به گزارش سرویس حوادث
تفتان ما، به نقل از مشرق، یکی از این زنان درحالیکه روبهروی افسر تحقیق یکی از کلانتریهای مشهد نشسته بود، گفت: چندی پیش بعد از آشنایی اینترنتی عاشق جوانی به نام پوریا شدم. او به خواستگاری آمد. خانوادهام راضی نبودند. در برابرشان ایستادم، تهدید میکردم یا باید با پوریا ازدواج کنم یا خودکشی میکنم.
پدر و مادرم وقتی این شرایط را دیدند، کوتاه آمدند. دوستی اینترنتی ما بالاخره به ازدواج انجامید. دو سال گذشت.
وی گفت: بعد از ازدواج روزگارم سیاه شد، نتوانستم این شرایط را تحمل کنم، طلاق گرفتم. بعد از این ماجرا حس تنفر به تمام مردها وجودم را فرا گرفته بود. خانوادهام راه میرفتند و سرکوفت میزدند.
حالم خیلی بد بود. در یک شرکت مشغول به کار شدم. با یکی از دوستانم خانهای اجاره کردیم. میخواستم کمی از جو خانواده دور باشم. وی با اشاره به اینکه شرایط دوستم هم مثل من بود، ادامه داد: متأسفانه همخانگی با سمانه به تباهی سرنوشتم انجامید. تا به خودم آمدم دیدم معتادم کرده است.
بعد هم برای تفریح و گردش سر از دوبی درآوردیم و... مواد مخدر امانم را بریده است. از چند ماه قبل شیشه مصرف میکنم. مواد مخدر صنعتی حالم را بدتر کرد. من و سمانه تصمیم داشتیم مرد جوانی را سرکیسه کنیم، موضوع لو رفت. دستگیر شدیم. برای خودم متأسفم.
از ریخت و قیافه افتادهام. دلم برای آن روزها که شکل و شمایلم مثل بچه آدم بود و مدرسه میرفتم، تنگ شده است. دلم برای خواهر و برادرم تنگ شده است. من نابود شدم، بهتر است بگویم با دست خودم سرنوشتم را نابود کردم.
خجالت میکشم با خانوادهام روبهرو شوم. من لکه ننگ خانواده هستم.
بنا بر این گزارش، پرونده اتهامی این زن در حال رسیدگی است.
انتهای پیام/