت هستند و به ایران در این زمینه، رتبه سوم را اعطا کرد!
پیگیریها نشان داد که بسیاری از افراد لیست شده در این گزارش حقوق بشری وبلاگنویس نبودند و تنها دارای یک وبلاگ بودند که محتواهای آنها عموماً به انتخابات ربطی نداشت و برخی از افراد لیست شده عضو گروهک تروریستی ریگی بودند که به دلایل امنیتی بازداشت شده بودند.
حمایتهایی که جریانساز شد
سرویسهای تأثیرگذار در فضای مجازی در جریان انتخابات ۸۸ و جریان فتنه، به صورت مستمر حمایتهای مالی و معنوی دریافت میکردند که برخی از آنها رسانهای شدند. عموم این حمایتها توسط دولت آمریکا و به بهانه «کمک به جریان آزاد اطلاعات در ایران» انجام شده است. ما تنها چند نمونه از این حمایتها را لیست کردهایم.
نمونه اول: کمک «حسابی» به بالاترین
۲۷ خرداد ۸۸، بالاترین اعلام کرد که از سوی کاربرانش ۱۰ هزار دلار کمک مالی دریافت کرده است. البته هیچگاه هیچ فراخوانی برای جمعآوری کمک از سوی بالاترین منتشر نشد. اما بالاترین توانست ۲ سرور برای خودش بخرد و مشکلاتش را برطرف کند.
نمونه دوم: توییتر پایین نیاید!
یکی از شبکههای اجتماعی که پس از مهاجرت وبلاگنویسان از وبلاگهایشان توانست بار اصلی جریانسازی را به دوش بکشد «توییتر» بود. این شبکه اجتماعی چند روز پس از آغاز فتنه، به دلیل مشکلات فنی قصد داشت چند روز تعطیل شود و تا تعمیراتی را انجام بدهد، اما به دستور «هیلاری کلینتون»، وزیر وقت امور خارجه ایالات متحده و برای کمک به «معترضان» تهرانی، این اقدام متوقف شد.
کلینتون در این زمینه میگوید: برخی از همکاران ما در وزارت خارجه وقتی بنا به دلایل فنی قصد تعطیلی توییتر را داشتند، آنها [آشوبگران] در تهران خواستار توییتر بودند و میگفتند: شما نمیتوانید این شبکه اینترنتی را تعطیل کنید چرا که تظاهرات کنندگان در تهران به آن وابسته هستند.
نشریه نیویورکر هم در اردیبهشت ۹۰ فاش کرد: در اوج تظاهرات در ایران، جارد کوهن، کارمند جوان وزارت امور خارجه آمریکا که زیر نظر آنماری اسلاوتر (مدیرکل وقت طراحی سیاستهای این وزارتخانه) کار میکند، با مسئولان توییتر تماس گرفته و از آنها خواسته تعمیرات در نظر گرفته شده این سیستم را به تعویق بیندازند. چرا که معترضان در ایران در حال استفاده از آن برای انتقال اخبار هستند.
این اقدام بارها توسط رهبر معظم انقلاب مورد نقد قرار گرفته و از آن به عنوان دخالت دولت آمریکا در امور داخلی ایران یاد شده است. (+ و + و +)
نمونه سوم: تحریمهایی که رفع شد
اسفند ۸۸ وزارت خزانه داری آمریکا اعلام کرد با ایجاد تسهیلاتی در تحریمهای ایران، کوبا و سودان، انتقال فناوریهای اینترنت برای حمایت از گروههای معترض در این کشورها را آزاد کرده است.
این در حالی بود که دولت آمریکا در تلاش بود که با اتکا به اعتراضهای صورت گرفته در تهران، دولت ایران را تحت فشار تحریمهای اقتصادی قرار دهد.
سعیدی، مدیر سایت «گرداب» (وابسته به مرکز بررسی جرائم سازمان یافته سایبری سپاه) هم در گفتوگوی تفصیلی با وبلاگنیوز، یکی از موارد این حمایتها را ساخت فیلترشکن برای ایرانیها عنوان کرد و گفت: شبکهای هم در پروژه مرصاد به عنوان شبکه «ایران پراکسی» مشاهده میشود که تحت عنوان کمیته رکن چهارم در سایت کانون مدافعان حقوق بشر معرفی شدهاند. در این کمیته اینطور برنامهریزی شده است که به تعداد آدمهای موجود در ایران باید فیلترشکن تولید بشود.
حاکمیت چه اقداماتی انجام داد؟
واقعیت این است که مجموعه نظام در حوزه رسانههای اجتماعی تجربههای زیادی نداشت و شاید بتوان نخستین اقدامات حاکمیت و مجموعه دولت در برابر شرایط غیر عادی پیش آمده را در یک جمله خلاصه کرد: برخورد قانونی با کسانی که خلاف قانون حرکت میکنند.
نمونه اول: هشدار سپاه
مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه (گرداب) با انتشار اطلاعیهای در ۲۸ خرداد ۸۸، به وبلاگنویسانی که به اغتشاشات اخیر شهر تهران و چند شهر بزرگ کشور دامن می زنند، شدیدا هشدار داد.
همین هشدار واکنش سرویسهای وبلاگ (مانند پرشین بلاگ، پارسی بلاگ و…) را در پی داشت و آنها نیز به کاربران خود هشدار دادند که با وبلاگهایی که آرامش کشور را به هم بزنند، بر اساس قانون برخورد خواهد شد.
نمونه دوم: تصویب مصادیق مجرمانه مجازی و برخورد با قانونشکنان
دی ماه ۸۸ زمانی بود که بر اساس قانون جرایم رایانهای، فهرست مصادیق مجرمانه در فضای مجازی منتشر شد. اقدامی که میتوانست سردرگمی ضابطین و مجریان قانون را برای برخورد با خاطیان کاهش بدهد. برهمین اساس بود که برخی از وبلاگنویسان به دلیل انتشار مطالب غیر قانونی در وبلاگهایشان بازداشت شدند و یا وبلاگهایشان مسدود شد.
یکی از تبعات مسدود شدن وبلاگها، قبل و پس از تعیین مصادیق مجرمانه، کوچ وبلاگنویسان به شبکههای اجتماعی از جمله توییتر و فیسبوک بود که باعث شد ادامه جریان فتنه در شبکههای اجتماعی اطلاعرسانی شود. جایی که شاید پیگیری و ردیابی خاطیان برای حاکمیت کمی سختتر است.
نمونه سوم: هشدار دولت به کارمندانش
اوایل سال ۸۹ بود که لطفالله فروزنده، معاون وقت محمود احمدینژاد نسبت به کارمندانی که در وبلاگهایشان برای عوامل فتنه کار میکنند هشدار داد و گفت: برخی عوامل فتنه در دستگاه های اجرایی ما فعالیت میکردند، وبلاگ درست میکردند، کم کاری میکردند و چوب لای چرخ میگذاشتند این در حالی است که آنان قسم خورده بودند التزام به قانون و ولایت فقیه داشته باشند و مسئولان باید این کارمندان را شناسایی کنند. خوشبختانه ماده ۱۴۶ قانون برنامه در این زمینه اجازه داده است و ما باید جدی به سمتی برویم تا فضا را ساماندهی کرده و برای کسانی همچون عوامل فتنه و افرادی که کار نمیکنند ناامن کنیم.
مردم چه کارهایی کردند؟
گروههای مردمی در فضای مجازی گرچه بسیار کم تعداد بودند، اما در چند حوزه فعالیتهایشان را آغاز کردند. گذشته از اقداماتی چون راهاندازی جنبشها و حرکتهای وبلاگی مختلف، وبلاگنویسان تلاش کردند با حمایت نهادهای فرهنگی نظام، اقدامات خود را شروع کنند.
نمونه اول: تجمع وبلاگنویسان تهرانی در اعتراض به حتک حرمت به عکس امام(رض)
۲۵ آذر ۸۸ روزی بود که وبلاگنویسان تهرانی در اعتراض به بی احترامی به امام خمینی (رض)، در سالن سیدالشهدای میدان هفتم تیر گردهم جمع شدند و به این اقدام اعتراض کردند.
این اقدام نخستین حضور وبلاگنویسان علاقهمند به نظام در فضای حقیقی بود و پس از آن چندین همایش دیگر با عناوین مختلف برگزار شد.
نمونه دوم: توییتر هک شد
۲۸ آذر ۸۸ یک گروه با نام «ارتش سایبری ایرانیان» صفحه نخست توییتر را برای دقایقی هک کرد.
نمونه سوم: فعال شدن در شبکههای اجتماعی
فعالیت مردمی در شبکههای اجتماعی از چند ماه پس از آغاز فتنه اوج گرفت و تا ۹ دی به عدد قابل توجهی رسید. همین موضوع باعث شد برخی از سایتهای خبری غیر ایرانی، اخباری مبنی بر پول گرفتن بسیجیها برای فعالیت در شبکههای اجتماعی منتشر کنند که البته هیچکدام آنها صحت نداشت.
فعال شدن گروههای مردمی در شبکههای اجتماعی و تلاش برای تولید و انتشار منسجم محتوا از جمله اقداماتی بود که علاقهمندان به نظام صورت دادند. گرچه این اقدامات در سالهای بعدی شکل دیگری گرفت و نظاممندتر شد.
انتهای پیام/ وبلاگ نیوز
کد مطلب: 425968
آدرس مطلب: https://www.taftanema.ir/news/425968/روایتی-روزهای-تلخ-فتنه-رسانه-های-اجتماعی