به گزارش سرویس یادداشت ومقاله
تفتان ما، تکذیب تصاویر و کلیپهای منتشر شده از تخلفات زیست محیطی، دستگیر کردن منتشر کننده و بستن پرونده همچنان مانند گذشته، سادهترین و بیزحمتترین راهکار سازمان حفاظت محیط زیست برای رهایی از بحرانهایی است که با انتشار این تصاویر ایجاد شده و ناکارآمدی سازمان حفاظت محیط زیست را در پیشگیری از تخلفات زیر سوال میبرند.
سال گذشته بود که کلیپی دردناک از کشتار دو کل در بوشکان بوشهر منتشر شد. کلیپی که در آن متخلف با لحنی خشونتآمیز برای مسئولان محیط زیست بوشکان خط و نشان میکشید، آنها را "هیچ" خطاب میکرد و خبر از کشتار 90 کل دیگر میداد. این کلیپ که بارها در فضای مجازی دست به دست شده و سپس تحت عنوان کلیپ شکارچی رجزخوان، با تحلیلها و انتقاداتی نسبت به عملکرد ضعیف سازمان حفاظت محیط زیست در برخورد با متخلفات شکار و صید از سوی رسانهها انتشار یافت سرانجام در کمال ناباوری، پس از شناسایی نخستین منتشر کننده فیلم به فراموشی سپرده شد.
مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست اسفند سال گذشته، خبرِ شناسایی ناشر فیلم توسط پلیس فتا را، تحت عنوان "شکارچی رجزخوان در آستانه دستگیری" با این توضیح در رسانهها منعکس کردند: برای جلوگیری از اینکه مجرم متوجه نشود، جزئیات زیادی ارائه نمیدهیم."
اما شناسایی منتشر کننده فیلم شکارچی رجزخوان نه تنها به دستگیری شکارچی رجزخوان نینجامید بلکه پرونده این کشتار خونین را برای همیشه مختومه کرد. فیلمی که در آن متخلف، تاریخ تخلف را با خون شکار، بر روی تخته سنگی کنار لاشهها درج کرده بود، احتمالاً به این منظور که مسئولان سازمان، این تخلف را هم مانند سایر تخلفاتی چون کندن پوست پلنگ توسط پژمان پلنگکش، به دولت قبل نسبت ندهند.
از دیگر مواردی که سازمان حفاظت محیط زیست با دستگیری ناشر تصاویر تخلف و پاک کردن صورت مسئله، بی انگیزگی خود را در برخورد با متخلفان به نمایش گذاشته، دستگیری ناشر تصاویر کشتار حیات وحش توسط شکارچیان متعدد در سراسر کشور است.
یکی از صفحات اینستاگرام تحت عنوان شکارگاه، که علاقمندان شکار را گرد هم جمع کرده، به آلبومی از تصاویر کشتار حیات بدل شده و حتی نام یکی از مدیران سازمان را هم به عنوان شکارچی ذیل یکی از تصاویر شکار درج کرده بوده سرانجام مورد توجه رسانهها قرار گرفت اما این بار هم در کمال ناباوری، مدیر این صفحه اینستاگرامی دستگیر و صفحه مربوطه مسدود شد بی آن که تاکنون خبر دستگیری حتی یک مورد از صدها عامل کشتار حیات وحش که تصاویر مربوط به آن توسط مدیر این صفحه اینستاگرامی منتشر شده بود، اعلام شده باشد.
اما روز گذشته، دست به دست شدن فیلمی از سرگردانی یک توله ببر در فضای مجازی با زیر نویسِ "توله ببر در خیابان امامت مشهد / 7 آبان" که بازتابهای گستردهای را در رسانهها به همراه داشت، این بار پیش از شناسایی ناشر فیلم، به تحقق حدسیات، انجامیده و بیباکی سازمان حفاظت محیط زیست را در به نمایش گذاشتن سیاست همیشگی خود در مواجهه با موارد مشابه، بیش از پیش به تصویر کشید.
حمیدرضا خیلدار، فرمانده یگان سازمان حفاظت محیط زیست عصر دیروز ضمن "دروغ" عنوان کردن فیلم توله ببر سرگردان در خیابان خبر از طرح شکایت علیه ناشر فیلم داد. هر چند در توضیحات این مقام مسئول، عنوان نشده که فیلم مذکور بر اساس نظر کدام کارشناسِ صوت و تصویر و اصولاً بر چه اساس و از چه لحاظی، "دروغ" است اما آنچه که آشکار است رویهای است که به جای آنکه از اقدام به تخلفات جلوگیری کند از گزارش تخلفات جلوگیری خواهد کرد. رویهای که مصداق بارز ایجاد خفقان خبری سانسور تخلفات زیست محیطی است.
خیلدار در گفتوگوی دیروز پایان به رواج انتشار اخبار نادرست در فضای مجازی به منظور تبلیغ و جذب مخاطب بیشتر توسط برخی کاربران اشاره کرد و گفته بود: معمولاً به محض وقوع رویدادهای مربوط به حوزه محیط زیست گزارش آن را با جزئیات دریافت میکنیم در حالی که من گزارشی که این اتفاق را تأیید کند، دریافت نکردهام. تردد یک توله ببر در خیابان یک مسئله ساده نیست و اگر اتفاق افتاده بود حفاظت محیط زیست استان خراسان رضوی گزارش آن را میداد. این فیلم صحت ندارد و گزارشی در این مورد دریافت نکردهایم.
اگر این اظهارات بدان معنا باشد که تخلفات زیست محیطی تنها در صورتی که توسط ادارات کل حفاظت محیط زیست گزارش شده باشند صحت دارند، این سوال را پیش میآورند که آیا صدها تخلف زیست محیطی در سراسر کشور از جمله ورود غیرقانونی کوسههای سیرک پرتغال از مرز و انتقالشان به مشهد که سرانجام به دلیل شرایط نامناسب نگهداری، به خفگی آنها زیر سن سیرک پرتغال در مشهد انجامید، توسط ادارات کل مربوطه گزارش شده و مورد پیگیری قرار گرفته بودند؟ یا پیگیری فعالان زیست محیطی و رسانهها سرانجام پرده از این تخلفات کنار رفته است؟
توله ببر سرگردان در خیابان، که هنوز سرنخ زمان و مکان مشاهده شدنش توسط فیلمبردار کلیپ مذکور در دست نیست و شاید تاکنون توسط صاحبش به خانه بازگشته باشد بدون شک زنگ خطری را برای بسیاری از علاقمندان محیط زیست به صدا در آورده و آنان را با این پرسش رو به رو ساخته است که در صورت در دست داشتن مستندی از تخلفات زیست، کدام گزینه را باید انتخاب کنند؟ سکوت یا قرار گرفتن در مظان اتهام؟
انتهای پیام/تسنیم