به گزارش سرویس مذهبي
تفتان ما، امروزه بیماریهای جسمانی بسیاری شناخته شدهاند که تحت تأثیر استرسهای روانی ایجاد یا تشدید میشوند که از آنها به عنوان بیماریهای روانتنی (Psychsomatic dis) یاد میشود. برخی از متخصصان معتقدند که یک سوم از بیماریهای جسمی از عوامل روحی ناشی میشود و عوامل روحی در ایجاد آنها نقش بسزایی دارند.
حجتالاسلام کمیل نظافتی حدود دو سال پیش یکی از کلیههای خود را به یک کودک هشت ساله اهدا کرد و حتی برای تأمین هزینههای عمل پیوند کلیه این کودک حاضر شد خودروی سواری خود را بفروشد. این طلبه جوان آملی از ابتدای ازدواج با همسرش قرار میگذارد که تعطیلات آخر هفته را برای عیادت از بیماران و کمک به آنها به بیمارستانهای مختلف برود و هر کمکی که از دستش بر میآید انجام دهد. این روزها کمیل نظافتی به همراه برخی از دوستانش مشغول «معنویتدرمانی» بیماران در چند شهر کشورمان هستند. گفتوگوی ما درباره این ایده را در ادامه میخوانید.
چرا معنویت درمانی؟
یکی از اسمای الهی اسم شریف «شافی» است و «طبیب» مظهر اسم شریف شافی است پیامبر اکرم و ائمه اطهار علیهمالسلام طبیبان جامعه بوده و هستند و در عصر غیبت امام عصر ارواحنا فداه عالمان دین به عنوان طبیبان روحانی جامعه برا رسیدن مردم به آرامش مسئولیت سنگینی بر عهده دارند با توجه به احساس مسئولیت و تکلیف و تعهد به لباس مقدس روحانی و جامعه انسانی و اسلامی بر خود وظیفه دانستم تا در این زمینه ورود پیدا کنم و تلاشم را برای ایجاد آرامش بیماران عزیز داشته باشم.
روش کار شما چگونه است؟
در کنار اینکه در بیمارستانها از بیماران عیادت میکنیم، بیمارانی هستند که بدحالاند. وضعیت روحی و مالی خوشی ندارند و قرار است پیوند استخوان شوند، پیوند کلیه شوند، عمل قلب باز شوند یا هر بیماری صعبالعلاجی، جذامی و... هستند ما به کنار آنها میرویم. ابتدا در آنها حس اعتماد ایجاد میکنیم، بعد از اینکه آنها واقعاً ما را پذیرفتند و مقبولیت ایجاد شد، کاری میکنیم در دل او بنشینیم و محبوبیت پیدا کنیم، وقتی محبوبیت پیدا شد، دیگر آن فرد احساس میکند راحتتر میتواند ارتباط برقرار کند. وقتیکه ما باید حرفهایی بزنیم که او آرام بشود، آرامش را به او هدیه میدهیم و ناامیدی پایین را به امید صد درصد میرسانیم و تحویل پزشک میدهیم و پزشک هم اگر بخواهد جراحی یا شیمیدرمانی کند، راحت بتواند کار خود را انجام دهد. حداقل اثربخشی آن بیشتر میشود لذا مریضی که بدون روحیه باشد با بیماری که با روحیه باشد زمین تا آسمان فرق دارد.
* چند نفر در حال حاضر به بحث معنویت درمانی میپردازید؟ آیا فقط در شهر آمل فعالیت دارید؟
خیر، در شهر مقدس قم، هفت نفر، سه نفر در بیمارستان فیروزگر تهران، بنده خودم هم در تهران و هم در آمل به معنویتدرمانی مشغولیم و درواقع در شهر آمل من بهتنهایی در بیمارستان 17 شهریور فعالیت دارم.
* پیشنهاد آغاز این کار از جانب شما بود؟
بله، بنده ابتدا انگیزه و ایده این کار را عنوان کردم. نهاد نمایندگی ولیفقیه در دانشگاه علوم پزشکی قم رأساً خودشان پیگیر ماجرا شدند و حقوق و مزایا برای آن هفت نفر از طلاب لحاظ کردند و خوشبختانه هماکنون در هفت بیمارستان مشغول انجاموظیفه هستند.
* مهمترین خصیصه این گروه چیست و کدام ویژگی این گروه، بر روی مخاطبان و بیماران اثرگذار است و موجب جذب آنها میشود؟
مردم انتظار دارند که کارهای دیگری که مردم انجام نمیدهند، ما انجام دهیم و اینقدر مقوله سرد شده که مردم ما را هم مانند سایر اقشار جامعه، بیتفاوت جلوه میدهند. برای اینکه این بیتفاوت جلوه دادن را از بین ببریم، گفتیم بهترین کار این است که در بدترین شرایط کنار مردم باشیم و یکی بدترین شرایط ، بیماری است؛ چراکه مردم در این وضعیت دست از همهچیز میکشند. وقتی یک فرد روحانی در بدترین شرایط کنار آنها قرار میگیرد و با صحبت کردن به آنها روحیه میدهد، باوجود اینکه هیچ نسبتی با او نداشته و دنبال دنیاطلبی هم نیست، خودش بهخودیخود گرایش پیدا میکند.
در یکی از همین ملاقاتها با بیماری مواجه شدم که پزشک این مریض وقتی رابطه من با مریضش را دید، تقریباً هزینه یک پیوند کلیه را خودش شخصاً پرداخت کرد و گفت چون حاجآقا به دلیل این احترام و اکرامی که نسبت فرزند سرطانی داشت من هم کاری در حق این کودک سرطانی انجام دهم و حدود ۲۴ میلیون هزینه پیوند کلیه را پرداخت کرد.
* آیا شما و دوستانتان در طرح معنویتدرمانی، دیدار و جلساتی هم با یکدیگر دارید؟
بله، یکشنبه اول هر ماه بهصورت متمرکز باهم جلسه داریم. دریافتها و برداشتهایمان را از پزشکان محترم میگیریم و مواردی را که به درد طلبهها بخورد و مواردی که باعث شود بهتر ارتباط برقرار کنیم را عنوان میکنیم.
* برخورد کلی کادر بیمارستان با دیدن شما و اینکه برای شنیدن درددل بیماران وقت میگذارید، چگونه است؟
پزشکان واقعاً قشر زحمتکشی هستند و زمان کمی برای استراحت دارند، وقتی میبینند یک روحانی پابهپای آنها حرکت و تلاش میکند، موضع منفی درباره آنها ندیدهام. بنده همیشه میگویم که ما قصد نداریم جای کسی را بگیریم، بلکه میخواهیم کمککار باشیم و همین جملات را به پزشکان محترم نیز القاء میکنیم که آمدهایم کمک شما باشیم و نمیخواهیم جای کسی را تنگ کنیم.
* آیا این طرح را بهصورت سازمانیافته با نهاد و ارگانی مطرح کردهاید؟
بنده با آیتالله حسینی بوشهری، مدیر حوزههای علمیه کشور صحبتهایی داشتم و ایشان بنده را تشویق کردند. حدود 9 ماه پیش این جلسه برگزار شد و انشاءالله خدمتشان که رسیدم یک گزارش اجمالی ارائه دهم. ایشان فرمودند ایدههایتان را پیاده کنید. هر جا که نیاز به حمایت داشتید، ما شما را حمایت خواهیم کرد.
همچنین حدود یک ماه پیش با آقای زاکانی نماینده محترم مجلس طی دو جلسه باهم صحبت کردیم. ایشان هم قولهایی به ما دادند و پیگیر هستیم ببینیم که چهکار میکنند و قرار است بیمارستان امام خمینی(ره) را برای معنویتدرمانی هماهنگ کنند و بهصورت متمرکز فعالیتهایمان را از آنجا شروع کنیم و فعالیت جهادی در سطح کشور داشته باشیم.
البته درباره فعالیت ما در بیمارستانهای شهرهای مختلف، ابتدا باید آقای ایازی معاون وزارت بهداشت، موافقت خود را اعلام کند و درحال حاضر منتظر پاسخ آنها هستیم، اما فعلاً خبری نشده است.
* به طور کلی فکر میکنید چطور میتوان در این خصوص به نتیجه رسید؟
این مسیر به لحاظ مادی، اصلاً به چشم نمیآید من و دوستانم نیز فیسبیلالله به این کار میپردازیم و دلمان میخواهد هرکسی که وارد این مسیر میشود بهصورت دلی باشد و تا وقتی عشق در میان نباشد کار به نحو احسن پیش نمیرود. تمام افراد گروه باجان و دل کار میکنند و بحث معیشتی اصلاً در میان نیست. ما تلاش خودمان را میکنیم، اما چون به جایی وابسته نیستیم کسی حرف ما را گوش نمیدهد. اینکه چه زمانی به نتیجه میرسیم، مشخص نیست.
در واقع باید ارگانی باشد که بتواند ما را پذیرفته و سپس حمایتمان کند. اگر بتوانیم قراردادی با علوم پزشکی و وزارت بهداشت ببندیم، راحتتر میتوان از حوزه علمیه درخواست نیرو کرد تا در میان طلاب فراخوان دهد و کلاسهای مشترکی از طرف حوزه علمیه و وزارت بهداشت برای دوستان مُبلّغ گذاشته شود. متأسفانه چون هنوز ما را باور نکردهاند، کار آن گونه که باید پیش نرفته است.
ما هرچه قدر هم که پیش برویم، وقتی مسئولان یاعلی نگویند، کار ما ابتر خواهد ماند.
* اکنون که شما و دوستانتان به صورت خودجوش، کار را پیش میبرید بازخوردهای اجرای طرح معنویتدرمانی چگونه بوده است؟
از جوانب گوناگون میتوان بازخوردهای معنویتدرمانی را بیان کرد و من به صورت مصداقی بعضی از آنها را عنوان میکنم.
به بیمارستانی رفته بودم یک آقایی را خیلی خوشحال دیدم. از او علت خوشحالیاش را جویا شدم، گفت، من دنبال شما میگشتم از هفته قبل که رفتید تا این هفته، خدا خدا میکردم که عمرم باقی باشد و زنده بمانم و فقط یکبار دیگر شما را ببینم.
این که «یکبار دیگر شما را ببینم»، بحث شخص من نبود بلکه آن فرد، طلبهای را دیده و از مصاحبت با او احساس آرامش پیدا کرده بود و چون پزشکان او را جواب کرده و گفته بودند عمرت تمام است و چنان آرامش پیدا کرده بود که باز هم دلش میخواست آن طلبه را ببیند. با خودم گفتم وقتی این مریض یک هفته چشمانتظار است تا مرا ببیند! این را نمیشود با کل دنیا عوض کرد و اصلاً قابلقیاس نیست.
زمانی هم بالای سر یک بیماری رفتم، عمل پیوند مغز استخوان شده بود، اصلاً نگاهی به من نمیکرد و میگفت از تو بدم میآید، به او گفتم: من کاری نکردم که تو از من بدت بیاید. گفت: از این لباس (طلبگی) بدم میآید. اصلاً دوست ندارم این لباس را ببینم.
جلوی روی او نشستم هرچه میتوانست فحش و ناسزا گفت و بنده با یک جمله آب را روی آتش ریختم. وقتی آرام شد به من گفت، حاجآقا دلم میخواهد بیشتر با شما صحبت کنم و بعدها یکی از افرادی شد که نظرش 180 درجه نسبت به قشر روحانیت تغییر یافت.
*سخن آخر؟
امیدوارم مسئولان همکاری کنند تا افرادی همانند بنده که دلشان میخواهد برای بیماران کاری انجام دهند، گامی در این راستا بردارند و نباید در این مسیر به شخص، نگاه نکنند؛ مثلاَ بگویند فلانی خوب است یا فلانی فرد بدی است. حداقل از امثال افرادی مانند بنده که دلمان میخواهد کاری کنیم این روحیه را از بین نبرید، از پتانسیل ما استفاده کنید، ما که از شما دنیا نخواستیم، اهل دنیاطلبی هم نیستیم از پتانسیل ما به نفع بیماران، جامعه پزشکی و جامعه درمان بهرهبرداری شود.
انتهای پیام/ فارس