به گزارش سرویس مذهبي
تفتان ما، نشست نقد کتاب «رحمت واسعه» شامل بیانات مرحوم آیتالله محمدتقی بهجت روز گذشته(سه شنبه 7 اردیبهشت) با حضور اساتید و جمعی از علاقهمندان در سالن اجتماعات بنیاد دعبل خزاعی برگزار شد.
در ابتدای جلسه، محمدرضا سنگری عضو هیأت علمی بنیاد دعبل خزاعی به معرفی کلی کتاب پرداخت و گفت: نقدهایی که درباره این کتاب بیان میشود منافاتی با شخصیت ارزشمند مرحوم آیتالله بهجت ندارد و از شأن ایشان نمیکاهد.
در تدوین کتاب دقت خوبی شده است
سنگری در ادامه گفت: برخی از مطالب این کتاب یادداشتهای شاگردان آیتالله بهجت(ره) بوده که تطبیق داده شده و اگر احیاناً در این یادداشتها مطالبی نبوده، با سخنرانیها تطبیق داده شده است و همچنین تأییدیه برخی شاگردان معظمله درباره مطالب نوشته شده از کارهای خوبی است که در این اثر انجام شده است. توضیحات روشنگر در متن و پاورقی مطالب را گویا کرده و از کژتابیهای احتمالی جلوگیری کرده است.
وی تصریح کرد: ترجمه عبارات عربی، از آیتآلله بهجت(ره) نیست و در پاورقیها اضافه شده است. از سوی دیگر مطالبی که مشکوک بوده، از بیان آن پرهیز شده است تا به وی نسبت داده نشود که در این راستا باید از فرزند معظمله تشکر کرد.
در ادامه محمد اسفندیاری دیگر عضو هیأت علمی بنیاد، در خصوص نحوه گردآوری این کتاب و زحمات زیادی که دفتر نشر آثار آیتالله بهجت در این زمینه متقبل شدهاند توضیح داد و عنوان کرد: این کتاب افاضات شفاهی و پراکنده مرحوم آیتالله بهجت بوده و همین هم باعث خوشخوان بودن کتاب شده است و میتوان آنرا از قبیل طرائف الحکم به شمار آورد. به عبارتی اگر این کتاب به صورت مقتل تنظیم شده بود و از قیام تا شهادت امام حسین (ع) را در برمیگرفت اینچنین خوشخوان نبود. مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله بهجت (ره) در تنظیم و تولید این کتاب زحمت بسیاری را متحمل شده و به خوبی از عهده اعرابگذاری آیات، روایات و ترجمه مناسب آنها برآمده است.
مطالب شفاهی که رویکرد تاریخ نگارانه ندارد
وی افزود: مرحوم آیتالله بهجت عهدهدار مطالب تاریخی نبودند و دقتی در این راستا نداشتهاند چون غایت مطالب، توصیههای اخلاقی و احتیاطی در زندگی است. ضمن اینکه بیانات شفاهی که مبتنی بر حافظه است به طور طبیعی دچار خطا و اشتباه میشود.
اسفندیاری، با طرح این بحث که آیا نقل «حدیث به معنا» در میان شیعیان و اهل سنت جایز است یا نه؟ گفت: دانشوران شیعه و اهل سنت مجاز به نقل «حدیث به معنا» هستند. امروزه نیز بسیاری از احادیثی که به ما رسیده «نقل به معنا» است، باید بگویم نه تنها نقل «حدیث به معنا» جایز بوده بلکه این امر در میان دانشوران شیعه و سنی نیز رایج بوده است.
وی اظهار داشت: مرحوم آیتالله بهجت (ره) در صفحه 70 کتاب خود به اثری به نام «مروج الذهب» اثر علی بن حسین مسعودی اشاره میکند و مطالبی را درباره مسعودی ذکر میکند که این مطالب نشان میدهد مرحوم آیتالله بهجت (ره) درباره مولف این کتاب که از اهل سنت است با علی بن حسین مسعودی شیعه دچار اشتباه شده است. زیرا شیعیان هیچگاه درباره امامان معصوم بیپرده یا اشتباه سخن نمیگویند. در حالی که این امر در بین اهل سنت دیده میشود.
عضو هیأت علمی بنیاد دعبل عنوان کرد: در مواردی از کتاب مشاهده میشود که روایتی از آیتالله بهجت نقل شده و تدوین کنندگان منبع اصلی روایت را در پاورقی آوردهاند. حال آنکه تفاوت قابل توجهی بین این دو وجود دارد.
این کتابشناس در ادامه نشست نقد و بررسی کتاب «رحمت واسعه» به برخی ادعاهای صورت گرفته در کتاب اشاره کرد و افزود: آیتالله بهجت (ره) در صفحه 68 اثر خود با تکیه بر کتاب «اسرار الشهاده» اثر ضعیف ملافاضل دربندی ادعا میکند که هرکدام از اصحاب امام حسین (ع) بیش از 100 نفر از اصحاب دشمن را میکشتند در حالی که این امر در عالم واقعیت ممکن نیست زیرا سپاه دشمن این اجازه را به یک فرد نمیدهند تا 100 نفر را بکشد.
وی ابراز داشت: مطلب دیگر این است که آیتالله بهجت (ره) با تکیه بر کتاب «مستدرک الوسایل» محدث نوری ادعا میکند که امام حسین (ع) زمینهای دشت کربلا را خریده و سند آن نیز موجود است در حالی که ادعای به این بزرگی نیاز به اثبات دارد؛ به عبارتی سند قرن اول باید موجود باشد.
اسفندیاری ادامه داد: آیتالله بهجت (ره) در جایی دیگر از کتاب خود با استناد به کتاب «کبریت احمر» عنوان کرده است که امام حسین (ع) در روز عاشورا با نگاه به پشت سر(باطن) افراد مؤمن بودن آنها را تشخیص داده و آنها را نمیکشت. اشکال اصلی بر این مطالب این است که گردآورندگان این کتاب باید دقت بیشتری برای مستندسازی آن انجام داده و آنرا چاپ میکردند. مسأله دیگر این است که احادیثی مورد وثوق هستند که «تواتر» بیشتری داشته باشند معمولاً احادیثی که از سوی یک نفر ایراد شده باشد حدیثی مجعول است و بیان کردن آن تبعات خودش را دارد.
عدم تطابق عنوان کتاب با بخشی از کتاب
محمدرضا سنگری در ادامه نشست به بخشهایی از کتاب رحمت واسعه اشاره کرد و گفت: صفحات قابل توجهی از این اثر ارتباطی به موضوع عاشورا و کربلا ندارد و مشخص نیست که اگر آیتالله بهجت در قید حیات میبودند، آیا این کتاب به این شکل منتشر میشد؟ بعضی از مطالب کتاب مربوط به حاشیه نویسی ایشان و مسائلی است که در جلسات غیرعمومی و برای مخاطب خاص عنوان شده است و شنیدن آنها برای افرادی که در فضای سلوک ایشان نیستند، ممکن است منجر به شبهه شود.
وی با تأکید بر اینکه امیدوارم در چاپ بعدی این کتاب بازنگری و اشکالات آن رفع شود، گفت: در صفحه 51 این کتاب استنباطی از روایت شده که عکس آن صحیح است و استاد این گونه بهره گرفته؛ «علیرغم علم به کشته شدن، در جنگ باقی بمانید، بهتر است»، روایت این گونه است؛ «اگر احساس کنید کشته میشوید، میدان جنگ را ترک کنید».
سنگری ادامه داد: در صفحه 52 نیز عنوان شده که «سند خرید کربلا را به خط کوفی به بنده دادند»، اگر این گونه باشد باید این سند پیدا شود که به نظر میرسد بعید است که از قرن اول نسخهای و یا حتی کاغذی باقی مانده باشد.
وی افزود: امام حسین(ع) قبل از حادثه کربلا، این سرزمین را به قیمت 60 هزار درهم از بنیاسد خریدند و فرمودند؛ من نمیخواهم خونم در زمین غصبی ریخته شود.
این منتقد گفت: در صفحه 59، آیتالله بهجت اشاره به «زجر بن قیس» دارد که از همراهانی است که سر مبارک حضرت سیدالشهدا(ع) را حمل میکند و در مجلس عبیدالله گزارش میدهد که کاملا اشتباه است؛ چرا که زجر بن قیس در مجلس یزید گزارش داد.
محمد اسفندیاری درباره انتشار مطالب بعد از فوت افراد گفت: انتشار یادداشتهای شخصی و صحبتهای غیرعمومی افراد بعد از فوتشان، مانند این است که شخصی را با لباس خانه بیرون بیاورند. ممکن است آیتالله بهجت مطلبی را در یک جمع خصوصی القا فرموده باشند. بدیهی است دقت افراد در یک جمع محدود متفاوت است با دقت در جلسه عمومی. بطور کلی زبان نوشتار دقیقتر است از زبان گفتار.
سنگری با بیان اینکه عصمت اصحاب امام حسین(ع) از جمله موضوعاتی است که در این کتاب آمده و سؤال انگیز است، گفت: برخی اصحاب امام گذشته خوبی نداشتند و اثبات عصمت برای آنها بسیار مشکل است. البته ممکن است عصمت نسبت به یک فعل خاص مد نظر باشد در عین حال این عبارت واقعا جای بحث دارد.
انتهای پیام/ فارس