به گزارش سرویس مذهبي
تفتان ما، هجدهم اسفند ماه روز بزرگداشت سید جمالالدین اسدآبادی، جریانساز فکری نهضتهای اسلامی، مبارز علیه غرب و یکی از پیشروان بیداری اسلامی در بین کشورهای اسلامی است که در تقویم ملی نامش ثبت شده است.
سیدجمال اندیشههای استعمارستیزانه خود را در نقاط مختلف کشورهای اسلامی منتشر کرد، با حاکمان و اندیشمندان زیادی به گفتوگو نشست و برای برقراری و تقریب بیشتر کشورهای اسلامی و تفکرات مسلمانان بسیار تلاش کرد هرچند که در نهایت اندیشه اش توسط افراد دیگری دنبال شد.
به منظور بررسی اهمیت تفکر سید جمالالدین اسدآبادی در جریان تقریب مذاهب و گفتوگو در جهان اسلام با حجتالاسلام سید سجاد ایزدهی، عضو هیئت علمی گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفتوگو کردیم:
*لطفا مختصر درباره شرایطی که در دوره حیات سید جمال بر جهان اسلام حاکم بود توضیحاتی بفرمایید؟
-پس از اینکه جهان اسلام با یک تفرقه جدی روبه رو شد، عملا نظام استعمار انگلستان در جهان اسلام پا را فراتر گذاشت، گرایشات دینی مختلفی در جهان اسلام با تعصبات جدی فراهم کرد و در واقع دو حاکمیت قدرت ایران و عثمانی را با تفرقه مواجه ساخت، آنکه از این تفرقهها سود میبرد، نظام سلطه بود چرا که انرژی جهان اسلام بیش از اینکه صرف قدرت و مقابله با جهان سلطه شود، به فرسایش کشیده میشد.
در جهان اسلام نیز کسانی بودند که به ترویج قشری گری می پرداختند و احساسات مسلمانان را در بین شیعه و سنی تحریک میکردند.
*بنابراین نقش سید جمال در این شرایط در جهان اسلام چه بود؟ وی چگونه توانست اندیشه تقریب را ایجاد کرده و در وحدت بخشی مسلمانان نقش داشته باشد؟
-سید جمال بر این نکته واقف بود که گفتوگو بین اندیشمندان جهان اسلام با هدف نزدیک سازی آنها به یکدیگر و قیام علیه استعمار بسیار مهم است، چرا که سلطه گرها قرن ها بود که سرمایههای مردم را از بین میبردند درحالیکه مردم را به ظاهر مسلمان جلوه داده، واقعیتها را تضعیف میکردند، در جهان اهل سنت نیز چنین چیزی با مصرف گرایی و قشری گری همراه بود، به همین خاطر هم ماهیتی شیعی خود را تعمیم داده و خود را در قالب اندیشمندی مسلمان ارائه داد، تنها راه حل معضلات را نیز گفتوگو دانست و معتقد بود به این دلیل که جهان اسلام در فضای جهلی قرار دارد ، حساسیتها بالا رفته به همین خاطر باید با مشکلات مقابله جدی به عمل آورد و راهش نیز گفتوگو و تقریب است.
*ارتباط سید جمال با حاکمیت کشورها و توده مردم به چه صورت بود؟
-ابتدا این نکته را بگویم که سید جمال در دورهای با مرحوم شرف الدین در لبنان ارتباط داشت عملا اهدافشان یکی بود سید در فضای اهل سنت مباحثه و مناظره و جایگاه دین را تشریح میکرد و عملا نقد او هم از سر تکفیر و مسائل دیگر نبود، اما این فضا از سوی شیعه و سنی برنمیتابید، مثل الان که به تکفیر و طرد روی آوردهاند آن زمان هم چنین چیزهایی بود به گونهای که مشاهده میکنیم در جهان اسلام کفار مسلمانان را نمیکشند اما مسلمانان همدیگر را میکشند، همچنان نظام سلطه هم از دور تماشا میکرد.
همین دلائل باعث میشود که سید جمال به سمت مراکز قدرت برود از یک سو وارد گفتوگو با حاکمان ایران زمان ناصرالدین شاه میشود که بی نتیجه بوده و آنها را کاملا در رفاه و استبدادزده میبیند، به سراغ سلطنت عثمانی رفته و وارد گفتوگو میشود اما بعد متوجه میشود که با سلاطین نمیتواند، فضا را مناسب کند چرا که آنها چنین روحیهای نداشتهاند.
در این شرایط سید دو کار مهم انجام میدهد، از یک سو اندیشمندان را به این فضا میآورد در مصر محمد عبدو و رشید رضا را به این سمت میکشاند، انجمن وطنی تشکیل میدهد و در ایران هم عدهای را به دور خود جمع میکند از جمله میرزای کرمانی و از سوی دیگر هم باز در داخل توده مردم فعال میشود و روزنامه عروة الوثقی را تأسیس میکند.
تمام هم و غم سید جمال آگاهی بخشی به جهان اسلام و تحقق آرمانهای مسلمانان و غلبه بر نظام سلطه و معنویت است
در نهایت تمام هم و غم سید جمال آگاهی بخشی به جهان اسلام و تحقق آرمانهای مسلمانان و غلبه بر نظام سلطه و معنویت است بنابراین محور مشترکات اهل سنت و شیعه زیاد است با هم ائتلاف و وحدت کرده و گفتوگو میکنند، تا عملا سوءتفاهمها رفع شود و اگر این اتفاق بیافتد، کسی که ضرر میکرد نظام سلطه استعماری بود.
در آن زمان سفیر وقت انگلستان در مصر عملاً اعلام کرد که اگر این سید در مصر بخواهد بماند و در انجمن وطنی خود کار کند، عملاً سلطه در مصر از بین میرود و مردم گرایش به معنویات و محصولات انگلیسی را از دست میدهند و در سفارتخانههای انگلیسی کار نمیکنند. بنابراین تمام هم و غم او این بحث بود که در فضای تاریک زمان خویش روشنایی بخشد و در این روشنایی مردم همدیگر را ببینند و بفهمند.
*در نهایت ایشان چگونه به وحدت در مباحث تقریبی دست یافتند؟
-سید از روزنه روشنگری، مباحثه و بحث علمی میخواهد به تقریب برسد این بحثها تنها استراتژیک نیست نظرات او به رفع خیلی مشکلات انجامید، او بحث استراتژیک کوتاه مدت ندارد، بحثش این است که جهان اسلام باید جایگاهی داشته باشد و نظام سلطه افت کند، چاره هم جز این نیست که حاکمان، اندیشمندان، روشنفکران و توده مردم یک تفکر تقریبی داشته باشند و همه عملا به سمت ائتلاف و تقریب بروند.
چنین چیزی امروز هم کمتر دیده میشود، خیلی کشورها از این ائتلاف هراس دارند، از سوی دیگر هم مردم به این دلیل که به این فضای اسلامی واقف نیستند گرایشی پیدا نمیکنند بنابراین اندیشمندان باید فضا را بشناسند و بستر را فراهم کنند، طبیعتا هم مردم به این سمت میروند و هم حاکمان مجبور میشوند به خاطر گرایش مردم به این سمت بروند.
نتیجه این روشنگریها بحث تقریب به معنای واقعی در قبال نظام سلطه است، سید جمال به سمت خوبی در آن زمان بدون اطلاعات و رسانه و دولتهای مختلف حرکت کرد، البته وی در مواجهه با حاکمان استکبار زده کارش نیمه تمام رها شد، اما پس از او مرحوم شیخ شلتوک در الازهر، مرحوم آیتالله بروجردی و سپس مرحوم امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری این مسیر را ادامه دادند، به طوریکه ما حداقل در کشور خودمان با اهل سنت برادر دینی و ایمانی هستیم ولو هر کدام باور خاصی داشته باشیم.
چنین تفکراتی ما را به تمدن فایق از دعوا میرساند، شایق این نکته این است که امروزه همایشهای تقریب در جهان اسلام از سوریه و عراق و یمن گرفته تا پاکستان و افغانستان اتفاق میافتد ، عمده دعواها در جهان اسلام دعواهای قومی و مذهبی است که عملا میتواند به واسطه روشنگریها به وفاق برسد ما مدیون امام خمینی (ره) در این مسیر هستیم که با وجود همه مذاهب همه برادروار کنار هم برای یک هدف مشترک همکاری میکنیم.
انتهای پیام/