به گزارش سرویس حوادث
تفتان ما، به نقل از ایران، عصر 21 دی سال 89 در جریان درگیری دو مرد جوان در شهریار پسر 27 سالهای به قتل رسید و عامل حادثه نیز پس از این قتل ناخواسته، دستگیر شد.
در این میان امیر -34 ساله- که هنوز باور نداشت جان پسر جوانی را گرفته است پس از محاکمه و محکومیت در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد.
مرد جوان از همان نخستین روزهای حبس، دائم خود را سرزنش کرده و به اشتباه نابخشودنیاش فکر میکرد. از یک طرف عذاب وجدان به خاطر قتل ناخواسته روح و روانش را به هم ریخته بود و از سوی دیگر دلنگران نامزدش بود که میخواست همراه او راهی خانه بخت شود. اما همه امید و آرزوهای مقتول و خودش را در یک لحظه به نابودی کشانده بود.
مرد زندانی، روز و شب در فکر بود با این حال هر بار که نامزد وخانوادهاش به ملاقاتش میآمدند چهره آشفته و افسردهاش را پشت نقاب لبخند مصنوعیاش پنهان میکرد تا آنها را در آرامش ببیند.
البته او بخوبی میدانست که خندههای خانوادهاش نیز مصنوعی هستند. براستی یک اشتباه بزرگ، زندگی چند خانواده را به هم ریخته بود؛ مادری پسرش را از دست داده و خانواده دیگری پسر جوانشان را به اتهام قتل در زندان میبیند.
همزمان با تأیید حکم قصاص در شعبه 13 دیوان عالی کشور، تنها روزنههای امید برای نجات جوان اعدامی نیز کور شد. سرانجام اواخر هفته گذشته موعد اجرای حکم فرا رسید و از بلندگوی زندان امیر را صدا کردند.
او میدانست که آخرین لحظههای زندگیاش فرارسیده است. دستبند و پابند زده شد و سرباز جوانی در کنار امیر ایستاد و با هم به طرف سالن اجرای حکم به راه افتادند.
امیر قدرت راه رفتن نداشت و سرباز جوان به او کمک میکرد تا به جایگاه برسد. همه در انتظار اجرای حکم بودند. مرد جوان که اشک میریخت هرچه به چوبه دار نزدیکتر میشد قدمهایش را بسختی بر میداشت.
اما وقتی با مادر مقتول روبهرو شد روی زانوهایش نشست و با التماس از او درخواست بخشش کرد. امیر التماس میکرد و زن میانسال را قسم میداد که او را ببخشد.
صدای او در سالن پیچیده بود تا اینکه مسئول اجرای حکم از امیر خواست تا آرام باشد. حالا دیگر مرگ در چند قدمی مرد جوان قرار داشت و سکوت همه جا را فرا گرفته بود و همه رؤیاهایش در طناب آویزان دار به پایان میرسید تا اینکه مسئولان واحد صلح و سازش اجرای حکم دادسرای امور جنایی تهران وارد عمل شده و از مادر مقتول برای آخرین بار درخواست کردند عامل قتل را ببخشد.
در این میان امیر نیز با صدایی لرزان گفت: «از همان روز بازداشت توبه کردم که دیگر هیچ کار اشتباهی نکنم و از خدا و امام حسین(ع) کمک خواستم تا نجاتم دهند و...
همان موقع مادر میانسال با شنیدن حرفهای مرد جوان فرصت خواست تا درباره این ماجرا بیشتر فکر کند و همین کافی بود تا زمان اجرای حکم به روز دیگری موکول شود.
بدینترتیب امیر به محوطه زندان بازگشت و بلافاصله سراغ تلفن زندان رفت و از زنده بودنش به خانواده خبر داد. آنها نیز اشک شوق ریختند اما هنوز معلوم نبود اینامیدواری تا چه زمان طول میکشد و آیا مادر مقتول رضایت قطعیاش را اعلام میکند یا نه؟
همه در انتظار تصمیم مادر میانسال بودند تا اینکه زن میانسال همزمان با سالروز ولادت امام حسین(ع) به دادسرای امور جنایی تهران رفت و در شعبه اجرای احکام اعلام کرد که بهخاطر امام حسین(ع) قاتل پسرش را که توبه کرده بخشیده است.
انتهای پیام/