به گزارش سرویس مذهبي
تفتان ما، در آغاز سوره خبر از رستگاری مومنان میدهد و نیز ویژگیهای آنان را بر میشمارد. آیات 1 تا 11 چنین میفرماید:
(به راستی مومنان به فلاح ]و رستگاری[ رسیدند.
همانا که در نمازشان خاشع و فروتنند، و آنان که از لغو ]و سخن و کار بیهوده[ روی گردانند و آنان که زکات میپردازند و آنان که پاکدامنند...، و آنان که امانتها و پیمان خویش را رعایت میکنند و آنان که بر نمازهایشان مواظبت دارند.
آنان ]آری[ همانان وارثانند؛ کسانی هستند که بهشت را به ارث میبرند و در آن جاویدانند.)
در این آیات، از فلاح و رستگرای مومنان سخن میگوید. «فلاح» به معنی ظفر یافتن و رسیدن به آرزوست. هم آرزوهای دنیا و هم آرزوهای آخرت. آری، مومنان علاوه بر نیکبختی دنیا، در آخرت نیز سعادتمندند.
در آنجا بقایی دارند که فنایی برای آن نیست، غنی هستند و هرگز فقری برایشان نیست و عزتی دارند که با ذلت آمیخته نیست.(1)
آیات مذکور، سپس صفات مومنان را بر میشمارد:
آنان کسانی هستند که در نمازشان خاشعند. «خشوع» به معنی حالت خاصی است که به افرادی که در برابر سلطانی قاهر قرار گرفتهاند دست میدهد، به طوری که تحت تاثیر عظمت او قرار گرفته، تمام توجهشان به اوست و از هر چیز دیگر منقطع میشوند.
مومنان در نمازشان نسبت به پروردگار چنین حالتی دارند. همچنانکه عقربه قطبنما که تنها به شمال توجه دارد و هیچ سمت و سویی او را به جانب خود منحرف نمی کند، تمام توجه آنان در نماز به خداست و عظمت پروردگار کاملا آنان را فرا گرفته است.
در بخش آخر سوره در ایات 99 تا 115 در رابطه با کفار و مشرکین، که فریفته دنیا هستند و از مرگ و معاد غافلند و مومنان را به ریشخند می گیرند، می خوانیم:
(]آنان این روش را ادامه میدهند[ تا آنگاه که مرگ یکی از ایاشن فرا رسد، ]پس با استغائه[ میگوید: «پروردگارا! ]و به ملائکهای که جانش را میگیرند، التماس میکند:[ مرا بازگردانید! تا به جای آنچه فروگذار کردهام، عملی صاحل به جا آورم.»
آنگاه که در صور دمیده شود، در آن روز پیوند و خویشی در میانشان برقرار نماند و از هم پرس و جو نکنند.
پس کسانی که کفه اعمالِ ]خیر[شان سنگین باشد، آنان رستگارند، و کسانی که کفه اعمالِ ]خیر[شان سبک باشد، آنان کسانی هستند که بر خویشتن زیان زده و همیشه در جهنمند. چهرههایشان را آتش میسوزاند، و ]همانند سرِ گوسفند که بر آتش گرفته باشند[ لبهایشان سوخته و دندانهایشان نمایان میگردد.
]سپس خطاب به گمراهان[ میفرماید: «چند سال در زمین ماندید؟» میگویند: «یک روز یا پارهای از یک روز ماندیم. از شمارگرانِ ]خود[ بپرس.» میفرماید: «جز اندکی نماندید، ای کاش میدانستید.»
آیا پنداشتید که شما را بیهوده آفریدهایم و شما به سوی ما بازگردانده نمیشوید؟
1-رجوع کنید به المیزان، ج15، ص 4.
کتاب گلستان سورهها – ص 137
محمد حسین جعفری
انتهای پیام/ تسنیم