به گزارش سرویس مذهبي
تفتان ما، یکی از جلوههای رفتاری و نیز نقاط اوج مبارزاتی پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) مقابله با پدیده زشت و غیر انسانی برتریجویی، تبعیضنژادی و زبانی است که در جامعه طبقاتی و قبیلهای عرب آن روز رسوخ کامل داشت، حتی با ورود اسلام به جزیرة العرب این تعصب جاهلی و نازیدن به نژاد عربی از درون انسانهای آن روزگار رخت برنبست.
اعراب مسلمان خود را مولا و تازه مسلمان شده از نژادهای دیگر را موالی (آزاد شده ) مینامیدند؛ موالی در جامعه عرب، معنای خاصی دارد، موالیان، گروه اجتماعی یکسانی نبودند، نخست به آنانی گفته میشد که مسلمان گشته و با آمدن به مراکز عربی، به عربها میپیوستند، همچنین با فتوحات صدر اسلام و پس از آن و دستیابی به شمار بسیاری اسیر، مفهوم مولی به غیر عرب اختصاص یافت.
این اسیران به تدریج و از راههای مختلف آزاد میشدند که با آزادی ایشان «مولی عناقه» آزاد شده نام مییافتند، در نتیجه جامعه عرب، از عرب و موالی ـ غیر عرب ـ تشکیل میشد، عربها بر خلاف دیدگاه رسول خدا(ص) موالی را تحقیر میکردند و آنان را از نظر اجتماعی در پایینترین طبقات اجتماعی قرار میدادند.
از این رو، اوضاع اقتصادی موالی بسیار بد بود و آنان از امتیازات اجتماعی برخوردار نبودند، برتری دادن عرب بر موالی از دوران خلیفه دوم و خلافت معاویه آغاز شد، پیشوایان معصوم ما این تبعیض را درهم شکسته، با آنان رفتاری همراه با رأفت و احترام داشتند، از این رو در میان چهرههای حماسهآفرین کربلا، میتوان موالیان پاک سیرت و وفادار بسیاری را دید، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه در این رابطه مینویسد:
1. اسلم بن عمرو، از موالیان امام حسین(ع)بود و پدرش ترک بود، اسلم همراه امام(ع)به کربلا آمد و روز عاشورا به مصاف دشمن رفته و به خوبی جنگید و بر اثر جراحات فراوان به زمین افتاد. امام حسین(ع)به بالین او آمد و دید که اسلم هنوز رمقی دارد و به وی اشاره میکند. در آن حال امام، اسلم را در آغوش گرفت و صورت خود را بر صورت او گذارد. اسلم از این محبت به وجد آمد و تبسمی کرد و گفت: کیست مثل من. در حالی که پسر رسول خدا، صورت به صورتم گذارده است و آن گاه جان به جانان تسلیم کرد.
2. جون بنحوی جون، غلام سیاه ابوذر غفاری بود که پس از رحلت او در خدمت اهل بیت پیامبر(ص) قرار گرفت و در روزگار امام حسین(ع)نیز در رکاب ایشان به کربلا آمد، روز عاشورا چون جنگ شدید شد، جون نزد امام حسین(ع)آمد و اجازه میدان خواست و بعد اصرار فراوان امام به او اجازه داد، او به مبارزه رفت و رجزی خواند و آنگاه به شهادت رسید و سالار شهیدان بر بالین جون آمد و چنین دعا فرمود: خداوندا! رویش را سفید و بویش را عطر آگین کن و او را با ابرار محشور فرما.
3. جابر بن حجاج جابر بن حجاج، جنگجویی شجاع و غلام «عامر بن نهشل تیمی» بود، جابر در رکاب امام حسین(ع) جنگید و در حمله نخست به شهادت رسید.
4. رافع بن عبدالله رافع، غلام مسلم ازدی است که به همراه مسلم از کوفه بیرون آمد و در کربلا به امام پیوست، در روز عاشورا پس از شهادت مسلم ازدی و بعد از نماز ظهر، به مصاف دشمن رفت و گروهی را به قتل رسانید و آنگاه به شهادت رسید.(5)
5. سالم غلام عامر بن مسلم عبدی است که به همراه آقای خود از بصره راهی کربلا شد و به امام پیوست، در روز عاشورا سالم و عامر هر دو در جنگ با دشمنان به شهادت رسیدند، برخی شهادت آن دو را در حمله نخست میدانند.
6. سالم بن عمرو از موالیان بنی مدینه و از شیعیان کوفه بود که پیش از درگیری، به حضور امام رسید و آنگاه در روز عاشورا شهید شد، در زیارت ناحیه نام او ذکر شده است.
7. سعد او غلام عمرو بن خالد بود که در روز عاشورا، به همراه آقای خود و دو نفر دیگر به مبارزه با دشمن رفته و نبردی سخت کرد،. دشمن ارتباط او و دو همرزم دیگرش را با دیگر یاران قطع کرد، اما حضرت ابوالفضل ایشان را نجات داد، هنگامی که آنان برگشتند، به شدت زخمی شده بودند، سعد و آن سه نفر، مجدداً به دشمن تاختند و در یک مکان به شهادت رسیدند.
8. سعد بن حرث، او از موالیان امیرمؤمنان علی(ع)بود که پس از آن حضرت به ترتیب در خدمت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) قرار گرفت، سعد همزمان با حرکت امام، همراه ایشان به کربلا آمد و در حمله اول روز عاشورا به شهادت رسید.
9. شبیب او قهرمانی شجاع بود و غلام «حرث بن سریع همدانی» به شمار میآمد، شبیب به همراه سیف و مالک به نزد امام آمد و در حمله نخست که جمعی از یاران امام در پیش از ظهر روز عاشورا کشته شدند به شهادت رسید.
10. شوذب بن عبدالله، غلام بنی شاکر بود و در بین شیعیان شخصیت ممتازی داشت، او حافظ حدیث و دانش آموخته مکتب امیرمؤمنان(ع) بود، شوذب به همراه عابس بن ابی شبیب به کربلا آمد و در جنگ با دشمن به شهادت رسید.
11. منجح بن سهم، او از موالیان امام حسن مجتبی(ع) بود، منجح همراه فرزندان امام و در رکاب حسین بن علی(ع) از مدینه به کربلا آمد و در روز عاشورا به خوبی جنگید و آنگاه به فیض شهادت نایل آمد.
12. قارب بن عبدالله دئلی، مادر قارب، پیشتر خدمتکار و کنیز امام حسین(ع)بود و بعد با عبدالله دئلی ازدواج کرد و ثمره این پیوند، ولادت قارب بود، قارب از موالیان امام بود و از مدینه همراه آن حضرت به کربلا آمد، او در حمله نخست، یک ساعت پیش از ظهر عاشورا به شهادت رسید.
13. نصر بن ابی نیزر، پدر نصر، ابو نیزر، فرزند یکی از شاهان عجم بوده است و برخی او را فرزند نجاشی میدانند که در کودکی به اسلام گروید و نزد رسول خدا(ص) پرورش یافت و پس از رحلت پیامبر(ص) در خدمت اهل بیت(ع) او قرار گرفت، او سالیان بسیاری را با امیرمؤمنان علی(ع) سپری کرد و در نخلستان آن حضرت کار میکرد، پسر او نصر، نیز به ترتیب در خدمت امیرالمؤمنین(ع)، امام حسن(ع) و سپس امام حسین(ع) بود که با ایشان به کربلا آمد، او از سواره نظام یاران امام بود که در حمله نخست اسب او را پی کرده، وی را به شهادت رساندند.
14. واضح ترکی، غلامی ترک بود که در وصفش، او را انسانی شجاع و قاری قرآن معرفی کردهاند، واضح غلام حرث سلمانی است، او در روز عاشورا به میدان رفت و رجزی خواند و پیاده با دشمن جنگید، وقتی به زمین افتاد، امام را صدا کرد، سالار شهیدان(ع) به بالین واضح آمد و او را در آغوش گرفت، واضح با خود این سخن را باز گفت: من کجا و فرزند رسول خدا(ص) کجا که صورتش را بر صورت من گذارده است، آنگاه او در همان حال به شهادت رسید.
انتهای پیام/ فارس