به گزارش سرویس اقتصادي
تفتان ما، به نقل از
سایت خبری کریمه، ...به اصرار همسرش پاشنه برمی کشد تا سری به مغازه ها و پاساژهای بالای شهر بزنند. چون روز گذشته همسر محترمه به منزل دوستش رفته بود و از اجناس منزل او که کالاهای شیک و به قول بعضی از خانم ها، باز هم تاکید می کنم، فقط به قول بعضی از خانم ها! چشم جاری کور کن بود! خوشش آمده بود. لذا آدرس مغازه هایی را که بتواند آن اجناس را خریداری کند، از دوستش گرفت و با خوشحالی روانه منزل شد.
خلاصه... مرد بیچاره که خسته و کوفته تازه از سرکار برگشته بود به اصرار، با همسرش برای خرید همان اجناس همراه شد تا مبادا چیزی از پُز خانم کم شود! با احتساب ماندن در ترافیک و چراغ قرمز، یکی، دو ساعتی طول کشید تا به محل موردنظر برسند.
چشمتان روز بد نبیند! خانم با دیدن آن همه مغازه و پاساژ که پُر بودند از اجناس و کالاهای لوکس و رنگ و لعاب دار، بی خیال همسر شد و به سرعت خود را به مغازه ها رساند، مرد که عقب مانده بود، گام هایش را بلندتر برداشت تا شاید به خانم برسد، نَخیر، مثل اینکه کار از گام و قدم گذشته و باید قدری بدود! امان از زرق و برق دنیا که با آدم ها چه می کند...
نمی دانم! شاید اگر ما هم جای این خانم بودیم و آن همه تجمل و زرق و برق را می دیدیم، بهتر از او عمل نمی کردیم. شاید اصلا تصمیم می گرفتیم که ماهیانه تمام حقوق خود را برای خرید آن ها اختصاص دهیم و یا شاید هم از شکممان و یا هزاران کار خیری که می توانیم با پولمان انجام دهیم می زدیم تا به هر قیمتی که شده خانه مان را پُر کنیم از این کالاها.
بگذریم... بعد از کلی بالا و پایین کردن، خانم و آقا، وارد مغازه ای که درب کشویی داشت و اگر حواست را جمع نمی کردی در آن گم می شدی! شدند، مرد هی زیر لب به همسرش گوشزد می کرد که قیمت این اجناس بالاست و ما از پَس آن بر نمی آییم، اما گوش زن بدهکار نبود، در این حین، خانم دستش را بلند کرد و گفت: "آقا، قیمت این... چنده؟".
فروشنده که جوانی شیک پوش بود و لفظ قلم حرف می زد، قیمت جنس موردنظر را گفت، اما خانم که به خاطر قیمت بالای آن، یکه خورده بود، آرام دستش را پایین آورد، اما باز هم ناامید نشد و به همسرش گفت: "عجله نکن، همه جنساش که گرون نیستند"، تا آمد دستش را بالا ببرد و قیمت یک جنس دیگر را بپرسد، فروشنده به اصطلاح باکلاس! با لحنی تند گفت: "بفرمائید آقا شما خریدار نیستید، فقط جای بقیه مشتری ها را تنگ کردید، بفرمائید...".
آری، متاسفانه این روزها، با ورود اجناس و کالاهای لوکس، به قدری چشم هم چشم ها بالاخص بین خانم ها، بیشتر شده که حتی کسانی که هشت شان گرو، نُه شان است هم، می خواهند به هر بدبختی که شده آن ها را تهیه کنند! و این یعنی فاجعه! یعنی رفتن به سمت مصرف گرایی و اشرافی گری و ترویج آن.
به گزارش جام نیوز، اینجاست که بی بی سی می نویسد: «در دهه اخیر طبقه متوسط جامعه ایران هم اجناس طراحان مشهور را تست کرده اند و به دنبال برندهای خارجی هستند، اما باید گفت برای جوانان پولدار تهرانی خرید، به یک دین جدید تبدیل شده است.»
به راستی، پس تکلیف تولید ملی چه می شود؟! مگر نه اینکه با گسترش واردات این نوع از کالاها، دیگر جایی برای تولید داخلی نمی ماند؟! آن وقت می گوییم، کارخانه ها تعطیل شدند، جمعیت جوان بیکار رو به فزونی است.
بدتر آن که در سالی که رهبر معظم انقلاب آن را سال "اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل" نامگذاری کردند، دولت به جای اینکه گام های خود را برای تحقق این امر مهم محکمتر بردارد، به واردات کالاهای لوکس روی آورده است!
در همین راستا، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور در ابلاغیهای به وزارتخانههای صنعت، معدن و تجارت، امور اقتصادی و دارایی و جهاد کشاورزی، ثبت سفارش واردات کالاهای گروه ۱۰ (لوکس و غیرضرور) را با ارز متقاضی و پرداخت دو برابر سود بازرگانی مجاز اعلام کرده است.
این در حالی است رهبر معظم انقلاب در 16/6/89 در این خصوص هشدار داده و فرمودند: با خرید کالای خارجی باید منتظر ورشکستگی تولید کنندگان و به تبع آن بیکاری بسیاری از کارگران این مرز و بوم بود که این اتفاق متاسفانه در برخی صنف ها رخ داده است. با خرید کالای خارجی فرصتهای شغلی و اشتغال در کشور صادرکننده تضمین می شود. گذشته از آن نیز بخشی از ارز حاصل از ثروت ملی به بهای واردات کالا از کشور خارج می شود. مصرف کنندگان داخلی باید به این نکته توجه داشته باشند که مصرف کالاهای خارجی که مشابه داخلی آن در کشور با همان کیفیت وجود دارد به معنای تعطیلی صنایع و کارخانهها و به دنبال آن بیکاری خیل عظیم جوانان ایرانی است که در این کارخانهها مشغول فعالیت هستند و این تداوم مصرف سبب وابستگی به بیگانگان در جهت تأمین نیازهای کشور است.
... و در پایان همانطور که بی بی سی با اشاره به مذاکرات هسته ای و توافق احتمالی میان ایران و غرب می نویسد: «با توجه به احتمال رفع تحریمهای ایران، برندهای بزرگ جهانی به دنبال سرمایه گذاری های بزرگی داخل ایران هستند و بیش از این بازارهای ایران را هدف قرار خواهند داد.»، دولت تدبیر و امید! بدون توجه به هشدارهای رهبری، راه را برای ورود این گونه از به اصطلاح سرمایه گذاری ها، باز کرده تا دوستی و وفاداری خود را به غرب ثابت کند، اما آیا آن ها هم پای قول و قرار خود مانده اند؟!
انتهای پیام/