تاو و اسپایک؛ هدیههای آمریکایی - صهیونیستی در دستان تروریستهای سوری + تصاویر
30 خرداد 1395 ساعت 9:41
گروههای تروریستی در عراق و سوریه از موشکهای ضدزره غربی استفاده میکنند.
به گزارش سرویس سياسي تفتان ما، بنا به گزارش منابع نظامی سوریه تروریستهای تکفیری در خاک این کشور از تسلیحات سنگین ساخت آمریکا استفاده میکنند که نمونهای از این سلاحها، موشک ضدتانک تاو و اسپایک است. این محمولههای سنگین از طریق دربار دلارهای نفتی (عربستان) خریداری و از مرزهای ترکیه به سوی گروههای تروریستی تکفیری فرستاده میشود.
عناصر گروه موسوم به ارتش آزاد (الجيش السوری الحر) با انتشار تصاویری مدعی هدف قرار دادن مواضع نیروهای مردمی و ارتش سوریه در جنوب حلب با استفاده از موشک تاو شدند.
این گروه تروریستی اعلام کرده است که در حمله به مواضع ارتش سوریه از موشک تاو استفاده کرده است. پیشتر منابع خبری فاش کرده بودند که رژیم سعودی موشک تاو در اختیار تروریستهای سوری قرار دادهاند. هم چنین چندی پیش رسما اعلام شد که داعش در سوریه و عراق از موشک ضد زره اسپایک استفاده میکند.
در شرایطی که حامیان اصلی تکفیری ها با تشکیل ائتلاف به اصطلاح ضد داعش، وانمود می کنند که دیگر از تکفیری ها حمایت نمی کنند و روند ارسال مهمات و تجهیزات برای آنها متوقف شده، اما ده ها سند نشانگر این واقعیت است که ارسال محموله های اهدایی برای داعش همچنان ادامه دارد. از ۱۳ نوامبر (22 آبان) گذشته در پاریس منابع واردکننده سلاح برای داعش به دقت زیر نظر گرفته شده است؛ در حالی که حمایت از داعش از سال ۲۰۱۴ ادامه دارد. بسیاری از سلاح هایی که گروه های افراطی در سوریه و عراق از آن استفاده میکنند به آسانی به دست آنها رسیده است؛ اما داعش حامیان خارجی نیز دارد که برخی از آنها دوستان آمریکا هستند.
عربستان بزرگترین واردکننده سلاح های ساخت انگلیس است و تسلیحات و مهماتی به ارزش 4 میلیارد پوند (بیش از 6 میلیارد و 100 میلیون دلار آمریکا) در 5 سال گذشته خریداری کرده است. اردن و امارات نیز همچون عربستان تهدیدکننده بسیار جدی امنیت و آرامش منطقه هستند و قطر، کویت و بحرین هم از این قافله عقب نمانده اند. این کشورها که حامیان اصلی تروریسم در منطقه هستند در کنار آمریکا و ترکیه عاملان اصلی تزریق تسلیحات به درون گروه تروریستی داعش به حساب می آیند.
منابع تامین کننده سلاح داعش زیاد است. داعش همانند گروه های مسلح در سوریه از حمایت قوی ترکیه، قطر و عربستان سعودی برخوردار است. علت این حمایت به منافع مشترک مربوط میشود.
دسترسی گروه های تروریستی تکفیری به تسلیحات و وسایل نقلیه آمریکایی در سوریه و عراق موضوعی است که آمریکا را مدت ها به حمایت از تروریسم متهم کرده است. این در حالی است که علاوه بر موشک های تاو، خودروهای تویوتا هایلوکس صفر، مسلسل های M-16 و دیگر تسلیحات ساخت آمریکا همواره در دست این گروه های تروریستی دیده شده است.
موشک تاو نیز، همانند اغلب سلاحهای جدید تروریستها، از جمله موشکهای دوش پرتاب استینگر، مختص ارتش آمریکاست و نمیتوان آنها را در پادگانهای عراق و سوریه و در میان غنائم جنگی پیدا کرد.
امنیت زمینی یک امنیت مطلق یا نسبی خواهد بود و این امنیت در نتیجه وجود عوامل مختلفی است که یکی از آنها وجود نیروی زمینی قدرتمند است و لذا وجود تسلیحات پیشرفته به یقین به ارتقا امنیت زمینی کمک ویژهای خواهد کرد. موشکهای ضد زره به عنوان عوامل موثری هستند که در رزم زمینی کاربرد دارند و میتوانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند. اما کارآمدترین موشکهای زره زره دنیا کدامند؟
موشک TOW
بیجیام-۷۱ تاو نوعی موشک هدایتشونده ضد تانک است که در دهه ۱۹۶۰ در شرکت هوانوردی هیوز طراحی شده و از سال ۱۹۷۰ به خدمت ارتش آمریکا پذیرفته شد.تاو در کنار موشک روسی ۹کی۱۱ مالیوتکا یکی از دو موشک هدایتشونده پرتیراژ دنیا بودهاست. این موشک هم قابلیت شلیک سطح به سطح و هم قابلیت شلیک هوا به سطح را دارد.موتور این موشک دومرحلهای و از نوع سوخت جامد است. سامانههای پرتاب متعددی برای این موشک طراحی شده که شامل پرتابگرهای قابل حمل توسط پیادهنظام، پرتابگرهای نصبشونده بر روی خودروها و پرتابگرهای نصبشونده بر روی بالگرد میشود. موشک تاو در هیچیک از کشورهای کاربر آن از رده خارج نشده اما بهینهسازیهای متعددی بر روی آن انجام شدهاست.
مشخصات
برد مفید موشک: ۶۵ تا ۳۷۵۰ متر
طول موشک: 16/17 متر
وزن کل موشک در مدلهای مختلف: بین ۱۸/۹ کیلو تا ۲۲/۶ کیلوگرم
قدرت نفوذ در زره: 60 تا 80 سانتی متر
حداکثر شتاب موشک تاو: ۲۷۸ متر بر ثانیه
برد مفید این موشک ۶۵ تا ۳٬۷۵۰ متر، کالیبر آن ۱۵۲ میلیمتر، وزن کلاهک آن ۳٫۹ کیلو در مدلهای آ تا سی و ۵٫۹ کیلوگرم در مدلهای دی تا اف، و وزن کل موشک در مدلهای مختلف بین ۱۸٫۹ کیلو تا ۲۲٫۶ کیلو است.قدرت نفوذ این موشک در زره حدود ۶۰ سانتیمتر در مدل آ و بی و ۷۰ تا ۸۰ سانتیمتر در مدل سی برآورد شدهاست. حداکثر شتاب موشک تاو ۲۷۸ متر بر ثانیه است و فاصله بین شلیک تا برخورد موشک با هدف در حداکثر برد مفید موشک ۲۰ ثانیه است که به معنای میانگین سرعت حدود ۱۸۷ متری این موشک است.
دراگون
دراگون را باید در حقیقت موشک ضدزره نسل دوم به حساب آورد . این موشک قابل حمل توسط نفر و هدایت شونده ، توسط کمپانی مک دانل داگلاس وریتون ساخته شده است. این موشک قابل شلیک توسط نفر است و به روش سیمی هدایت می گردد، یعنی فرمان های کنترلی و تصحیح مسیر به سوی هدف توسط یک سیم نازک از لانچر به موشک منتقل می گردد. تغییر مسیر موشک به روش تغییر بردار پیش ران صورت می گیرد. سیستم شامل موشک و لانچر پرتاب می باشد و مکانیزم ردیاب حرارتی و همین طور دید در شب بر روی لانچر سوار است. لانچر مجهز به دو پایه و باتری می باشد.
کلاهک موشک، قدرت انهدام زره پوش های متوسط و سنگرهای سبک را به نیروهای پیاده می دهد. دراگون از اوائل دهه ی هفتاد میلادی وارد ارتش آمریکا شد. سیستم هدایت سیمی به کاربر این امکان را می دهد که موشک را در یک مسیر مستقیم نسبت به هدف حفظ کند. برای این منظور کافی است کاربر هدف را در مرکز سایت دید حفظ نماید. لانچر از جنس کامپوزیت و قابل استفاده به دفعات است. دراگون در اوائل دهه ی 90 مورد بازنگری و ارتقاء قرار گرفت که نتیجه ی آن سوپر دراگون بود. نسل اول دراگون دارای برد 1000 متر و زمان پرواز 11.2 ثانیه بود . نمونه ی بهینه سازی شده ی دراگون دارای 18 اینچ قدرت نفوذ بیشتر و برد 1500 متری است. اولین استفاده ی رزمی دراگون مربوط به جنگ ایران و عراق است که این موشک توسط نیروهای ایرانی بر ضد قوای زرهی عراق به کار گرفته شد. تعداد محدودی از این موشک در زمان رژیم پهلوی تحویل ارتش ایران گردید. این موشک امروزه توسط وزارت دفاع ایران به روش مهندسی معکوس تولید می گردد و پارهای از مشخصات آن نیز ارتقاء داده شده است.
دراگون توسط نیروی زمینی و سپاه تفنگداران دریایی آمریکا و 10 کشور دیگر به خدمت گرفته شده و تاکنون ارتش آمریکا 7000 لانچر و 33000 موشک دراگون را به خدمت گرفته که از این تعداد 17000 موشک مربوط به سپاه تفنگداران دریایی می باشد. دراگون در درگیری هایی نظیر جنگهای اول و دوم خلیج فارس و افغانستان با موفقیت مورد استفاده قرار گرفت. قدرت نفوذ دراگون چیزی حدود 500 میلیمتر است، با این حال این اژدهای کوچک در مقابل زره تانکهای مدرنی مانند آبرامز، مرکاوا و T 92S هیچ کاری از پیش نمی برد. امروزه ارتش آمریکا مشغول جایگزینی این موشک با موشک جاولین می باشد.
جاولین
جاولین اولین موشک ضد زره قابل حمل توسط نفر پیاده با قابلیت شلیک و بعد هیچ است که توسط ارتش آمریکا مورد استفاده قرار گرفته است.
جاولین موشکی با قابلیت شلیک کن و فراموش کن است که قبل از شلیک توسط کاربر (فرد شلیک کننده) به اصطلاح روی هدف قفل میکند و دارای سامانه هدف یابی خودکار است. این موشک دارای قابلیت حمله از بالا به هدف خود میباشد، بدین صورت که ابتدا موشک مسافتی را به سمت بالا طی میکند و سپس به قسمت بالای هدف شیرجه میرود. با توجه به اینکه معمولاً زره بالای تانک از قسمتهای دیگر آن ضعیفتر است، حمله از بالا احتمال بالاتری برای از بین بردن تانک دارد. این موشک قابلیت حمله مستقیم جهت انهدام سنگر یا ساختمان و همچنین موقعیتهایی که امکان حمله از بالا وجود ندارد نظیر شلیک از داخل یک ساختمان را نیز دارد. این موشک همچنین قابلیت انهدام بالگردها را در حالت حمله مستقیم دارد.
این موشک در حالت حمله از بالا حداکثر ۱۵۰ متر و در حالت حمله مستقیم ۵۰ متر از سطح زمین ارتفاع میگیرد. جاولین مجهز به سامانه رهگیری هدف با روش پردازش تصویر فرو سرخ است. سرجنگی دو مرحلهای این موشک مجهز به دو خرج متمرکز است که اولی زره واکنشی انفجاری تانک را از بین میبرد و دومی زره اصلی تانک را منهدم میسازد. موشک جاولین به طور گستردهای در تهاجم به عراق در سال ۲۰۰۳ به کار رفت و باعث انهدام تعداد زیادی تانک تی-۷۲ و تایپ-۶۹ عراق شد.
این موشک ابتدا توسط مکانیسم شلیک نرم از لوله پرتاب کننده به بیرون پرت میشود، سپس بعد از اینکه از پرتاب کننده فاصله مناسبی پیدا کرد، موتور راکت آن روشن میشود. این قابلیت باعث میشود تا شناسایی محل شلیک کننده توسط دشمن دشوار شود، همچنین امکان شلیک موشک از داخل ساختمان نیز فراهم گردد. با این وجود موج انفجاری که از پشت لوله پرتاب کننده خارج میشود برای افرادی که در نزدیکی آن هستند خطرناک است. با توجه به قابلیت شلیک کن و فراموش کن این موشک، افرادی که آن را شلیک کردهاند میتوانند محل شلیک را به سرعت ترک کنند تا از سوی دشمن شناسایی نگردند.
این موشک غالباً توسط دو نفر استفاده میشود که یکی شلیک کننده و دیگری حمل کننده مهمات است، اگر چه در موقعیتهای اضطراری امکان حمل و شلیک آن توسط یک نفر نیز وجود دارد. زمانی که شلیک کننده مشغول هدفگیری و شلیک موشک است، حمل کننده مهمات در پی اهداف دیگر میگردد و همچنین مراقب خطرات احتمالی از سوی دشمن است.
نکته متمایز کننده این موشک ازسایر موشکهای ضدزره هدایتشونده به خصوص در سالهای طراحی و ساخت این موشک (۱۹۸۹-۱۹۹۶)، بهره گیری از فناوری پردازش تصویر طیف نوری فرو سرخ جهت رهگیری هدف بود. بهطوریکه این موشک قادر است پس از جدا شدن از پرتابکننده تمام عملیات رهگیری هدف را به صورت خودکار و به طور مستقل انجام دهد.
بخشهای اصلی سامانه رهگیری هدف در جاولین
حسگر نوری
حسگر نوری این موشک یک حسگر آرایهای مستطیلی به ابعاد ۶۴ در ۶۴ واحد حسکننده نور فرو سرخ طول موج بلند است. این حسگر از نوع جیوه-کادمیم-تلوریم است. مجموعه حسگر در قسمت سر موشک داخل یک نیم کره شفاف نسبت به نور فرو سرخ قرار دارد. میزان نور دریافتی هر واحد حسگر متناسب با بار الکتریکی ذخیره شده در آن واحد میباشد. یک مدار الکترونیکی که در پشت مجموعه حسگر جاسازی شدهاست، وظیفه خواندن بار الکتریکی کلیه ۴۰۹۶ واحد نوری و تبدیل آن به یک سیگنال مناسب برای واحد پردازش کننده را به عهده دارد.
بخش خنک کننده حسگر
با توجه به اینکه حسگرهای جیوه-کادمیم-تلوریم برای عملکرد مناسب و دریافت سیگنال با اغتشاش کم میبایست در دمای حدود ۷۷ درجه کلوین قرار بگیرند، از اینرو یک سامانه خنک کننده با استفاده از نیتروژن مایع تحت فشار در طول زمان پرواز موشک که بیشینه آن حدود ۹ ثانیه میباشد، وظیفه خنک کردن حسگر را به عهده دارد.
بخش ثابت نگهدارنده موقعیت حسگر
با توجه به اینکه میبایست همواره جهت دید حسگر رو به هدف باشد، سامانه ثابت نگهدارنده موقعیت، حسگر را طوری در داخل محفظه نگاه میدارد که تکانهای موشک و حرکات ناگهانی آن دید حسگر را مختل نکند. این سامانه از یک جیمبال، شتاب سنج ها، ژیروسکوپ جرمی چرخشی و موتورهایی برای تصحیح موقعیت حسگر، تشکیل شدهاست. این سامانه را میتوان به طور کلی یک خلبان خودکار نامید.
بخش کنترل رهگیری
این قسمت دارای یک پردازشگر سیگنال دیجیتال میباشد که با الگوریتمهای پردازش تصویر، محل هدفی را که قبل از شلیک توسط کاربر معین شدهاست، از روی تصویر دریافتی از حسگر نور فرو سرخ تشخیص میدهد و فرمان لازم را به قسمت کنترل جهت حرکت موشک صادر میکند تا جهت حرکت موشک همواره رو به هدف از پیش معین شده بماند. این الگوریتمهای پردازش تصویر شامل تشخیص الگو و برخی الگوریتمهای دیگر میباشد. ضمناً این بخش، حرکت موشک را بسته به اینکه حالت حمله از بالا یا حمله مستقیم انتخاب شده باشد، تنظیم میکند.
دهلاویه، پرنفوذترین موشک ضدزره دنیا
این موشک در برابر انواع اقدامات جنگ الکترونیک مقاوم است، مهمترین ویژکی ای موشک هدایت نیمه خودکار فرمان به خط دید سوار بر پرتو لیزر است که تجریه ساخت و بکارگیری چنین موشک ضد زرهی در توفان-5 و تندر نیز وجود داشته است. بنابراین دقت می توان منطقاً بالایی برای دهلاویه متصور بود.
همچنین اعلام شده که میزان نفوذ این موشک در زره های واکنشگر در بالاترین حد موشک های ضد زره جهان است. نگاهی به فهرست این تسلیحات عدد 1200 تا 1250 میلیمتر را نشان می دهد. در اینصورت هیچ یک از تانک های ساخته شده در دنیا نمی تواند در برابر دهلاویه با این میزان نفوذ مقاومت کند. باید توجه داشت بیشترین ضخامت زره تانک ها در نواحی جلو و بعضاً پهلوها بوده و در سایر نواحی از مقاومت کمتری برخوردارند. به عنوان مثال بیشترین عدد ادعا شده برای ضخیمترین بخش از تانک های ام-1 آبرامز آمریکا و مرکاوا ام-کی-4 رژیم صهیونیستی 1300 و 1080 میلیمتر عنوان شده است.
البته اعداد متنوعی در منابع مختلف عنوان شده است که استناد به همه آنها ضرورتی ندارد زیرا نمونه ای از موشک های ضد زره روسی با میزان نفوذ 1000 تا 1200 میلیمتر در جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان و حمله آمریکا به عراق در سال 2003 مورد استفاده قرار گرفت. در این جنگ ها به ترتیب انواع مدل های مرکاوا از جمله ام-کی-4(در لبنان) و آبرامز(در عراق) مورد اصابت این موشک قرار گرفتند که بهترین مقاوت حاصل شده توسط این تانک از کار افتادن و از رده خارج شدن تانک های مذکور بوده و در مواردی به انهدام تانک انجامیده است.
بنابراین اگر میزان نفوذ دهلاویه بیشتر از موشک مورد نظر نباشد، باز هم حریف سرسختی برای بهترین تانک های اصلی میدان نبرد(MBT) دنیا خواهد بود و از کار افتادن آنها کمترین نتیجه قابل حصول است. بدیهی است تانک از کار افتاده در میدان نبرد دیگر تهدیدی محسوب نمی شود و اساساً تانک های جدید از سازه های مستحکمی برخوردارند که در آزمایش های انجام شده مانعِ از هم پاشیدن آن حتی در صورت اصابت یک موشک سنگین مانند مارویک شده است. در حالی که تجربه دو جنگ یاد شده نشان می دهد همان موشک ضد زره برای از رده خارج کردن تانک های سنگین و مستحکم نیز کافی است. جالب اینجاست برخی کشورها مانند یونان و ترکیه پس از جنگ 33 روزه اقدام به خرید موشک فوق نمودند در حالی که امکان تهیه موشک های هم رده غربی نیز برای آنها فراهم بوده است.نگاهی به میزان نفوذ موشک های ضد زره قبلی ایران و مقایسه آن با تخمین صورت گرفته برای دهلاویه نشان دهنده یک جهش حدوداً 58 درصدی نسبت به بیشترین میزان نسل های قبلی دارد.
پرتابگر دهلاویه نیز هر چند شباهت هایی به پرتابگر توسن دارد، اما در آن لوله حاوی موش کدر بالاترین موقعیت قرار دارد، پس از آن سامانه هدفگیری و پس از آن چشمی مورد استفاده کاربر که مشخص کننده محل سر او است. بنابراین مزیت مطرح شده برای پرتابگر توسن در اینجا باز هم بیشتر شده و هم حفاظت خدمه در برابر شعله ناشی از پیشران و هم اختفای او در عوارض بهتر است. از اینرو احتمال بکارگیری یک پیشران راکتی قویتر نسبت به توسن را در دهلاویه می توان مد نظر داشت.همچنین اعلام شده دهلاویه توانایی هدف قرار دادن بالگردها را نیز دارد. از اینرو مانند خانواده موشک های توفان، تندر و توسن، این سلاح را نیز باید موشکی چند منظوره محسوب نمود.عدم استفاده از هدایت سیمی و استفاده از یک پیشران راکتی مفروض، برد بالاتری را برای دهلاویه در مقایسه با نسل های قبلی موشک های ضد زره ایران را فراهم خواهد کرد.
شباهت های پرتابگر دهلاویه به توسن بیانگر وجود مزایای عملیاتی مناسبتر آن نسبت به موشک های توفان است. قابلیت جدا شدن لوله حامل موشک از مجموعه هدفگیری و سه پایه و راحتی نصب و آماده سازی در این نوع پرتابگرها مزیت حمل و نقل ساده تر توسط تعداد کمتری نفر را به همراه دارد در نتیجه این دهلاویه توسط واحدهای سبک رزمی مانند موتورسیکلت های دو و چهار چرخه قابل حمل و توسط نوع چهار چرخ قابل بکارگیری خواهد بود.موشک های فعلی ضد زره کشور همچنان برای انهدام طیف وسیعی از اهداف مانند نفربرهای زرهی، تانک های سبک وزن شناسایی، سنگرهای مستحکم و خودروها و حتی بالگردها کارایی دارند و موشک جدید دهلاویه که از قیمت بالاتری هم دارند به عنوان عضو جدید و جوان این خانواده خط دفاعی مستحکمی را در برابر تانک های پیشرفته غربی و شرقی برقرار نموده و تولید بومی آن نیز امکان ارتقاء و بهسازی های آتی را تضمین می کند.
کورنت
نوعی موشک ضد تانک هدایتشونده سنگین روسی است که در سال ۱۹۹۴ ارائه شد. این موشک برای انهدام تانکهای اصلی میدان نبرد نسل جدید و هلیکوپترهای کند و ارتفاعپایین طراحی شده اما به خاطر هزینهٔ بالای تولید قرار نیست به طور کامل جای سیستمهای ضدتانک قبلی را بگیرد. کد گراو این موشک 9M133 و نام ناتو آن AT-14 Spriggan است.
کورنت برخلاف دیگر موشکهای ضدتانک از هدایت سیمی استفاده نمیکند، بلکه با پرتو لیزر به سوی هدف حرکت میکند. این موشک ۲۷ کیلو وزن و توانایی عبور از ۱۰۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر زره فولادی را دارد و در مسافتهای ۱۰۰ تا ۵۵۰۰ متری کارایی دارد و مدلی از آن با سرجنگی ترموباریک برای استفاده علیه سنگرها و نفرات نیز طراحی شدهاست.در دهه ۹۰ میلادی ارتش سرخ سعی در جایگزینی موشک قدیمی کنکورس (آتی-۵) که در آن زمان بیش از ۲۰ سال بود که در خدمت بود با یک موشک جدید و کارآمدتر داشتند.
موشک کورنت با دو سر جنگی قابل استفاده است
1. برای اهداف انسانی و جنگهای شهری
2. سر جنگی دومرحلهای برای مقابله با اهداف زرهی دارای زره واکنشگر
برد موشک کورنت در روز حداقل ۱۰۰ متر و حداکثر ۵۰۰۰ متر است و برد این موشک در شب حداقل ۱۰۰ متر و حداکثر ۳۵۰۰ متر است.موشک کورنت یکی از جدیدترین موشکهای نسل سه است که برای مقابله با جمینگ از یک سیستم لیزری جدید استفاده میشود. این سیستم معادل سیستم بکار رفته در افجیام-۱۴۸ جاولین است.در جنگهای اخیر ثابت شده که این موشک در جنگهای شهری در برابر بسیاری از زرهپوشهای معروف مانند مرکاوا مارک ۳اسرائیل، آبرامز و استریکر امریکا و بیامپی و بیتیآر-۹۰ روسیه موثر است. شواهد نشان میدهد موشک کورنت مافوق صوت در جنگ حزبالله و اسراییل ۲۰۰۶ و جنگ عراق ۲۰۰۳ حضور داشته است است.
سوخت موشک توسط سوخت جامد تامین میشود. در ضمن موشک دارای دو اگزوز میباشد و از یک سیستم لیزری SACLOS (هدایت لیزری خط دید نیمهاتوماتیک) استفاده میکند.سیستم هدایت این موشک در برابر اقدامات الکترونیکی مقاوم است و قابلیت عملیات در همهی شرایط آبوهوایی و روز و شب را داراست. این موشک با کلاهک دومرحلهای قابلیت نفوذ ۱۰۰۰- ۱۲۰۰ میلیمتر پشت سر زره واکنشگر را داراست. همراه موشک کورنت سهپایه پرتاب ۹پی۱۶۳-۱ و دوربین حرارتی ۱پیان۷۹ نیز میباشد.
اسپایک
توسعه موشک ضد تانک اسپایک در میانه دهه ۱۹۸۰ در شرکت اسرائیلی رافال شروع شد.هدف از توسعه این موشک، ساخت موشک ضد تانک با قابلیت استفاده در روز و شب برای جایگزینی موشک های چون تاو و دراگون بود. در نیازمندی اولیه این موضوع پیشبینی شده بود که موشک بتواند با اهدافی درگیر شود که در دید مستقیم کاربر نیست و بتوان آن را در حالت قفل نشده شلیک کرد و دارای هدایت همزمان باشد. این موشک در اوائل دهه ۱۹۹۰ تست شد و در سال ۱۹۹۷ عملیاتی شد.موشک اسپایک یک موشک با سامانه هدایت تصویر بردار فروسرخ است و توان شلیک کن فراموش کن دارد، یعنی بعد از شلیک نیازی به هدایت کاربر ندارد.
سیستم اسپایک شامل سه بخش است .
1. موشک که درون یک محفظه استوانه ای شکل از کارخانه پلمپ تحویل داده میشود.
2. بخش کسب هدف شامل یک دوربین است و ماشه شلیک
3. سه پاییه
کاربر، بخش هدایت موشک را بر روی محفظه استوانه ای که موشک درون آن است متصل میکند و سه پایه را نیز به آن وصل میکند. با کمک دوربین، سایت آتش هدف را کسب کرده و یک علامت + را روی هدف قرار داده، موشک را روی هدف قفل می کند و بعد موشک شلیک میشود. اسپایک دارای یک دوربین بر روی دماغه است که در روز و شب با دید حرارتی یا بدون دید حرارتی میتوان هدف را کسب کند. در واقع اطلاعات هدف از طریق دوربین سایت آتش به رایانه موشک داده شده و موشک بلافاصله بعد از خروج از لانچر به صورت خودکار دست به کسب هدف زده و دیگر نیازی به کاربر ندارد. سرانجام موشک اوج گرفته و با زاویه ۶۰ تا ۸۰ درجه روی سرهدف فرود می آید.
تیر انداز استوانه خالی موشک را دور انداخته و برای آتش بعدی سایت آن را به محفظه موشک بعدی وصل میکند. کل سیستم در عرض ۳۰ ثانیه آماده آتش میشود. نسخه هایی از اسپایک دارای یک کابل فیبر نوری متصل به موشک است که میتوان با آن موشک را هدایت همزمان کرد. این به معنی این است که مثلا اگر هدف پشت یک تپه و یا خاکریز باشد، کاربر موشک را شلیک کرده، تصاویر دوربین سر موشک با فیبر نوری به کاربر ارسال میشود، موشک بعد از گذر از فراز تپه یا خاکریز و کاربر با کمک دوربین هدف را کسب و روی آن قفل کرده و در نهایت هدف نابود میشود.
آتش جهنم
ایجی ام-۱۱۴ هِلفایر به معنای «آتش جهنمی»، نوعی موشک هوا به زمین ساخت ایالات متحده آمریکا است که به عنوان یک موشک ضد زره با سامانهٔ هدایتی شلیک و بعد هیچ در شرکت صنایع دفایی لاکهید مارتین طراحی و تولید شده است. هلفایر علاوه بر کاربرد اصلی خود یعنی نابودی تانکهای دشمن علیه دیگر اهداف سطحی نیز قابل استفاده است. این موشک از توانایی حملات ضربتی دقیق برخوردار است و میتوان آن را از روی سکوهای زمینپایه، دریاپایه و هواپایه شلیک نمود اما معمولاً بر روی بالگردهای جنگنده اصلی ارتش ایالات متحده آمریکا سوار میشوند و موشک هوا به زمین اصلی ارتش آمریکا و چندین ارتش دیگر دنیا در کلاس موشکهای ۵۰ کیلویی است.
طراحی این موشک از سال ۱۹۷۴ با اعلام نیاز نیروی زمینی ارتش آمریکا آغاز شد. آمریکایی ها نیازمند یک موشک ضد تانک کارآمد برای نابودی خودروهای زرهپوش دشمن بودند که از روی هلیکوپتر شلیک شود. تولید اولین مدل این موشک با نام ایجیام-۱۱۴ای در سال ۱۹۸۲ آغاز شد. بیشتر مدلهای هلفایر با سامانه هدایتی آشیانهیابی لیزری هدف خود را پیدا میکنند، به استثنای مدل ال این موشک معروف به لانگبو (Longbow) که از هدایت راداری بهره میبرد. هدایت لیزری را هم خود سکوی شلیکگر موشک میتواند انجام دهد. مثلا هلیکوپترهای آپاچی از طریق دوربینهای الکترونیکی که بر روی دماغه آنها نصب شده این کار را انجام میدهند و هم اینکه یک هواگرد دیگر یا یک ناظر زمینی قادر است با استفاده از علامتگذار لیزری کار هدایت موشک را به انجام رساند. این حق انتخاب به هلفایر این امکان را میدهد که حتی به اهدافی که خارج از میدان دید شلیکگر موشک باشد نیز حمله کند.
روش به کار گیری موشک آتش جهنم
به دو روش می توان این موشک را در میدان نبرد به سمت هدف شلیک نمود. 1. روش خودکار و 2. روش کنترل از راه دور.در روش خودکار سرنشینان بالگرد هدف را شناسایی کرده و سپس موشک را شلیک می کند و تا زمان تخریب موشک را به کمک علامت گذاری لیزری (مستقر روی همان بالگرد) هدایت می کنند.در روش کنترل از راه دور، بالگرد تنها موشک را شلیک می کند و علامت گذاری لیزری که در جایی غیر از بالگرد شلیک کننده موشک به عنوان مثال روی زمین یا بالگرد دیگر قرار دارد نقش هدایت موشک تا برخورد به هدف را بر عهده دارد.از آن جایی که در این روش بالگرد شلیک کننده موشک پس از شلیک نیازی به هدایت موشک ندارد می تواند از صحنه نبرد خارج شود که در نتیجه باعث افزایش حفاظت بالگرد و تیرانداز در صنحنه نبرد می شود.
افزون بر دو روش به کارگیری فوق موشک آتش جهنم را به دو روش می توان روی هدف قفل نمود. 1- روش قفل شدن روی هدف قبل از شلیک و 2- روش قفل شدن روی هدف بعد از شلیک.در روش اول علامت گذار لیزری قبل از شلیک موشک هدف را با پرتو لیزر روشن می کند.مزیت استفاده از این شیوه اطمینان خلبان بالگرد از قفل کردن موشک روی هدف در مرحله قبل پرتاب است.در این روش احتمال از دست رفتن کنترل موشک کاهش می یابد.عیب این روش ، احتمال هوشیاری هدف و نشانه دادن واکنش همچون پرتاب نارنجک های دود زا است که عامل مهمی در ایجاد اختلال در فرایند هدایت موشک آتش جهنم است.
در روش دوم، علامت گذار پس از شلیک موشک هدف را روشن می کند.در این روش پیش از هدف یابی لیزری بالگرد موشک را به سمت مسیر هدف شلیک می کند. در نتیجه موشک ابتدا بدون دید حرکت می کند. موشک به اندازه خیلی کمی اوج می گیرد، ولی تا بعد از زمان از پیش تعیین شده برای به کار افتادن لیزر در ارتفاع نسبتا پایین می ماند. مزیت این روش در آن است که علامت گذار در زمان مناسب هدف را با پرتو لیزر روشن می کند. از آن جایی که در این روش هدف مدت زمان زیادی تحت پرتو لیزر قرار نمی گیرد امکان نشان دادن واکنش مناسب ندارد. معمولا در این روش در مواجه با تانک های پیشرفته امروزی که به تشخیص دهنده های تهدید لیزر مجهز هستند استفاده می شود. اگر چه به طور مشخص روش"قفل روی هدف پس از شلیک"از روش"قفل روی هدف قبل از شلیک"پیچیده تر است.
ناگ، مار هندی
این طرح یکی از 5 طرحی است که سازمان دفاع هند بر روی آن تحقیقاتی انجام داد و در پایان به این نتیجه رسیدند میتواند طرحی مفید و کارا باشد. تحقیقات بر روی این طرح توسط DRDO: Defence Research and Development Organisation انجام گرفت که این شرکت برای این طرح در حدود 54.3 میلیون هزینه کرد.
ویژگی های فنی
در ابتدا تصمیم گرفته شد که موشک ناگ توسط 3 سیستم هدایت شود:
1. روش سیمی
2. روش مادون قرمز
3. روش امواج لیزری{MMW}
در ابتدا روش سیمی را برای آن نصب و اجرا شد و بعد از آن دو روش IIRو MMW بر روی ناگ تعبیه شدند، ولی در حال حاضر به جز آن 3 روش، از یک روش تصویر برداری هم استفاده میشود .سیستم مادون قرمز این موشک یک جستجوگر فعال دارد که برخورد به هدف را تضمین میکند. این جستجوگر درقسمت جلو موشک تعبیه شده است.
یکی از مزایای ناگ این است که اگر 3 سیستم اولیه هدایت ناگ موفق برخورد به هدف نشدند، در مرحله آخر سیستم هدایت تصویری با استفاده ار دوربین های تصویری CCD موشک را به سمت هدف هدایت میکند که در این روش هدف راهی برای جم (منحرف کردن) موشک ندارد و موشک میتواند هدف را شکار کند.این موشک دایره خطای در حدود 0.9 متر دارد.هدایت این موشک به این گونه است که اول در جهت هدف شلیک میشود و سپس بر روی آن قفل میکند و تا برخورد اتفاق بیفتد.
وزن این موشک در حدود 42 کیلوگرم است و این قابلیت را دارد که تا در حدود 4 تا 5 کیلومتر هدف رو شکار کند ( البته اگر موشک از سطح زمین شلیک شود و و اگر موشک در ارتفاع ویا توسط هلی کوپتر شلیک شود، برد آن افزایش چشم گیری پیدا میکند). جنس بدنه ناگ از فایبر گلاس است که این امر باعث میشود که موشک امواج راداری را کمتر بازتاب کند و کمتر توسط رادار دشمن شناسایی شود . لازم به ذکر است نیروی پیشرانه این موشک میتواند آن را در تمام شرایط آب و هوایی بدون هیچ خللی به خوبی هدایت کند.
بیشتر موشکها پس از شلیک، شعله بزرگی به دنبال خود دارند که این امر باعث میشود موشک به راحتی دیده شود، ولی در ناگ به جای یک خروجی از چند خروجی استفاده میشود که شعله کمتر شود و اگر این ستون آتش هم قابل رویت باشد؛فقط در ثانیه اول است. به علاوه یک بوستر تقویت کننده کوچک به آن اضافه شده است که از افت سرعت تا 90%جلوگیری میکند. موتور ناک دارای دو موتور مبتنی بر سوخت نیترات سدیم است که همین سوخت دود کمی تولید میکند.سرعت ناگ در حدود 230 متر بر ثانیه است و وزن کلاهک آن در حدود 8 کیلوگرم است.
در موشک ناگ این قابلیت هست که روی بالگرد نصب شود.
این نسخه به عنوان هلیکوپتر ناگ شناخته میشود که دارای 8 موشک با 2 پرتاب گر 4 تایی است که در دو طرف هلیکوپتر نصب میشود. در HELINA ناگ توسط قفل لیزری، مادون قرمز و هدایت تصویری هدایت میشود.در خودروی زرهی NAMICA یک سیستم هدایت بصری و قفل جداگانه تعبیه شده که بر امر هدایت این موشک تاثیر مثبت دارد. این هدایت بصری میتواند در شناسایی اهداف به اپراتور شلیک موشک بخصوص در بردهای بلند برد این هدایت چشمی در حدود 3 کیلومتر است کمک کند.
به همین منوال یک سیستم قفل و شناسایی اهداف در HELINA تعبیه شده که برد آن در روز به 7 کیلومتر و در شب به 6 کیلومتر میرسد که به روش NAMICA اول،هدف به طور کامل شناسایی و به سمت آن شلیک میشود و در فاز نهایی بر روی هدف قفل میشود. در این سیستم شناسایی پس از آن که هدف به طور 100% شناسایی شد، موشک شلیک میشود و قفل اول توسط سیستم خود هلینا است که قفل میشود که اگر قفل شکسته شد قفل دوم توسط سیستم موشک کارگر باشد.
در زمستان سال 2009 در آب و هوای سرد شمال هند این موشک مورد بررس قرار گرفت که به گفته ارتش هند در این آبو هوا برد این موشک دچار تقلیل شد. در زمستان 2009 همه از کارکرد این موشک خوشحال بودند و تصمیم گرفته شد که در تابستان سال بعد ساخته شود و در این مدت فقط تستهای نهایی جهت مانور دهی موشک انجام گرفته شد، به خصوص تست کنترل IIR و هدایت تصویری که این دو روش هدایت توسط هند بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد.
در ژانویه 2010 این موشک توانست یک تانک تی 55 ارتقا یافته را در برد 4.300 متری منهدم کند که در این تست از دو روش هدایت تصویری و مادون قرمز استفاده شد. اپراتورهای شلیک این موشک از سیستم شلیک کن فراموش کن این موشک بسیار راضی بودند.
گزارش از حمیدرضا قربانی
انتهای پیام/جوان
کد مطلب: 433427