به گزارش سرویس اقتصادي
تفتان ما، به نقل از
مرصاد، دوران پسا برجام و روزهای بعد از اجرای توافق هسته ای در حالی که قرار بود گشایش های اقتصادی مقدمه ای برای برداشته شدن فشار تحریم ها از دوش مردم باشد بیشتر به فضایی آماده برای نفع و فایده "تاجران برجام" تبدیل شده است.
روزهایی که رانت و فساد در قراردادها تبدیل به موضوعی شده که گویا نمک معاملات است و اگر نباشد کار پیش نمی رود.
دررروزهای گذشته کیهان نوشت: هجمهای سنگین از واردات در راه است که سر اصلی آن به دولت و شرکتهای دولتی وصل است. از واردات میلیاردی هواپیما تا واردات تراکتورهای سنگین از چک و اسلواکی و در سوی دیگر اعلام ثبت هزار السی در یک روز از سوی واردکنندگان!
به نحوی که شدت خرج کردن ارزهای نیامده بازار دلار را هم به هم ریخته و نمودار قیمتی دلار برخلاف روند منطقی ریال شکل صعودی به خود گرفته است.
روزنامه جوان هم با درج این مطلب نوشت: واردات سنگین همه نشان از برنامهریزی هدفمند برای پولهای باقیماندهای است که در آن سوی مرزها بلوکه شده بود، اما آیا این با خواست و اراده دولت، با شعارها و سخنان رئیس جمهور در تضاد نیست؟
نگرانی از این جهت است که آنچه از فحوای سخنان رئیس جمهور برمیآید با جریانی که در حال وقوع است در تضادی آشکار است و این تضاد نیز نتیجه ارتباطهای قبلی شرکتهای غربی با بدنه دولت و شرکتهای وابسته به دولت است؛ خطری که بار دیگر تجربه دوران پس از جنگ را گوشزد میکند؛ خطری که با شعارهای خوب عدهای به دنبال کاسبی هستند.
از یاد نبریم که موج مصرفگرایی پس از جنگ یا حتی در دولت قبلی (در اثر افزایش ناگهانی درآمد نفت) چه آثار مخربی را بر اقتصاد و معیشت مردم گذاشت.
اگر رئیس جمهور محترم مدعی حرکت بر مدار اقتصاد مقاومتی به معنای مقاومسازی (درونزا و بروننگر کردن اقتصاد) است، علائم روزهای پس از اجرایی شدن برجام چنین چیزی را اثبات نمیکند بلکه نشان از هجوم واردات کالا مغایر با مسیری است که ترسیم کردهایم.
ای کاش دولت اکنون با افق جدید پساتحریم و مبتنی بر قوانین بالادستی اعم از اقتصاد مقاومتی و برنامه پنج سالهای که خود تدوین کرده، بستهای جامع برای پساتحریم تدوین و برایش همایش برگزار میکرد تا براساس آن به حل مشکلات اولویتدار و توسعه پایدار فکر میکردیم.
ای کاش بستهای طراحی میشد تا به جای پیشخور درآمد بلوکه شده در خارج یا تقدیم آنها به شرکتهای خارجی، برای کشاورزی تولید و میلیونها جوان بیکار و... راهکاری حداقلی ارائه میکرد و منابع هزینهای را با اهداف و آثار مثبتش تدوین میکرد.
این بسته که لابد اکنون قابلیت اجرایی دارد باید توسط دولت تدوین شود و یک افق قابل دسترسی به مردم ارائه و نشان دهد که در فصل جدید اقتصادی پسابرجام دولت یازدهم دارای برنامه است. آیا کاسبان پساتحریم متصل به بدنه دولت اجازه چنین کاری را خواهند داد؟
به گزارش مرصاد، واکنش روزنامه های کشور به روند خرج شدن دلارهای محدود پسا برجام نشان از عدم وجود برنامه مدون برای روزهایی است که ممکن است واردات کمر اقتصاد کشور را خم کند.
سفر یا به عبارت بهتر پاساژگردی هیات دولت در فرانسه و ایتالیا نمونه بارزی از این بی برنامه گی است که نشان می دهد "تاجران برجام" از همان ابتدا هم به دنبال رفاه و معیشت قشر متوسط جامعه نبوده اند.
قرار داد های میلیاردی برای هواپیماهایی که در کشور فرودگاهی منطبق با شرایط فرود و پرواز آنها وجود ندارد با چه هدف و برنامه ای انجام شده است؟؟
باز کردن پای شرکت های خائن به ایران مانند پژو و سیتروئن آنهم با خودروهایی با قیمت بالای 70 میلیون تومان که با جیب مردم فاصله دارد برای چه کسانی سود آور است؟؟
اینها سوالاتی است که باید از دولت و البته برادر آقای رئیس جمهور ( حسین فریدون) که دستی از دور و شاید نزدیک بر بازار ارز و دلار دارد باید پرسید...
انتهای پیام/