به گزارش سرویس وبلاگستان
تفتان ما، روزنامه «جامجم» در یادداشتی به موضوع انتخابات پرداخت و نوشت:
امروزه در نظامهای مردمسالار و در دموکراسیها، میزان مشارکت مردم در انتخابات، به مولفههای مختلف سیاست داخلی و خارجی کشورها ارتباط بسیار معنادار و تنگاتنگی پیدا کرده است به گونهای که بالا یا پایین بودن مشارکت بهصورت معنادار، تاثیر بالایی در سیاست خارجی و داخلی دارد.
بر همین اساس، مشارکت گسترده مردم در انتخابات، در مولفههای سیاست داخلی مانند همبستگی ملی، امنیت ملی، غلبه بر شکافهای اجتماعی و بحرانهای مختلف سیاسی و اجتماعی اثرگذار است و در نقطه مقابل، پایین بودن شدید مشارکت هم در همین مولفهها اثر منفی میگذارد و پدیدههایی چون واگرایی یا گسستهای اجتماعی، گسستهای فرهنگی و تشدید شکافها و بحرانهای اجتماعی و مسائلی از این قبیل را با خود به همراه دارد. تاثیر مشارکت مردم در سیاست خارجی هم همینطور است و چنانچه میزان مشارکت به شکل معناداری بالا باشد، باعث اقتدار کشور مورد نظر در سیاست خارجی و اگر خیلی پایین باشد، باعث تضعیف جایگاه آن در سیاست خارجی میشود. بنابراین چنانچه دولتی، مشارکت بسیار بالای مردم را بهعنوان پشتوانه خود داشته باشد از جایگاه بالایی میتواند در روابطش با دیگر کشورها بخصوص بلوکهای رقیب یا بلوکهای هم پیمان عمل کند و اگر میزان مشارکت مردم در انتخابات به شکل معناداری، پایین باشد آن دولت از منبع قدرت رأی مردم، بیبهره میشود.
در نظام جمهوری اسلامی ایران، به دلیل اینکه نظام ما نظامی برآمده از انقلاب است، این بحثها اهمیت مضاعفی پیدا میکند، زیرا انقلاب اسلامی ایران در خاستگاه و طلوع خود، مردمسالاری را بهرسمیت شناخت و آن را مبنای سیاست و حکومت در ایران قرار داد. در سالهای بعد از پیروزی انقلاب نیز مردم و مسئولان بر این اصول اولیه پایبند ماندند و در سختترین شرایط زیر موشک و بمباران دشمن بعثی، انتخابات را ترک نکرده و تلاش شده همچون ساعت با ضرباهنگ مشخص و در زمانهای مقرر و مشخص، انتخابات برگزار شود.
اهمیت این مساله به چند نکته برمیگردد: نکته اول و مهم اینکه اساسا انقلابها و از جمله انقلاب اسلامی ایران بیشتر بر قدرت نرم تکیه دارند تا قدرت سخت و در کشور ما انقلابیون در مقابل قدرت مستقر شاه، چیزی جز قدرت نرم نداشتند مجموعه ارتش، نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی، همگی در اختیار رژیم شاه بود و آنچه انقلابیون را در موضع برتر قرار داد، اقناع مردم و راضی کردن آنها به این بود که وضعیت موجود، مطلوب نیست و برای بر هم زدن رژیم شاهنشاهی باید با اتحاد و همبستگی اقدام کرد. این همان تعریفی است که ما از قدرت نرم ارائه میکنیم و این قدرت نرم انقلابیون بر قدرت سخت شاه غلبه کرد.
بعد از انقلاب هم قدرتهای خارجی پشتیبان شاه، فشارهای زیادی به انقلاب وارد کردند تا آن را کنترل، مهار، محدود یا حتی نابود کنند، اما انقلاب اسلامی که عمده منبع قدرت آن قدرت نرم بود، توانست در مقابل این فشارها ایستادگی کند و ملت ایران در سختترین شرایط در قالب تظاهرات چند میلیونی یا چند ده میلیونی در کشور بسیج شدند و اکنون نیز این پدیده در یک ضرباهنگ مشخص در قالب دو راهپیمایی برجسته ملی 22 بهمن و روز قدس خودش را تجلی میدهد و اینها کمک میکند تا انقلاب اسلامی بتواند در مقابل زور و اجبار و فشار قدرت سخت و قدرت نرم رقیبان خارجی و قدرتهای بزرگ مقاومت کرده و تا الان سرپا بماند. بنابراین اگر قرار باشد به جمهوری اسلامی ایران نمره داده شود، همین که تا الان توانسته پابرجا و استوار بماند، نمره بالایی کسب میکند، زیرا فشارهای بسیار زیادی بر آن وارد شده است.
یکی دیگر از ابزارهای قدرت نرم در جمهوری اسلامی ایران که مانایی، پایایی و پویایی آن را تضمین میکند، بحث انتخابات و وفاداری به مردمسالاری و قبول این نکته توسط مردم است که مشارکت آنها میتواند به عنوان یک منبع قدرت، در سیاست داخلی کمککننده به همبستگی و بالا برنده ضریب امنیت و ضریب پیشرفت باشد و در سیاست خارجی هم به عنوان یک عامل بازدارنده در مقابل فشارهای فزایندهای که جمهوری اسلامی ایران با آن مواجه است، عمل کند و حتی در مرحله بالاتر، زمینه را برای پیشروی و گسترش نفوذ ایران و بهرهبرداری از این قدرت نرم برای پیشبرد اهداف نظام در منطقه و عرصه بینالملل فراهم کند. بنابراین هم به لحاظ نظری در قالب روابط قدرت (چه روابط قدرت در داخل کشور و چه روابط قدرت در سطوح بینالملل) و چه به لحاظ تجربه 37ساله جمهوری اسلامی ایران، میزان و چگونگی مشارکت در انتخابات و مشارکت انتخاباتی و همچنین مشارکت در تظاهرات که از آن به عنوان مشارکت تظاهراتی یاد میشود، رابطه معنادار و تنگاتنگی با بردارها و سو گیریهای مثبت یا منفی سیاست در داخل کشور و همینطور سوگیریهای مثبت یا منفی سیاست در روابط خارجی کشور پیدا میکند.
محمدباقر خرمشاد
انتهای پیام/ فارس