به گزارش سرویس اجتماعي
تفتان ما، به نقل از در
گزارش قبلی به بررسی دیدگاههای امام راحل (ره) پیرامون نظام آموزش و پرورش تراز انقلاب اسلامی پرداختیم و در این مجال کارنامه عملی مدیران آموزش و پرورش و حرکت بر اساس سیاستهای امام راحل (ره) را در بوته نقد و بررسی خواهیم گذاشت.
اگر بخواهیم عملکرد آموزش و پرورش را در سال های پس از انقلاب بررسی کنیم در واکاوی شاخصهای کمّی چون میزان گسترش امکانات آموزشی در مناطق مختلف کشور یا ایجاد عدالت آموزشی، سهم آموزش و پرورش در بودجه عمومی، سطح تحصیلات آموزگاران، آمار دانش آموزان اعزامی به المپیادهای بین المللی، سطح باسوادی جامعه و آمار ترک تحصیل، مقایسه آنچه آمارها در دو دوره پیش و پس از انقلاب نشان می دهند؛ نشان دهنده آن است که جمهوری اسلامی توانسته است با وجود افزایش جمعیت دانش آموزان در تمام شاخصهای کمی رشد محسوس و قابل توجهی داشته باشد.
این پیشرفتها با در نظر گرفتن تحریمهای ظالمانه و ویرانی ناشی از جنگ تحمیلی نشانگر عزم جهادی برای بالا بردن سطح علمی کشور است؛ اما در بررسی شاخصهای کیفی بر اساس سیاستگذاری امام (ره) چگونه عمل کردهایم!؟
نخست: تربیت مقدم بر تعلیم
توجه به تربیت دینی دانش آموزان همان طور که ذکر شد از دیگر اقداماتی بود که در راستای عمل به سیاست های امام (ره) انجام شد. دکتر بنائیان کارشناس تعلیم و تربیت در خصوص ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت نظام آموزش و پرورش در این زمینه می گوید: «ما پرورشی را درس مجزا در نظر نگرفتیم و این مسئله باعث شد تا جدی گرفته نشود؛ نگاه ما به مسئله پرورشی، در دولت های مختلف، سطحی و بدون برنامه ریزی و گاهی در دوره هایی با اعمال سلیقه و تصمیمات عجولانه همراه بوده است و مجموع این مسائل باعث شده است که آنچه از امورتربیتی و پرورشی انتظار داشتیم محقق نشود.»
رویه دولت ها در مواجهه با مسائل تربیتی و پرورشی سلیقه ای و گاها برخلاف سیاست های امام و رهبری بوده است، برای مثال در دوره اصلاحات امورتربیتی منحل شد و اعتقاد به تقدم تربیت بر تعلیم وجود نداشت، نگاه های متفاوت در دولت های مختلف به بحث امور تربیتی ، تغییر رویکرد نسبت به این مسئله ، عدم تربیت نیروی لازم و عدم تخصیص منابع کافی، باعث شده است در بررسی این شاخص نسبت به تراز مشخص شده، انتظارات برآورده نشده باشد.
البته در مقایسه کیفی، بین خروجی دانش آموزان قبل و بعد از انقلاب در خصوص تربیت دینی تفاوت بسیار وجود دارد و آنچه به عنوان انتظار بیان می شود، بر اساس توانایی و ظرفیت های کشور است که گاها به دلیل سوء مدیریت و غفلت از آرمان های انقلابی محقق نشده است؛ البته انتظارات نگاه آرمان گرایانه نیست بلکه بر اساس واقعیت هاست.
معلمان در کنار خانواده نقش مهم و موثری در تربیت دینی و بالا بردن روحیه انقلابی دانش آموزان دارند که در این سال ها این نقش، مورد غفلت واقع شده و مدارس در این راستا کمتر توانسته اند نقش مهم خود را ایفا کنند.
روح الله فاضلی کارشناس مسائل تعلیم و تربیت با اشاره به این که به دلیل گسترش فضای مجازی، مرجعیت معلم تقلیل پیدا کرده و مدیریت فضای مجازی بر اساس معیارهای فرهنگی نیست و در این فضا خطرات فراوانی دانش آموزان را تهدید میکند، گفت: «در تربیت دانش آموزان نقش اصلی و اولیه بر عهده خانواده است و این نقش قابل تفویض نیست، و آسیب های اجتماعی ناشی از فضای مجازی باید در وهله اول توسط خانواده ها کنترل و برنامهریزی شود؛ البته این نظر به معنای نادیده گرفتن نقش و وظایف آموزش و پرورش در این حوزه نیست»
به نظر می رسد هرچند پرورشی به عنوان یک درس مجزا وارد سیستم آموزشی کشور نشده است اما در بسیاری از کتب سعی شده است تا فرهنگ سازی و تربیت دینی در لفافه بیان شود اما تربیت سیاسی گاهی با توجه به تغییر مدیریت ها جای خود را به سیاسی بازی داده است و ارزیابی خروجی مدارس ما در سال های پس از انقلاب نشان می دهد آنچه که از نظام تعلیم و تربیت اسلامی انتظار می رفت، محقق نشده است.
شاخص دوم: نقش محوری معلمان
تربیت و تعلیم معلمان در مراکز ویژه با گزینش خاص ، ایجاد امور تربیتی و تغییر محتوای کتب درسی از اقداماتی بود که در راستای اسلامی کردن مدارس کشور بعد از انقلاب شکل گرفت.
محمدرضا محدث کارشناس تعلیم و تربیت درباره گزینش و آموزش معلمان می گوید: « یکی از اهداف انقلاب اسلامی رسیدن به حیات طیبه بود، و تعلیم و تربیت در نیل به این هدف بسیار تاثیر گذار و به همین جهت امام (ره) تاکید خاصی در استفاده از معلمان مهذب داشتند؛ در زمان وزارت شهید باهنر ودولت شهید رجایی مراکز تربیت معلم تشکیل شد و ما شاهد رویکرد جدیدی در انتخاب معلمان بودیم که در زمان مرحوم استاد پرورش هم ادامه پیدا کرد.»
این کارشناس تغییر دولت ها و تغییر مداوم سیاست ها و تفکرات را از معضلات آموزش و پرورش در نظام تعلیم و تربیت کشور برشمرد و ادامه داد: «تغییر در دولت ها و به تبع آن تفاوت در نوع نگرش به آموزش و پرورش باعث ایجاد تحولاتی در میزان و شیوه جذب در مراکز تربیت معلم شد، ورودی تربیت معلم در زمان وزارت استاد پرورش نزدیک به صدهزار نفر بود و این عدد در اواخر دولت سازندگی به هفت تا هشت هزار نفر رسید و سپس در اواخر دولت اصلاحات به سه هزار نفر کاهش یافت و سطح گزینش ها نیز نازل شد؛ زیرا اعتقادی به جذب معلم از طریق آموزش های خاص و ویژه وجود نداشت.»
بنابراین مشاهده می شود تحولات دولت ها و وابسته بودن سیاست اجرایی در آموزش و پرورش، به نگرش دولتمردان و زاویه برخی آنان با اندیشه های امام(ره) باعث خارج شدن از ریل گذاری صورت گرفته برای رسیدن به آموزش و پرورش تراز انقلاب اسلامی شده است.
اکنون نیز که تامین معلمان از طریق دانشگاه فرهنگیان صورت می گیرد گاه از تریبون مدیران این دانشگاه نظریه عدم اعتقاد به وجود چنین دانشگاهی و یا کاهش دوره مطرح می شودکه نه تنها بر خلاف منویات امام خمینی و رهبر انقلاب است بلکه به نظر می رسد در آینده خطرساز خواهد بود.
شاخص سوم: بومیسازی ساختار آموزشی
ضرورت بومی سازی و ایجاد یک ساختار ملی و مطابق با ارزش های کشور، هم به عنوان مطالبه امام (ره) و هم به عنوان یک نیاز برای رشد کیفیت آموزش، از اوایل پیروزی انقلاب مطرح شد و نهایتا در سال 90 تحت عنوان سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش به تصویب رسید و برای اجرا ابلاغ شد.
سند تحول بنیادین، یک سند برنامه محور است و سیاست های آموزش و پرورش را از دولت محوری و تغییر مداوم سیاست، که در طول سال های گذشته آفت نظام تعلیم و تربیت بوده است نجات می دهد. همان طور که بررسی شد؛ موضوع تغییر سیاست ها و برنامه ها در آموزش و پرورش بر اساس دیدگاه مدیران متفاوت در دولت های مختلف یکی از مهم ترین موانع پیش رو در شکل دهی نظام تعلیم و تربیت اسلامی بوده است.
عمده تغییرات در ساختار آموزش و پرورش در سال های پس از انقلاب برای افزایش بهره وری بر اساس آزمون و خطا و بدون بررسی های عمیق کارشناسی بوده است؛ برای مثال سال 67 در نظام متوسطه تغییراتی صورت گرفت که به دلیل آن که بر اساس ساختار مشخصی نبود، و به نظر می رسید تغییر نخست باید از دوره ابتدایی شروع شود، مفید واقع نشد.
اکنون با وجود سند تحول بنیادین به نظر می رسد که تمام جزم و برنامه ی نظام تعلیم و تربیت باید معطوف به اجرایی شدن این سند باشد، زیرا محتویات کارشناسی شده آن نه تنها در ساختار بلکه در تربیت دینی و سیاسی دانش آموزان و معلمان بسیار مفید خواهد بود.
هرچند اجرای سند تحول به نوشتن شش زیر نظام منوط شده و این مسئله، اجرای این سند را تا امروز به تاخیر انداخته است، به نظر می رسد می توان با تعریف صورت اقدام و فعالیت ذیل هر راهکار در برنامه های پنج ساله توسعه، زمینه اجرایی شدن این سند مهم سریع تر فراهم نمود.
گزارش از مریم ضیایی
انتهای پیام/