به گزارش سرویس اقتصادي
تفتان ما، به نقل از صبح قزوین رهبر معظم انقلاب در شرایطی سال 1394 را با عنوان و رسالت «دولت و ملت همدلی و همزبانی» نام گذاری و تعیین کردند که این وجه تسمیه بسیاری از مطالبات و انتظارات برحق را از دولت تدبیروامید کاهش داد.
چه اینکه معظم له با نگاهی به وضعیت اقتصادی کشور، قیمت نفت و نیز تحریمهای بین المللی برای اولین در تاریخ جمهوری اسلامی و در نهایت مراعات، نامگذاری سال را متناسب با شرایط نامناسب دولت انجام داد بلکه از این طریق بسیاری از مشکلات دولت مرتفع شود.
بر همین اساس طی سال گذشته با توجه به نامگذاری سال و تعیین رسالت ملت ایران برای همدلی با دولتی که انصافا با مشکلات عدیده اقتصادی نیز دست به گریبان بود، دولت تدبیر و امید توانست با خیالی آسوده از تحقق یافتن و یا تحقق نیافتن بسیاری از وعدههای انتخاباتی شخص دکتر روحانی و تیم وی در انتخابات سال 92 به کار خود ادامه دهد.
به ویژه آنکه حجت الاسلام روحانی در جریان انتخابات مکررا وعدههای انتخاباتی جذاب و قابل توجهی ارائه داده بود. وعدههایی که در کنار جریان مناظرات و نیز حمایت چهرههای سیاسی یکی از سه رکنی بود که پیروزی حسن روحانی را رقم زد.
هر چند پس از پیروزی اعتدالیون در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 دولت جدید خود را با کسری بودجه و کاهش درآمدهای نفتی مواجه دید با این حال سال 94 موعد اجرای برجام شد و دولت توانست بخش قابل توجهی از کسری بودجه خود را از طریق پول هنگفت ایران در حسابهای بین المللی تامین کند و تا چند سال از بابت کسری بودجه خیال آسودهای داشته باشد.
بنابراین همه چیز برای پیمودن سالی که در آن ملت با دولت خود همدل بود و دولت نیز با ملت خود همزبان، فراهم شد.
اما با معیار قراردادن رفتارهای دولت در اجرایی نکردن بخش اعظمی از وعدههای حجت الاسلام روحانی طی سالی که گذشت و نیز وجه تسمیه سال 94 میتوان از همزبانی نکردن دولت با ملت با وجود همدلی عمیق مردم با دولت سخن گفت.
به ویژه آنکه عملکرد اقتصادی دولت -که به طور مستقیم با زندگی و معیشت مردم ارتباط دارد- طی سالی که گذشت به هیچ وجه قابل دفاع نبود.
خروج از چاله تورم سرنگونی در چاه رکود
دولت تدبیروامید اگر چه تورم 30 درصدی دولت احمدی نژاد را به 15 درصد رساند اما این کاهش 15 درصد تورم به قیمت ایجاد بیسابقه ترین رکورد اقتصادی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران حاصل شده است و این یعنی بیرون آمدن از چاله تورم و افتادن در چاه رکود.
در واقع کاهش نرخ تورم از طریق ایجاد رکود تعمدی توسط دولتها نه تنها هیچ دستاورد اقتصادی برای آنها محسوب نمیشود بلکه تنها تغییر دادن صورت مسئله است، نمونه مصداقی این حکم نیز وضع معیشتی مردم است چنانکه باید پرسید آیا اوضاع اقتصادی مردم در تورم 30 درصدی زمان احمدی نژاد با تورم 15 درصدی و شرایط رکودی دوره روحانی تفاوتی را تجربه کرده است؟
هر چند این شرایط برای اقتصاد کشور قابل پیش بینی بود اما قبح ماجرا جایی نمایان میشود که دکتر روحانی در بیش از 30 سخنرانی و برنامه تبلیغاتی در زمان انتخابات رسما اعلام کرده بود که صد روزه بخشی از مشکلات اقتصادی کشور و در رأس همه آنها تورم، بیکاری و موانع تولید را حل خواهد کرد اما اکنون که دولت بزودی وارد سال سوم زمامداری خود میشود عملا اقتصاد کشور اسیر بلایی مهیب تر از تورم یعنی، رکود شده است.
سرمایه گذاری محرمانه بر روی پولهای برجام
از زمانی که زمزمههای حل مشکلات بودجهای دولت با آزاد شدن پولهای بلوکهای کشور مطرح شد دولت بازی جدیدی را با ملت آغاز کرد. بازی که شاید بتوان از آن به عنوان بهترین سند برای ناهمزبانی دولت با مردم و نامحرم شمردن آنها نام برد.
چرا که تا پیش از آغاز برجام همواره زمانی که دولت با اتهام تلاش برای ایجاد رکود تعمدی، تلاش برای جلوگیری از هرگونه استخدام، تلاش برای جلوگیری از افزایش دستمزدها و سایر تخلفات محرزی از این دست مواجه میشد بهانه کسری بودجه را پیش میکشید.
ولی با اجرایی شدن برجام و انتقال پولهای بلوکه شده، دولت عملا دستاویزی برای افزایش ندادن دستمزدها، جلوگیری از استخدام و تزریق پول به اقتصاد نداشت.
اما با کمال تعجب دیدیم که پس از اجرایی شدن برجام و انتقال پولهای بلوکه شده، از رئیس جمهور تا سخنگوی دولت، وزرا و رئیس کل بانک مرکزی هیچ کدام صلاح کار را بر همزبانی با مردم در این زمینه ندیدند و تا کنون پاسخ مشخصی در رابطه با مبلغ دقیق این پولها و نقش آنها در حل کسری بودجه کشور ارائه نشده است.
چه کسی از رقم پولهای برجام خبردار شد؟
نمونه این بیاعتمادی آشکار دولت تدبیروامید به ملت ایران در اعلام رقم پولهای آزاد شده ایران نمایان میشود یعنی جایی که از سه مسئول رسمی دولت یعنی رئیس جمهور، سخنگوی دولت و رئیس بانک مرکزی آمارهای مختلفی شنیده شد.
نوبخت رقم پولهای بلوکه شده را 100 میلیارد دلار اعلام کرد! ولیالله سیف رئیس کل بانک مرکزی این رقم را 32 میلیارد، منابع بین المللی بین 175 تا 200 میلیارد دلار و رئیس مجمهور محترم آن را به صورت کلی مبلغی که باید به آن بی اعتنا بود، اعلام کرد!
تا در نهایت همه دولتمردان از رقم 200 میلیارد دلار به این کلیدواژه مشترک برسند که سهم دولت از آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران در زمان تحریم های اخیر تنها 7 میلیارد دلار بوده است!
در نهایت مشاهده کردیم که حتی پیش و پس از انتقال همان 7 میلیارد دلار نیز دولت تصمیمی برای همزبانی با معیشت و اقتصاد مردم نداشت. چه با پولهای هنگفت برجام و چه بدون آن.
نمونه عینی این موضوع نیز زمانی آشکار شد که تیم اقتصادی حسن روحانی در اوج شرایط به تعبیر خود کسری بودجه 200 میلیارد تومان شبه وام بلاعوض به خودروسازان اختصاص داد و تمام ثمرات کمپین تحریم خرید خودروی صفر ملت ایران را باخاک یکسان کرد؛ اما کماکان پولی برای افزایش حداقلی دستمزد کارگران و بازنشستگان و یا تامین حداقلی حقوق کارگران بی کار شده اختصاص داده نشد چرا که دولت باز هم در عصر پسابرجام با کسری بودجه مواجه بود!
وعدههای انتخاباتی روحانی که باید خواب آنها را دید
در تمام این سه سال کابینه حسن روحانی تلاش بسیاری را برای جهنمی و دروغگوی محض نشان دادن کابینه پیش از خود نشان دادند.
اما به فرض همه انتقادات وارد و ناوارد به دولت احمدی نژاد، دولتمردان تدبیر و امید و به ویژه شخص محترم رئیس جمهور به حدی در دروغگو نشان دادن دو دولت پیش از خود اغراق کرد که از وعدههای انتخاباتی خود که بخش وسیعی از آنها یکسره بی پایه و اساس از آب درآمد، غفلت ورزید.
رفع بیکاری فارغ التحصیلان علوم انسانی، بازگشت عزت به پاسپورت ایرانی، تاسیس فرهنگستان زبان آذری، اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی، اختصاص کارت هوشمند برای بیماران صعب العلاج، فراهم آوردن بیمه همگانی و مسکن اجتماعی، افزایش دستمزد کارگران متناسب با نرخ تورم، جلوگیری از توبیخ و توقیف نشریات، واگذاری ممیزی به ناشران، احیای دریاچه ارومیه و سایر مواردی از این دست از جمله مهمترین وعدههای حسن روحانی بودند که با گذشت سه سال و اجرایی نشدن آنها بی پایه و اساس بودنشان قابل احراز است.
از این رو ملت ایران باید خواب تحقق این وعدهها را که بر اساس آن به دکتر حسن روحانی رای دادهاند ببیند و این یعنی همزبانی دولت با ملت ایران در سالی که گذشت...
خلف وعدههای انتخاباتی مصداق بارز ناهمزبانی دولت با ملت
دولت تدبیر و امید طی سالی که گذشت موعد اجرای بسیاری از وعدههای خود را از دست داد و یا خود خواست که از دست داده باشد.
وعدههایی که حسن روحانی براساس آنها رأی آورده بود و مردم به وی اعتماد کرده بودند و این یعنی خلف وعده و خلف وعده نیز مصداق بارز ناهمزبانی بامردمی بود که قریب سه سال با هر ساز ناکوک دولت رقصیدند.
از سویی نیز در آستانه آغاز سال جدید و افزایش بهای نفت، رفع تحریمها و فراهم آمدن مبادلات بین المللی آسان برای اقتصاد کشورمان باید دید که یاران حسن روحانی چگونه میتوانند در این مهلت اندک عقب ماندگی خود را در همزبانی با ملت ایران از طریق جامعه عمل پوشاندن به وعدههای انتخاباتی حسن روحانی جبران کنند.
وعدههایی که البته زمان اجرای بسیاری از آنها منقضی شده است با این حال این مدرسه پیرمردها کماکان در نهایت همدلی ملت و رهبری با خود، به رویکردهای بیبرنامگی و ناهمزبانی خود ادامه میدهد تا سالی جدید و امید رویکردی جدیدتر و سازندهتر در رفتار دولت.
انتهای پیام/