به گزارش سرویس مذهبي
تفتان ما، مریم صانع پور، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در نشست «اخلاق رسانه جهانی در رویکردی پسااستعماری» در این پژوهشگاه طی سخنانی عنوان کرد: در دوران گذشته استعمارگران شأن انسانی ساکنان مستعمرات خود را نادیده میگرفتند، متقابلا تکریم شأن انسانی نقطه آغاز نگرش پسااستعمار است که این اصل همراه با رعایت صداقت رسانهای و گسترش سود و همدلی جهانی میتواند به عنوان مفاهیم اخلاقی جهانی در یک بسته نرم افزاری به عنوان تعهد جهانی از طریق فضای سایبری به همه مردم خدمت کند.
وی در ادامه افزود: گسترش رسانههای دیجیتال صدای همه شهروندان را به گوش هم میرساند و مردم همه جهان از وضعیت محرومان استعمار زده آگاه میشوند و رفع معضلاتشان در واقع یک وظیفه جمعی میتواند در جهان امروز تلقی شود، بنابراین در شرایط فراگیر شدن رسانهها امروز پایبندی به اخلاق بیشتر ضرورت دارد تا از این طریق دیدگاههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ارتباطات قدرت مبتنی بر تغییرات معاصر در یک شرایط محلی و جهانی ریشه یابی شود.
صانع پور با اشاره به اینکه در شبکههای اجتماعی جهانی صدای همه فرهنگها به گوش میرسد یک نسخه اخلاقی واحدی که برای یک فرهنگ خاص است را نمیتوان به سایر فرهنگها تحمیل کرد بلکه باید همه فرهنگهای ارزش مدار به رسمیت شناخته شوند، توضیح داد: بنابراین مشترکات این فرهنگها در یک بسته نرم افزاری که همان تعهد اخلاقی نسبت به انسانیت مشترک است، از طریق رسانههای دیجیتال در سطح جهانی توزیع شود.
وی با بیان اینکه این تعهد باید از نگرش تبعیض آمیز دور شود و در جهت رفع محرومیتهای انسانی باشد، اظهار داشت: این رویکرد پسااستعماری میتواند در شبکه جهانی با دیگران به عنوان اعضای برابر این شبکه ارتباط برقرار کرد، چرا که تکریم انسانیت ما به اشتراک همه گفتمانهای ارزشی در فرهنگهای مختلف سیاسی، آفریقایی، اروپایی و آسیایی است.
صانع پور همچنین اظهار داشت: تکریم انسان وجه اشتراکی است که ارزشی مردم سالارانه دارد و آزادی برابرانه همه افراد انسانی را تأمین میکند. اسلام هم بالاترین مقام را برای انسانیت قائل است و آن را جانشین خدا بر روی زمین معرفی میکند علاوه بر تعالیم ادیان ابراهیمی فرهنگهای بودایی، چینی و هندی و افریقایی هم شأن انسان را گرامی میدارد بنابراین تکریم شأن انسان اصل مشترکی است که فرهنگهای مختلف جهان اعم از دینی و غیر دینی درباره آن با هم همدلی و همنوایی دارند.
محور مشترک اخلاق رسانه میتواند اصل تکریم انسانی باشد، تحولات ریشهای جهان امروز به این سمت سوق پیدا کرده است
وی با اشاره به اینکه در سنتهای بومی مختلف این اصل از جنبههای متعدد تعریف شده، توضیح داد: مثلاً در سنت بومی آفریقا شأن انسان براساس یک جنبه اشتراکی قبیلهای تعریف شده که نقطه مقابل تلقی فردگرایانه غربی است اما این تقابل به معنای تعارض این دو فرهنگ در اصل تکریم انسان نیست. محور مشترک اخلاق رسانه به همین ترتیب میتواند اصل تکریم انسان باشد تحولات ریشهای جهان امروز به این سمت سوق پیدا کرده است.
صانع پور در ادامه یادآور شد: دنیای مجازی دیجیتال در عین حال یک وظیفه اخلاقی دارد که براساس آن باید بی توجهی مدرنیته جهانی را نسبت به تکریم شأن انسان نشان دهد و تلاش کند تا ارزشهای انسانیت محور را در جهان تحقق ببخشد.
این عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به تعاریف برخی جامعه شناسان و صاحب نظران حوزههای مختلف درباره مبحث رسانهها و شأنیت انسانی، توضیح داد: برخی معتقدند نظریه پسااستماری نه فقط در راستای جغرافیای سیاسی اهمیت دارد بلکه تبعیضهای استعماری را هم در جامعه منعکس میکند. در شرایط استعماری، جهان به دو بخش مرفه و محروم تقسیم شد درحالیکه اگر شأن انسان به عنوان یک ارزش اخلاقی برای رسانه جهانی مطرح باشد، باید شأن محرومان جامعه جهانی هم که صدایشان تا به حال شنیده نشده است، پاس داشته شود.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: علاوه بر اصل تکریم انسانیت، محلی سازی اصل جهانی در یک رویکرد پسااستعماری مطرح است بر این اساس رسانههای محلی باید به سوی این عملکرد در جهت تحقق اصل سوق داده شوند. اگر شأن انسانی به ارزش پویا برای رسانههای جهانی محلی تبدیل شود ، ارتباطات قدرت و شرایط اقتصادی را میتوان در یک رسانه محلی به گونه نقادانه بررسی و تحلیل کرد تا در همه ابعاد شئون اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.
دنیای مجازی فعلی به خاطر فراگیر بودن ارتباطاتی که در آن وجود دارد، زمینهای مناسب برای امپریالیست رسانهای غرب است
صانع پور با بیان اینکه امروزه برخی نظریات پسااستعمارگرا ادبیات نقادانهای را مطرح میکنند که ارزشهای هنجاری با شأن انسان متناسب است، افزود: بر این اساس در ارتباطات جهان اول و سوم تعاملات محلی بر ساختارهای جهانی تقدم دارند و رسانههای استعماری در همین محدودهها به بازتولید ساختارهای قدرت امپریالیستی کمک میکردند که دنیای مجازی فعلی به خاطر فراگیر بودن ارتباطاتی که در آن وجود دارد، زمینهای مناسب برای امپریالیست رسانهای غرب است که در صدد ایجاد ارتباطات رسانهای غیر اخلاقی است که این امر باید با محوریت اصل اخلاقی تکریم اخلاقی انسان به ما هو انسان با آن مقابله شود.
وی همچنین اظهار داشت: واضعان نظریه پسااستعماری و نقادان آن نشان میدهند که چگونه فرآیندهای تسلط و مقاومت در جهان امروز با مسائلی از قبیل ارتباطات قدرتهای استعماری، سرشت معرفت، ارتباطات میان قدرت و معرفت، تعامل متقابل تاریخ، جغرافیا، جغرافیای سیاسی، طبقه بندی بین المللی کار و مانند اینها مرتبط هستند به عبارت دیگر نقادی پسااستعماری در صدد بازبینی قالبهای وجود معرفت در جهان است.
صانع پور ادامه داد: پس در یک رویکرد پسااستعماری اول باید به ریشههای تفکر اخلاقی در رسانهها پرداخت و سپس در جستجوی یک نظام معرفتی تبعیض ستیز و تکریم کننده شأن انسانیت بود، یعنی نظام معرفتی که انسانها را به اصل و فرع تقسیم نکند و صدای در حاشیه قرار گرفتهها را به گوش همه جهانیان برساند تا در یک رویکرد راهبردی به جهانی سازی مجازی با انحصار گرایی و نابرابری مقابله شود از این رو نظریه پسااستعماری میتواند با اخلاق رسانه جهانی مشارکت کرده تا ارزشهای اخلاقی زمینههای گفت وگو میان دو حوزه محلی و جهانی شود.
وی با بیان اینکه نظریه پسااستعماری به پژوهشگران اخلاق و رسانه کمک میکند تا از سویی اصطلاحات جدید را درباره جهانی شدن سایبری بررسی کنند و از سوی دیگر کمک کند تا این پدیده تا به حال از طریق ساختار شبکههای امپریالیست غربی سازمند شده و با این هنجارهای جهانی شدن امپریالیستی مقابله شود، یادآور شد: باید توجه کرد که رسانهها در فرآیند جهانی سازی استعماری یک عملکرد متقابل دارند به عنوان مثال در آفریقای جنوبی از سویی به وسیله رسانهها تسلط حاکمان جامعه بر شهروندان محلی بیشتر می شود و از سوی با تأکید بر شأن انسانی سیاهپوستان زمینههای رفع تبعیض نژادی فراهم میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پایان گفت: در هر حال رسانه در جهان کنونی به مظلومان فرصت بیشتری میدهد تا صدایشان را به گوش دیگران برسانند و به اقلیت نخبهای که به هموطنانشان ستم کردند، اعتراض کنند.
انتهای پیام/ فارس