به گزارش سرویس وبلاگستان
تفتان ما، محمد کاظم انبارلویی طی یادداشتی در روزنامه رسالت نوشت: تحولات عظیمی در جهان رخ داده است. اگر آن را ادراک نکنیم فرزند زمان خود نخواهیم بود. آن روز که امام پرچم مبارزه با طواغیت شرق و غرب را بر دوش کشید و موحدان عالم را برای مبارزه با کفر، الحاد و نفاق دعوت کرد آمریکا و شوروی دو نماد اصلی از طواغیت زمان بودند. امام (ره) از یک سو با امت خود با این دو قدرت در جنگ بودند و از سوی دیگر با نمایندگان این دو تفکر در داخل، جدالی تاریخی به قدمت یکصد سال را نمایندگی میکردند. مارکسیسم لنینیسم یک مکتب فکری بود که در دهه 20 و 30 در کشور، کیا بیایی داشت. حتی طمع کرده بودند وزیر به کابینه میفرستادند. در دهه 40 بسیاری از جوانان این مرز و بوم برای این تفکر از جان خود هزینه می کردند اما انقلاب اسلامی رنگ از رخ این مکتب برداشت و تمام شعارها و آرمانهای آن را بیرنگ کرد. تا جایی که امام(ره) اواخر عمر خود خبر از شکستن استخوانهای مارکسیسم داد و رهبران شوروی را از این خبر تاریخی مطلع ساخت و باب گفتگوی فکری را با آنها باز کرد.امام (ره) از گورباچف خواست با آثار فلسفی فارابی، بوعلی سینا و نیز سهروردی و صدرالمتالهین آشنا شود و هستیشناسی خود را از دریچه فلسفه اسلامی اصلاح کند. حتی از او خواست تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را راهی قم کند تا "از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد." (1)
الکساندر گلییویچ دوگین یک فیلسوف روسی است. او استاد فلسفه و علوم سیاسی دانشگاه مسکو است. او سال 91 به ایران سفر کرد و با متفکران و فیلسوفان ایرانی به گفتگو نشست. شاید او اولین کسی باشد که به وصیت امام (ره) در گفتگو با فیلسوفان و حکمای ایرانی عمل کرده است.
دوگین یک استراتژیست و یک نظریه پرداز است. جایگاه او در نظام تصمیمگیری و تصمیمسازی روسیه یک جایگاه کلیدی است. او معتقد است روسیه به لحاظ فرهنگی به شرق تعلق دارد و باید در برابر غرب بایستد. دوگین میگوید باید در برابر جهان تک قطبی ایستاد. او به دنبال ایجاد یک "روسیه جدید" است و مختصات روسیه جدید را با نظریه "اروپا ـ آسیای نو" ترسیم میکند.
او بر اساس تئوری اوراسیاییگرایی، حزب اوراسیا را پایهگذاری کرد و سپس آن را تبدیل به یک جنبش نمود. این جنبش از سوی روشنفکران روسی و بویژه پوتین حمایت میشود. از دیدگاه دوگین ایران یکی از متحدین روسیه علیه جهان "تک قطبی غربی ـ آمریکایی" است. او نقش ایران را کلیدی میداند. او میگوید؛ ایران در حوزه همگرایی اوراسیاگرایی نیست بلکه ایران شریک روسیه در جهان چند قطبی است.
او معتقد است اقدام نظامی علیه ایران امنیت مرزهای روسیه را تهدید میکند. لذا روسیه باید با هر گونه حمله نظامی غرب به ایران مقابله کند.
به نظر میرسد فیلسوفان سیاسی روسیه پس از فروپاشی شوروی سابق بر اساس رهنمودهای امام خمینی(ره) در نامه به گورباچف مسیر فکری زیادی را طی کردهاند. روسها اکنون یک تهدید ایدئولوژیک برای ایران نیستند. کسی در تهران بساط حزب توده و مارکسیسم و ترویج لنینیسم مستظهر به پشتیبانی مسکو ندارد. برعکس حکام روسیه به دنبال روابط استراتژیک با تهران هستند و پوتین با آنکه در سفر به تهران توسط یک مقام درجه 3 در فرودگاه مهرآباد مورد استقبال قرار گرفت از آنجا یک راست به بیت رهبری معظم انقلاب رفت و نزدیک به 2 ساعت به گفتگو نشست. او با خود "مانیفست کمونیست" نیاورده بود. او یک جلد کلام الله مجید آورده بود. این قرآن یک اثر ارزشمند بود که قدمت آن به بیش از 10 قرن میرسد.
دست به دست شدن آن حکایاتی دارد. آخرین بار این قرآن توسط عباس میرزا به دلیل مقاومت حاکم گنجه در برابر تجاوز روسها به او هدیه داده شد. پس از قرارداد ترکمانچای و عهدنامه گلستان که سرزمینهای وسیعی از ایران توسط روسها جدا شد، این قرآن هم به موزه مسکو میرود. برخی میگویند پوتین با هدیه آن به رهبر انقلاب این پیام را آورده که دوران روسیه تزاری گذشته است و نگاه بدبینانه تهران به مسکو را میشود اصلاح کرد. اما یک پیام دیگر هم این هدیه دارد و آن اینکه روسها دست از مبارزه با قرآن برداشتهاند و دیگر ماتریالیسم دیالکتیک جزء مبانی فلسفی آنان نیست.
سال گذشته پوتین در نطق سالیانه خود سیاستهای فرهنگی غرب را مورد انتقاد قرار داد. او گفت روسیه به ارزشهای سنتی خانواده متعهد است و این ارزشها را اساس عظمت روسیه و سنگری در برابر اباحیگری میداند. او گفت: نابودی ارزشهای اخلاقی اقدامی غیردموکراتیک است، با اراده اکثریت مغایرت دارد. دیدگاههای دوگین در این رویکرد به خوبی قابل مشاهده است.
برای درک سیاست نه شرقی و نه غربی امام (ره) باید روسیه جدید را شناخت. روسیهای که پس از پیام امام (ره) به گورباچف تغییرات زیادی یافته است و باید از آن به عنوان "روسیه جدید" یاد کرد. آنها در ایام تحریم با غربیها خیلی همگرایی نکردند. ما در نگاه به چین هم باید با تفکر مائوئیسم وداع کنیم. مائوئیسم دیگر برای متفکران ما یک تهدید نیست. آنها از مائو عبور کردند. متفکران چینی هم نگاه راهبردی به تهران دارند. در سفر رئیس جمهور چین این تغییرات راهبردی را به خوبی میشود درک کرد.
دولت در نگاه به شرق باید فعالانه عمل کند. ما غرب را در دوران قاجار و پهلوی و پس از انقلاب تجربه کردیم، جز غارت، فساد و رسوایی برای سیاستمداران ما ارمغانی ندارند. خطر لیبرالیسم برای ما اگر بیشتر از مارکسیسم نباشد، کمتر نیست. تهران در پسابرجام در علائم و نشانههای دیپلماتیک که از خود بروز میدهد نباید بر مبنای 10، 20 و 30 و حتی 50 سال قبل روابط خود را با شرق تنظیم کند. تنظیم روابط باید بر مبنای واقعیات و اطلاعات به روز و بهنگام باشد.
سفر دکتر ولایتی مشاور امور بین الملل مقام معظم رهبری به مسکو از این زاویه اهمیت فوق العادهای دارد. امیدواریم دولت در این ارتباط این سفر را گام بزرگ و تکمیلی در توفیقات دیپلماسی خارجی خود تلقی نماید.
امروز روز انقلاب اسلامی، معنویتگرایی، حاکمیت ارزشها و تمدن نوین اسلامی است. باید دید در روسیه جدید با اظهارات سال گذشته پوتین چه ارزیابیای از عمق نفوذ انقلاب اسلامی و گفتمان امام خمینی(ره) در این کشور داریم؟
فردا روز انقلاب اسلامی، آمادگی دفاعی، امنیت همه جانبه، اقتدار و عزت منطقهای و بین المللی است. باید دید در روابط راهبردی با چین و روسیه چه تصوری از مقوله امنیت و آمادگی دفاعی در دنیای پرآشوب کنونی و بویژه حوادث تلخ امنیتی منطقه داریم؟ ایران و روسیه در کنار هم در سوریه با تروریستها در خط مقدم مقاومت میجنگند. این درک درستی از صیانت نظام و انقلاب و مقولات راهبردی در حوزه امنیت ملی است.
پینوشت:
1- صحیفه نور، نامه امام به گورباچف ج 21ـ صفحه 225 و 224. محمدکاظم انبارلویی-
انتهای پیام/ فارس