به گزارش سرویس حوادث
تفتان ما، اين زن فریب خورده که آشفته و گريان بود به افسر پليس گفت: شکست در ازدواج برايم خيلي گران تمام شد. پسر عمه ام تحت تاثير حرفهاي مادرش بود و نمي توانست براي زندگي مان تصميم بگيرد. کارمان به طلاق انجاميد. او و خانواده اش با تهمتهاي ناروا چهره مرا در بين فاميل مخدوش کردند. مدتي خانهنشين شدم. خانواده ام نگرانم بودند به خاطر همين در شرکت يکي از دوستان دايي ام مشغول کار شدم.
وي افزود: حدود دو ماه پيش در شبکههاي اجتماعي تلفن همراه با مردي جوان آشنا شدم که ادعا ميکرد همسرش به موادمخدر اعتياد داشته و از هم جدا شدهاند. دوستي ما خيلي زود شکل و شمايل عاطفي به خودش گرفت. قرار و مدار ازدواج گذاشته بوديم. حتي موضوع را به مادرم اطلاع دادم. لحظه شماري ميکردم که مرد رؤياهايم به خواستگاري بيايد.
ديروز با خودرو دنبالم آمد. زودتر از محل کارم بيرون آمدم. فرهاد سر صحبت را درباره ازدواج و آينده مان باز کرد. ميگفت مدتي با هم به صورت موقت محرم شويم تا پدرش از سفر برگردد. از شنيدن اين حرف خيلي ناراحت شدم. با هم جر و بحث ميکرديم. ناگهان به جادهاي فرعي پيچيد.
از او خواستم توقف کند. يکي از دوستانش با موتور در تعقيب مان بود. در خودرو را باز کرد و سوار شد. دو پسر شيطان صفت با تهديد چاقو و توسل به زور و در حالي که التماس و گريه ميکردم مرا به بيابانهاي اطراف شهر بردند و... من را در نزديکي خانه مان رها کردند و متواري شدند. با چشماني گريان به کلانتري آمده ام. هنوز به خانواده ام چيزي نگفته ام.
وي افزود: مادرم هميشه تذکر ميداد و ميگفت دل به حرفهاي او خوش نکن. ميگفت تا جلسه خواستگاري برگزار نشده، جوابش را هم نده، ولي من توجهي نکردم.
بنابراين گزارش، پليس خيلي زود اين دو نفر را بازداشت کرد و تحقيقات ادامه دارد.
انتهای پیام/ جام نیوز