به گزارش سرویس وبلاگستان
تفتان ما، وبلاگ"
دانشجوی فکرینولوژی!"نوشت:
این روزها سالگرد پذیرش قطعنامه 598 است. وقتی در اینترنت درباره قطعنامه 598 جستجو میکنیم، طبق معمول جستارهای مربوط به ویکیپدیا در ابتدای صفحه قرار دارد. وارد کردن اطلاعات در بانکهای اطلاعاتی این دانشنامه، آزاد است یعنی افراد مختلف! میتوانند اطلاعات دلخواه خود را با اغراض و احیاناً امراض خاص در این دانشنامه وارد، ویرایش و ارسال کنند، در
صفحه مربوط به قطنامه 598 در این دانشنامه آزاد آمده است:
قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت یکی از قطعنامههای شورای امنیت است که در ۲۹ تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرا قویترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بوده است. این قطعنامه بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد، ولی بعد از گذشت یکسال و هفت روز در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد...
این سطور طوری نگارش شده است که گویی عراق بلافاصله بعد از پذیرش این قطعنامه آتش بسی گسترده را شروع کرده است و ایران با مخاصمت تمام! و به فاصله یکسال آن را پذیرفته است و از ماجراهای اتفاق افتاده در این یک سال حرفی به میان نیامده و حتی اشاره کوتاهی به آن نشده است.
درباره اصل این اتفاق کمتر در تلویزیون و سایر رسانهها دیده، شنیده و خواندهایم، و به جرات میتوان گفت اصل اتفاقات پس از قطعنامه در بایکوت خبری-رسانهای به سر برده و میبرد.
اما اصل ماجرا چه بود؟
پذیرش قطعنامه به این معنی بود که دو طرف بعد از پذیرش قطعنامه باید برای حل اختلافات از طریق مذاکره، بلافاصله آتش بس فوری اعلام کنند، نیروها به مرزهای بین المللی بازگردند، کلیه عملیاتها در زمین، دریا و هوا متوقف شود، اسیران جنگی بلادرنگ آزاد شوند، خط تماس تحویل سازمان ملل شود و از آغاز کننده جنگ یعنی عراق، غرامتی دریافت و تحویل ایران شود.
اما نه تنها به دلیل یکجانبه بودن اکثرا بندهای قطعنامه به نفع عراق، هیچیک از اینها اتفاق نیافتاده که عراق تنها به فاصله سه روز بعد از پذیرش قطعنامه 598 با حملهای همه جانبه موفق شد طی یک رشته عملیات تهاجمی ایران را از تمامی مناطق سوق الجیشی تحت اشغال خارج سازد. در این رشته عملیات عراق موفق شد شبه جزیره فاو، مناطق اطراف بصره و دریاچه ماهی و جزایر مجنون را پس بگیرد. نیروهای عراقی همچنین بخشهای عمده ای از خاک ایران را تصرف کردند. گفته میشود 60 درصد از مناطقی را که نیروهای جمهوری اسلامی ایران در 8 سال حفظ کردند در مدت کوتاهی به تصرف نیروهای بعث درآمد و به روایتی ظرف مدت کمتر از یک هفته 12-23 هزار نفر اسیر دادیم!!!
در اواسط تابستان مقاومت ایران درهم شکست...! و شد آنچه نباید!
29 تیر 67 وزیر امور خارجه ایران به دبیر کل سازمان ملل اعلام کرد که ایران قطعنامه 598 را می پذیرد و برای یک آتش بس فوری آمادگی دارد. و امام خمینی ره در مراسم سالگرد کشتار خونین مکه، در سخنرانی در جماران با اندوهی بی حد و حساب اعلام کردند که:
... قبول قطعنامه که حقیقتاً مسئلۀ بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوۀ دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن میدیدم؛ ولی به واسطۀ حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری میکنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم. و خدا میداند که اگر نبود انگیزهای که همۀ ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود.
....
خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا! و بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر کشیدهام، و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم.
...
من در میان شما باشم و یا نباشم به همۀ شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمرۀ خود به فراموشی سپرده شوند. اکیداً به ملت عزیز ایران سفارش میکنم که هوشیار و مراقب باشید، قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به
معنای حل مسئلۀ جنگ نیست. با اعلام این تصمیم، حربۀ تبلیغات جهانخواران علیه ما کند شده است؛ ولی دورنمای حوادث را نمیتوان به طور قطع و جدی پیشبینی نمود. و هنوز دشمن از شرارتها دست برنداشته است؛ و چه بسا با بهانهجوییها به همان شیوههای تجاوزگرانۀ خود ادامه دهد. ما باید برای دفع تجاوز احتمالی دشمن آماده و مهیا باشیم.
...
من باز میگویم که قبول این مسئله برای من از زهر کشندهتر است؛ ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم. و نکتهای که تذکر آن لازم است این است که در قبول این قطعنامه فقط مسئولین کشور ایران به اتکای خود تصمیم گرفتهاند. و کسی و کشوری در این امر مداخله نداشته است.
.
. صحیفه امام ره - جلد 21
.
چرا در سالگرد چنین اتفاق بزرگی در هیچ رسانهای نه تنها هیچ تحلیلی و تشریحی درباره بسترهای پذیرش این قطعنامه ننگین (به زعم امام امت «ره») صورت نمیگیرد؛ که این اتفاق در بایکوت کامل خبری در رسانه ملی قرار میگیرد؟!
چرا نباید این اتفاق حداقل در سالگرد وقوعاش؛ مانند گوشوارهای آویزه گوش هر مرد و زن و جوان و پیر و مسئول و غیر مسئول کشور باشد تا در برابر اتفاقات و قطعنامهها و توافقنامههای این شکلی برای همیشه واکسینه شود؟!
آیا ماجرایی که امام خمینی ره، پذیرش آن را همچون نوشیدن جام زهر میداند،ارزش پرداخت ندارد؟!
چرا باید منِ دانشجو و جوان نسل سوم انقلاب از شنیدن خاطرات و حرفهای فلان بازیگر و تحلیل کامل فلان بازی فوتبال و والیبال و ... در رسانه ملی لبریز شوم، ولی ندانم قطعنامه 598 چه بود، چرا اتفاق افتاد و در ورای آن چه مسائلی بود، که حتی تاریخ دقیق این قطعنامه را ندانم؟!!
مسئولین رسانه ملی! در صورت تکرار قطعنامهها و توافقنامههایی از این دست ( که انشالله با تدبیر دولتها و یاری ملت هیچگاه تکرار نشوند) شما هم مسئولید! که با سکوت و عدم پوشش و پرداخت به زمینههای وقوع آن اتفاق، در برابر تکرار تاریخ مقاومتی نکردهاید.
آقایان مسئولین صداوسیما! وقتی با پذیرش قطعنامه ژنو (که فرمانده معظم کل قوا از همان ابتدا درباره آن خوشبین نبودند) فضایی چنان مملو از احساس و نه چندان پر، از منطق در دانشگاهها حاکم میشود که (گروههایی بلافاصله شیرینی پخش کردند) بعد از پذیرش توافقنامهای که هنوز هم در اساسیترین و کلیدیترین مسائل آن اختلاف نظرهای جدی وجود دارد؛ که برای بازگرداندن حقوق تضییع شدهمان در طول سالهای پس ار انقلاب و برای بازگشت اموال و داراییهای بلوکه شدهی خودمان باید مهر و موم کنیم نیروگاههایی را که با عرق و خون جوانان شهید دانشمندمان به آنجا رسیده بودند که موجب کوری چشم دشمنان ایران و ایرانی بود... شما هم مسئول هستید در برابر اینکه من آگاهی کاملی از آنچه در کشورم میگذرد ندارم!
انتهای پیام/