به گزارش سرویس حوادث
تفتان ما،پنجشنبه شب بود، کمکم شهر در هالهای از سیاهی شب فرو رفت و مردمان آن به امید فردایی بهتر از دیروزشان سر بر بالین گذاشتند.
*آسمان قائمشهر حال عجیبی گرفته بود
حول و حوش ساعت پنج صبح صدای باد و باران لالایی گوشهای برخی شد تا بعد از بیداری چند دقیقهای ادامه خواب را با خیال یک روز بارانی داشته باشند.
ولی باران شدیدتر شد، وزش باد تندتر، گویی به ناگاه آسمان قائمشهر دل پیچهای عجیب گرفته بود و چون مار زخمی به خود میپیچید، در عرض چند ثانیه سقف خانهها در آسمان شروع به پرواز کرد و درختان یکی پس از دیگر میشکست و بر زمین میافتاد.
شاید به یک ساعت نکشیده کل شهر تبدیل به قبرستان درختان کهنسال و رودخانههای پرآب شد.
*گویا جنگ شده بود و همت بسیجی را طلب میکرد
عمق فاجعه بسیار بالا بود و همه از نخستین دقایق بعد از طوفان به خیابانها ریختند تا اوضاع خانه و شهرشان را رصد کنند. خطوط تلفن، شبکههای برق و سیستم آبرسانی هم از این طوفان در امان نماند، برای چند ساعت ارتباط گرفتن از طریق تلفن برای کسی میسر نبود. گویا جنگ شده بود و همت بسیجی را طلب میکرد.
نیروهای مردمی، بسیج و سپاه دست به کار شدند تا با جمعآوری لاشه درختان، مسیر را برای رفت و آمد خودروهای امدادرسان هموارتر کنند، همانانی که بدون هیچ چشمداشتی چکمههای خود را به پا کردند و با یک یا علی تنههای قطور درخت را از جویهای آب و مسیر راه برداشتند، گویا اگر محمد بلباسی هم بود یقیناً همینکار را میکرد.
*حضور نماینده ویژه رئیس جمهور در مازندران
به مرور زمان، نیروهای خدماتی شهرداری، آتش نشانی و غیره وارد عمل شدند تا در کنار مردم باشند و کمی از درد آنان بکاهند، حضور فرماندار و دیگر مسؤولان دستگاههای اجرایی هم مؤید همین ادعا بود.
نیروهای امدادی و کمکرسان از استانهای مجاور وارد مازندران شدند و بسیاری دیگر برای امداد اعلام آمادگی کردند.
رئیس دولت هم نماینده ویژه خود را به مازندران فرستاد تا از نزدیک عمق فاجعه را برانداز کند.
*ترس از اوراقیفروشان دورهگرد
جلسات متعددی در فرمانداری شهرستان تحت عنوان ستاد بحران برگزار شد تا هرچه زودتر مشکل قطع آب، برق و تلفن برطرف شود اما در گوشه گوشه شهر و روستا، مردم آسیب دیده از غم نداشتن سرپناه به کوچهها میدویدند و بر سر تیر و تختههای باقیمانده از طوفان، چمبره میزدند تا از گزند و دستبرد اوراقیفروشان دوره گرد که باقیمانده سقف منازل را به یغما میبردند در امان باشد.
دیگری هرچه ظرف و ظروف و پتو در خانه داشت جمع کرد تا آب و گل و لای رخنه کرده به خانهاش را تخلیه کند.
*تداعی روزهای جنگ و انقلاب و حضور بسیج
صفهای طولانی مردم برای خرید آب معدنی، نان و ایرانیت از دیگر صحنههایی بود که ذهن هر بیننده را به روزهای جنگ و انقلاب میبرد و عدهای سودجو که حسابی در این حادثه بارشان را بستند، البته نباید منش و مرام آن ایرانیت فروش را که حتی تقاضای مردم و فروش زیاد وسوسهاش نکرد که قیمت را بالا بکشد و حتی کمتر از قیمت روزهای قبل کالایش را عرضه کرد را هم نادیده گرفت.
حدود 54 ساعت از وقوع این سونامی در مازندران که کانون اصلی آن در قائمشهر بود میگذرد و هنوز نقاط زیادی نه برق دارند و نه آب، هنوز هستند خانههایی که سقف ندارند و تنها شاید سرپناهشان همین خانه بیسقف است.
*صبوری روستانشینان
مردم از دیروز صبح تا به امروز در جلوی مرکز توزیع برق، بنیاد مسکن، شهرداری و فروشگاههای دریافت ایرانیت صف کشیدهاند و از نداشتن آب و برق و مایحتاج ضروری خود ناله میکنند اما چه صبورند مردم شهرم که بی صدا فریاد میزنند و حتی مهمان تهرانیشان هم این را فهمید و تحت تأثیر آرامش و صبوری روستانشینان قرار گرفت.
گویا 15 هزار قرص نان، بطریهای آب معدنی، نایلون و ایرانیت در شهر توزیع شده و یا در حال توزیع است.
*روزهای آخر هفته بارانی است/مردم را دریابید
به گفته شهروندان، خدمات در حال انجام است اما سرعت زیادی ندارد، آنها از فرماندار شهرشان و همه آنانی که این چند روز خواب به چشمهایشان نیامده تشکر کردهاند اما انتظارشان سرعت بخشیدن بیشتر است، چرا که روزهای پایان هفته بارانی است و چشمها در انتظار اینکه سقفی سربند منزلشان را بپوشاند.
*مردم روستای ساروکلا همچنان بیآب در حال گذران زندگی هستند برقشان دیشب وصل شد اما آب همچنان قطع است.
*هنوز روستای سراجکلا آب و برق ندارد و تماس تلفنی با خطوط در بعضی از مواقع امکانپذیر نیست، سقف خانه رئیس شورای محل را که باد برد و خانهاش را آب گرفت و خودش از دیدن این صحنه راهی بیمارستان شد.
*بالاخره بعد از گذشت دستکم 44 ساعت از قطعی برق و آب در روستای جنید بر اثر طوفان، به همت مردم فهیم و شریف روستای جنید، دهیاری و اعضای شورای اسلامی روستا، مشکل قطعی آب و برق حل شد.
خداقوت به همه کسانی که در این ساعات همکاری کردند و امیدوارم از این پس مشکلاتی از این دست برای مردم عزیز استان به ویژه مردم ولایتمدار شهرستان قائمشهر به وجود نیاید.
*تقدیر و تشکر داریم از اعضای شورا، دهیار، فرمانده پایگاه و اعضای شورا پایگاه که در این ساعت طوفان شدید به کمک و امدادرسانی به مردم روستای خرماکلا شتافتند و خدا قوت میگویم به تمامی کسانی که در طوفان به مردم کمکرسانی کردند.
*وضعیت بنیاد مسکن برای دادن ایرانیت رایگان اصلا خوب نیست. مردم شهر برای گرفتن ایرانیت هجوم بردند با اینکه اول باید کارشناس بازدید کند و بعد مدارک را برای دریافت حواله ببرند.
اینها گوشهای از پیامهای مردمی است که به همکاران خبرنگار مخابره میشود تا هم کمبودها را گوشزد کنند و هم قدردان زحمات باشند.
*تراژدی مرگ گنجشکها
در این چند روز دوربینها عمق حادثه را از زوایای مختلف لنز خود به تصویر کشیدند که یکی از دیگری دردناکتر بود و در این بین تراژدی غمانگیز مرگ گروهی گنجشککان شهرم دلم را به درد آورد.
پرندگانی که سودای پریدن را در سر میپروراندند و در یک آن با صاعقهای در جایشان میخکوب شدند.
در گوشه گوشه شهر و روستا هنوز بچههایی هستند که سودای درس خواندن و زندگی کردن دارند اما سقفی ندارند که آسوده بخوابند.
از دیگر نکات جالب و قابل تأمل این حادثه میتوان به آمار فوتشدگان طوفان اشاره کرد که مسؤولان ارشد از آن اظهار بیاطلاعی میکنند و فرماندار در جلسه ستاد بحران اعلام میکند یک نفر به دلیل ریزش آوار جان خود را از دست داد.
*تکرار نشدن سیل زیراب در قائمشهر
مسؤولان ارشد کشور و استان! طبق گزارشهای ارسالی، خسارت ناشی از طوفان 90 میلیارد تا این لحظه در شهرستان قائمشهر برآورد شده و خسارات وارد شده بسیار است و اعتبارات شهرستانی کفاف نمیدهد، عزم را برای جذب اعتبارات ملی جزم کنید.
به گزارش فارس، تا جهان هستی در قید حیات است بلایای طبیعی وجود دارد و یقیناً طوفان 132 کیلومتر بر ساعت بامداد جمعه شهرستان قائمشهر آخرین آن نخواهد بود، چه خوب است مسؤولان از این اتفاقات درس بگیرند و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی مطالبات را زودتر پیگیری کنند تا تراژدی سیل زیراب در قائمشهر بار دیگر رقم نخورد.
انتهای پیام/فارس