به گزارش سرویس وبلاگستان
تفتان ما، وبلاگ
وزنه سیاسی نوشت؛ وقتی کتاب خاطرات، گفتار، دوران زندان، تفریحات، مسئولیت در جنگ، فرزندان و خاندان هاشمی رفسنجانی مورد بررسی قرار می گیرد، دلبستگی به قدرت و یا ژن قدرت طلبی در وجود ایشان موج می زند و لذا فلش فکری هاشمی رفسنجانی همیشه به سمتی تمایل پیدا کرده که منبع قدرت در آنجا قرار داشته است. پس می شود گفت؛ که خط فکری هاشمی رفسنجانی بخاطر بهره مندی از زندگی اشرافی، با اخلاق و منش حوزه و علمای دینی فاصله زیادی دارد و از تفکرات نیکلا ماکیاول و لیبرالها برای تصاحب قدرت استفاده می کند و به همین علت، هاشمی رفسنجانی در قبل از انقلاب، از مدافعان سرسخت سازمان مجاهدین خلق بوده!
و در مقطعی انقلابی سخن گفته و روز دیگر در گفتار و رفتار به سمت جریان چپ سوسیالیستی متمایل شده و از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که برخی از آنان متهم به شهادت رساندن شهیدان رجائی و باهنر هستند و بعضاً از کشور متواری شده اند، حمایت نموده! و زمانی هم مدافع جریان راست سنتی گردید.در دوران دفاع مقدس، علی رغم داشتن نمایندگی امام در جنگ، به همراه حسن روحانی مجمع عقلا را در مقابل استراتژی جنگی امام خمینی سازماندهی می کنند و با آمریکاییها جلساتی برگزار می نمایند.
هاشمی رفسنجانی اگر متوجه شود که تعادل دینی و معرفتی در جامعه و نسل جوان ضعیف شده، با گفتار و رفتار غیر دینی در مقابل ولایت فقیه می ایستد و حامی مخالفین نظام اسلامی و اپوزیسیون داخل و خارج کشور می گردد و فتنه سال 88 را برای تغییر نظام اسلامی سازماندهی می کند! و حتی اگر لازم باشد، می گوید؛ اگر شاه هم به قانون اساسی عمل می کرد، می توانست در قدرت باقی بماند! و امروز هم شورای شدن رهبری را در سر می پروراند و در صف مدافعان استکبار جهانی و شیطان بزرگ قرار گرفته و سخنان مسؤلین رژیم صهیونیستی و آمریکائی را در مخالفت با قدرت موشکی کشور بر زبان جاری می کند و منتظر بازگشائی لانه جاسوسی آمریکا در ایران می باشد!
اگر همه این صفات در فردی مثل عالی جناب سرخپوش جای گرفته باشد، آیا حاضر است از انقلاب اسلامی و تفکرات انقلابی امام به دفاع برخیزد؟! قطعاً پاسخ این سئوال منفی خواهد بود، زیرا؛ تفکر لیبرال، قدرت طلب و محافظه کار، تنها زمانی از انقلاب اسلامی دفاع می کند که آمال و آرزوهای دنیایش به ثمر نشسته باشد و در غیر اینصورت انقلاب اسلامی را به ثمن بخس می فروشد و اسلام سکولار، لیبرال و در یک کلمه اسلام آمریکائی را بر اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم ترجیح داده و سخنان دشمنان را بر زبان جاری و می گوید: «دنیای فردا، دنیای گفتمان ها است نه موشکها!» و لذا وقتی این تفکر پلید و ضد امنیت ملی توسط رهبری عزیز در بین دو گزینه ناآگاهی و خیانت تحت فشار شدید قرار می گیرد، منافقانه گناه خود را به گردن مدیر توئیت می اندازد و بعد از 10 روز آقای هاشمی رفسنجانی اعتراف می کند، که متن نوشته شده در توئیت توسط مدیر آن کوتاه شده است!!!
انتهای پیام/