۰

پاداش معنوی و مادی حافظ قرآن/ حفظ قرآن پاداش زهد و تقوا

همانطور که قرآن کریم در حق مؤمنان شفاعت می کند حافظ و عامل قرآن نیز در قیامت دارای مقام شفاعت است. در ارزش حفظ قرآن کریم همین بس که خداوند به عنوان مزد تقوای الهی، آن را به او عطا کرده است.
پاداش معنوی و مادی حافظ قرآن/ حفظ قرآن پاداش زهد و تقوا
به گزارش سرویس مذهبي تفتان ما، متن زیر بخش چهارم و پایانی از سلسله یادداشتهایی است درباره حفظ قرآن به قلم دکتر مصطفی عباسی مقدم، استاد دانشگاه کاشان و مشاور پژوهش و برنامه ریزی معاونت قرآن و عترت(ع) وزارت فرهنگی و ارشاد اسلامی که در پی می آید؛
همانطور که  قرآن کریم در حق مؤمنان شفاعت می کند حافظ و عامل قرآن نیز در قیامت دارای مقام شفاعت است. رسول الله(ص): "من قرأ القرآن حتی یستظهره ویحفظه ادخله الله الجنه و شفّعه فی عشرة من اهل بیته قد وجبت لهم النار."[۱]"هر که آنقدر قرآن بخواند تا حفظ شود خداوند او را به بهشت داخل خواهد کرد و شفاعتش را درباره ده نفر از خانواده اش که آتش جهنم بر آنان واجب شده می ­پذیرد."رسول الله می­ فرمایند: "فإذا دخل صاحب القرآن الجنه قیل له اقرأ و ارق لکل آیه درجه فلا تکون فوق حافظ القرآن درجه."[۲] هنگامی که صاحب قرآن داخل بهشت شود به او گویند بخوان و بالا برو، پس برتر از درجه حافظ قرآن درجه­ای نیست.
"إذا مات حامل القرآن أوحی الله الی الارض أن لاتأکلی لحمه، قالت الهی کیف آکل لحمه و کلامک فی جوفه."[۳]هنگامی که حامل قرآن می­میرد خدا وحی می­کند به زمین که گوشت او را نخور، زمین می­گوید: خدایا چطور گوشت او را بخورم در حالی که کلام تو در دل اوست.
عن ابی عبدالله(ع) "قال: من استمع حرفاً من کتاب الله عزوجل من غیر قراءة کتب الله له حسنة و محا عنه سیئة و رفع له درجة و من قرأ نظرا من غیر صوت کتب الله له بکل حرف حسنة و محا عنه سیئه و رفع له درجة و من تعلُّم منه حرفاً ظاهراً کتب الله له عشر حسناتٍ و محا عنه عشرَسیئاتٍ و رفع له عشر درجاتٍ  قال لاأقول بکل آیة و لکن بکل حرفٍ باءٍ أو تاءٍ أو شبههما، قال و من قرأ حرفاً ظاهراً و هو جالس فی صلاته کتب الله له به خمسین حسنة و محا عنه خمسین سیئة و رفع له خمسین درجه و من قرأ و هو قائم فی صلاته کتب الله له بکل حرف مائة حسنة و محا عنه مائة سیئة و رفع له مائة درجة و من ختمه کانت له دعوة مستجابه مؤخرة أو معجله قال قلتَ جُعِلتُ فداک ختمه کُله قال خَتَمَه کلّه"
"امام صادق(ع) فرمود: کسی که یک حر ف از کلام الله را استماع نماید بدون اینکه قرائت کند خداوند یک حسنه برای او می­نویسد ویک سیئه از او محو می­کند و یک درجه به او می­افزاید و اگر حرفی از آن را حفظ نماید خداوند ده حسنه برای او می­نویسد و ده سیئه از او محو می­کند و ده درجه بر او می­افزاید و فرمود: نمی­گویم در ازای هر آیه بلکه هر حرف مانند باء و تاء و ... و اگر حرفی از قرآن را از حفظ در نماز بخواند در حالی که نشسته است خداوند پنجاه حسنه برای او می نویسد و پنجاه سیئه از او محو می­کند و پنجاه درجه بر او می­افزاید و اگر حرفی از قرآن را در نماز بخواند در حال ایستاده خداوند صد حسنه برای او می­نویسد و صد سیئه از او محو می­کند و صد درجه بر او می­افزاید و هر که قرآن را ختم کند یک دعای مستجاب در دنیا ویا آخرت خواهد داشت."[۴]
رسول الله می­فرمایند: "تعلموا القرآن فانه یأتی یوم القیامة صاحبه فی صورة شاب جمیل شاحب اللون فیقول له القرآن: أنا الذی کنت اسهرت لیلک و اظمأت هو اجرک و أجففت ریقک و أسَلتُ دمعتک أؤول معک حیثما ألتُ و کل تاجر من وراء تجارته و أنا الیوم لک من وراء تجارة کل تاجر و سیأتیک کرامة (من) الله عزّوجلّ فأُبشِر فیؤتی بتاج فیوضع علی رأسه ویعطی الأمان بیمینه و الخلد فی الجنان بیساره ویکسی حلیتین ثم یقال له: اقرء و ارقه فکلما قرأ آیة صعد درجه و یُکسی أبواه حلّتین إن کانا مؤمنین ثم یقال لهما: هدا لما علمتماه القرآن"[۵]
رسول خدا می­فرماید: قرآن را بیاموزید زیرا روز قیامت نزد خواننده خود می­آید به صورت جوانی زیبا رنگ پریده و قرآن به او می­گوید: منم که شب تو را بی­خواب کردم و روزهای گرم تو را به تشنگی کشیدم و آب دهانت را خشک کردم و اشکت را روان ساختم، هر جا بروی با تو می­آیم و هر تاجری در پس تجارت خود به انتظار سود است و امروز من به سود تو در پس تجارت هر تاجری هستم و به زودی کرامت خدا عزوجل به تو می­رسد. مژده بگیر و تاجی برایش آورند و بر سرش نهند و برگ امان به دستش دهند و به بهشت جاوید او را مکان باشد و دو جامه بهشتی به او پوشند پس به او گفته شود بخوان و بالا برو و هر آنچه آیه­ای خواند، درجه­ای برآید و به پدر و مادر او اگر مؤمن باشند دو جامه پوشند و به آن­ها گویند: این مزد این است که قرآن به او آموختید.
رسول خدا فرمودند: "من قرأ القرآن عن حفظه ثم ظن ان الله لا یغفر له ممن استهزء بایات الله."
"کسی که قرآن را از حفظ بخواند و گمان کند که خداوند متعال او را نمی­آمرزد از جمله کسانی است که آیات خداوند را مورد استهزاء و تمسخر قرار داده است."[۶]
 به بیان شهریار پرهیزگار این سخن زیبای پیامبر اکرم در واقع نقطه اوج بیان فضیلت حفظ قرآن است و پیامی بس عجیب و سازنده برای حافظین کلام خدا به همراه دارد.
امام صادق (ع): "إقرؤا القرآن و استظهروه فإن الله تعالی لا یُعَذِب قلباً وعی القرآن."[۷]
"قرآن را بخوانید و حفظ کنید، زیرا خداوند متعال قلبی که قرآن را درخود جای داده  عذاب نمی­کند."
علاوه بر فضایل و برکاتی  که  حامل قرآن در دنیا کسب می­کند در آخرت هم مستوجب پاداش از جانب خداوند خواهد بود. بر طبق روایاتی که بیان داشتیم، خداوند گناه کسی را که موفق به حفظ قرآن شده است خواهد بخشید و حتی حافظ قرآن نباید گمان این را داشته باشد که باری تعالی گناهان او را نخواهد بخشید که این تصور در حکم استهزاء آیات الهی می­باشد. همچنین خداوند نه تنها گناهان او را خواهد بخشید، بلکه شفاعت او را در مورد ده نفر از نزدیکانش قبول خواهد کرد و از عذاب والدینش خواهد کاست، حتی اگر کافر باشند. همچنین به تعداد آیاتی که از بر دارد بر درجات او در بهشت افزوده می­شود و خداوند برای هر حرفی از قرآن که از بربخواند ده حسنه به او می­دهد و ده گناه او را می­بخشد و اگر آن آیات را در نمازش بخواند به ازای هر حرف پنجاه حسنه به او عطا می­کند و پنجاه گناه او را می­بخشاید.
مودت و تعظیم و تکریم حافظان قرآن
اهل بیت نه تنها با سیره و کردار خود مسلمانان را به حفظ قرآن فرا می­خواندند بلکه آن­ها را امر به تکریم و تعظیم حاملان قرآن می­کردند. "اکرموا حملة القرآن فمن اکرمهم فقد اکرم الله فلاتنقضوا حملة القرآن حقوقهم فانهم من الله بمکان کاد حملة القرآن ان یکونوا انبیاء الا إنه لایوحی الیهم."[۸] عن ابی­ذر قال: "قال رسول الله: یا اباذر إنّ من اجلال الله إکرام ذی­الشیبة المسلم و اکرام حملة القرآن (العاملین به) و اکرام السلطان المقسط."[۹] رسول اکرم فرمود: ای اباذر! گرامی داشتن و احترام به چند گروه، بزرگداشت خداوند است، گرامی داشتن سالخوردگان مسلمانان، گرامی داشتن حاملان قرآن و گرامی داشتن رهبر عادل. "حملة القرآن هم المعلمون کلام الله و الملبسون بنورالله من والاهم فقد والی الله و من عاداهم فقد عادی الله."[۱۰]
پیامبر(ص) فرمودند: "حامل القرآن حامل رایة الاسلام و من اکرمه فقد اکرم الله و من أهانه علیه لعنة الله."[۱۱] حامل قرآن پرچمدار اسلام است، هر کس او را گرامی دارد خداوند را گرامی داشته و هر کس به او اهانت کند لعنت خداوند بر اوست. "حملة القرآن اولیاء الله فمن عاداهم فقد عادی الله و من والاهم فقد والی الله."[۱۲] حاملان قرآن اولیاء خدا هستند، هر کس با آن­ها دشمنی کند با خدا دشمنی کرده و هر کس آن­ها را دوست بدارد خدا را دوست دوست داشته است.
"الحسن العسکری(ع) فی تفسیره عن آبائه عن النبی(ص): قال حملة القرآن المخصوصون برحمة الله، الملبسون نورالله، المعلمون کلام الله، المقربون عندالله من والاهم فقد والی الله و من عاداهم فقد عادی الله"[۱۳] حاملان قرآن مشمول رحمت خاص خداوند هستند و در نور الهی غوطه­ورند، ایشان آموزگاران کلام خدا و مقربان درگاه اویند، هر که با آنان دشمنی کند با خدا دشمنی کرده و هر که با ایشان دوستی کند با خدا دوستی نموده است.
 مجموع روایاتی که در این باب بیان شده نشان می­دهد که ائمه (س) با بیان جایگاه حافظان قرآن  مسلمانان را امر وسفارش می­کنند که این قشر از جامعه را مورد تکریم و احترام قرار دهند. در این روایات آمده که رحمت خاص خداوند شامل حافظان قرآن می شود. تکریم،  تجلیل و بزرگداشت آن­ها تکریم، تجلیل و بزرگداشت خداوند است. دوستی با آن­ها دوستی با خداوند و دشمنی با آن­ها دشمنی با خداوند است و هر کس که به آن­ها توهین کند مورد لعنت خداوند واقع می­شود. مسلما این همه بزرگی و کرامت  شامل کسانی نمی­شود که صرفا کلام الهی را از بر کرده­اند و در حافظه دارند، بلکه شامل کسانی است که علاوه حفظ آیات، اندیشه ، گفتار و رفتار آن­ها نیز بیانگر آنچه در حافظه دارند است.
پاداش مادی حفظ قرآن
  علی بن ابی طالب(ع)می فرماید: "من دخل فی الاسلام طائعاً و قرأ القرآن ظاهراً فله فی کل سنة مئتا دینار فی بیت مال المسلمین إن مُنِعَ فی الدنیا أخذها یوم القیامة وافیة أحوج ما یکون إلیها"
کسی که اسلام را بپذیرد و قرآن را حفظ نماید سالانه دویست دینار از بیت المال مسلمانان سهم دارد، اگر در دنیا از آن محروم گردد در روز قیامت به طور کامل آن را دریافت خواهد نمود، که در آن جا به آن نیازمندتر است.[۱۴]
حفظ قرآن پاداش زهد و تقوا
در اهمیت و ارزش حفظ قرآن کریم همین بس که خداوند به عنوان اجر و مزد تقوای الهی بنده­ اش، آن را به او عطا کرده است. کربلایی کاظم ساروقی، (مرد بی­سوادی که ناگهان حافظ قرآن کریم شد) در حدود سال ۱۳۰۰ چشم به جهان گشود و در روستای ساروق از روستاهای اطراف اراک زندگی می­کرد. سواد خواندن و نوشتن نداشت. کربلایی کاظم در زادگاهش به کشاورزی مشغول بود و روزگار می­گذراند و در نهایت سادگی و بی­آلایشی زندگی می­نمود. از ویژگی­های بارز این مرد این بود که وجوهات شرعی­اش را به موقع ادا می­­کرد و زکات محصول گندمش را به فقرا می­داد و حتی اگر می­دانست صاحب زمینی اهل پرداخت زکات و حق فقرا نیست، مسأله پرداخت زکات را به او یادآوری می­کرد و اگر زیر بار نمی­رفت به هیچ وجه برای چنین کسی کار نمی­کرد. حتی بنا گذاشته بود که نیمی از برداشت محصول خود را به فقرا بدهد.
یک روز عصر بعد از فراغت از کار روانه روستا می­شود. به باغ امام زاده می­رسد. ناگاه می­بیند که دو جوان بسیار زیبا و جذاب نزدش می­آیند و به او می­گویند: نمی­آیی برویم در این امام­زاده فاتحه بخوانیم؟ محمدکاظم می­پذیرد و با هم روانه امام زاده می­شوند. آن­ها مشغول به خواندن چیزهایی می­شوند که محمدکاظم نمی­فهمد. در اینجا او متوجه می­شود که در اطراف سقف امام زاده، کلمات روشنی  نوشته شده است و یکی از آن دو نفر به او می­گوید: چرا نمی­خوانی او می­گوید: من ملا نرفته­ام و سواد ندارم. او می­گوید باید بخوانی، آنگاه دست به سینه او می­گذارد و کمی فشار می­دهد. محمدکاظم می­گوید: چه بخوانم؟ آن آقا آیه­ای را می­خواند و می­گوید: اینطور بخوان. محمدکاظم آیه را می­خواند که تمام شود و برمی­گردد که به آن آقا حرفی بزند که می­بیند هیچ کس همراهش نیست و خودش تنها در حرم ایستاده و ناگهان دچار حالت مخصوصی می­شود و بیهوش روی زمین می­افتد هنگامی که به هوش می­آید خود را حافظ قرآن می یابد.
مطالبی که در مورد اهمیت و ارزش حفظ قرآن بیان شد به خوبی جایگاه رفیع حافظ قرآن را در این کتاب آسمانی و سنت مشخص می­کند. بسیاری از مفسران آیاتی از قرآن را گواه براهمیت حفظ قرآن دانسته­اند از جمله آیه ۴۹ سوره عنکبوت که جایگاه آیات الهی را سینه عالمان می­داند. در کلام اهل بیت نیز اهمیت و ارزش زیادی به این امر خطیر داده شده است. دعاها و نمازهایی که از ائمه برای توفیق حفظ قرآن روایت شده، روایاتی که فضیلت و جایگاه ایشان را نزد خداوند بیان می­دارد و روایاتی که سفارش به تکریم و بزرگداشت این گروه می­کند و روایاتی که اجر و پاداش آن­ها را در دنیا و آخرت بیان می­دارد همه بیانگر ارزش و اهمیت حفظ قرآن می­باشد.
[۱]-  مجمع البیان، ج۱، ص۴۵.
[۲]-  کنزالعمال، ج۱، ص۵۲۳، ح۲۳۴۳.
[۳] - پیشین، ص۵۱۰، ح۲۲۵۹.
[۴] - اصول کافی،‌ج۲، ص ۶۱۳.
[۵] - کافی، کلینی، ج۶،ص۳۹۹
[۶]- مستدرک الوسائل، ج۲، ص۲۹۴
[۷] - بحار الانوار، ج ۲، ص ۱۹.
[۸]- کنز العمال، ج ۱، ص ۵۲۳ .
[۹] - طوسی، محمد بن حسن،امالی، قم، انتشارات دارالثقافه، ۱۴۱۴ ق، ص۵۳۶.
[۱۰] - کنزالعمال، ج۱، ص۵۲۳ و ۵۲۴ ، ح۲۳۴۵
[۱۱] - میزان الحکمة، ج ۳، ص ۲۵۲۳.
[۱۲]-  کنز العمال، ج ۱، ص ۵۱۵، حدیث ۲۲۹۵.
[۱۳]- امام ابومحمدحسن بن علی عسکری، التفسیرالمنسوب الی الامام العسکری،قم، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۹ ق، ص ۱۳.
[۱۴]-  الخصال، ج۲، ص۶۰۲.
انتهای پیام/ مهر
شنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۲۲
کد مطلب: 429678
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *