به گزارش سرویس اقتصادي
تفتان ما در ایستگاه مترو گلشهر نام یک اغذیه فروشی در کنار دیگر دستفروشان ایستگاه شاید برای خیلی از مسافران مترو کرج جلب توجه کرده باشد که نظر من را هم به خود جلب می کند. "فلافل فروشی 1+5" نام این چرخ اغذیه فروشی سیار است.پیش می روم تا با این فلافل فروش گفتگو کنم.
بانوی 36 ساله کرجی به نام فهیمه اسکندری که صاحب این فلافل فروشی است در گفتگو با
تیتر1گفت: 4 سال پیش به اتفاق همسرم با گرفتن یک وام 2/5میلیون تومانی کار خودم را شروع کردم و از آن زمان در مترو گلشهر فلافل می فروشم بدون اینکه این گونه کار کردن را عیب و عار بدانم چرا که آدم برای اینکه به آرامش برسد نیاز به تلاش دارد.
وی افزود بیشترین مشتریان من ثابت هستند، چرا که ما بخاطر کم لطفی شهرداری که جایی برای ما دسفروشان در نظر نمی گیرد و جرو بحث هائی که با مغازه داران اطراف داریم تازه 6ونیم عصر کار خودمان را شروع می کنیم و این مسئله باعث شده که ما فقط روزی یکی دو مشتری تازه داشته باشم و اکثر مشتریان ما ثابت و شناخته شده هستند یعنی مشتریانی که هر روز در این ساعت از محل کار خود برمی گردند.
از او می پرسم چرا "1+5"را بریا فلافل فروش ات انتخاب کردی؟ دلیلش به برجام و توافق هسته ای مربوط می شود؟
فهیمه خانم می گوید: اتفاق همه مشتریان ما اغلب فکر می کنند که دلیل نامگذاری ما جنبه سیاسی دارد و یا نظریه های مختلفی مثل 5تا ببریم یکی اشانتیون میدهید و یا صحبت برجام و گروه 1+5 را مطرح می کنند. اما بعد اینکه استدلال خود را میگوییم برایشان جالب است و واکنش های متفاوتی را نشان می دهند.
اسکندری می گوید دلیلش این است که برای طبخ فلافل مقداری زمانی لازم است و ما برای آنکه مشتریان مان این مدت زمان را به خوبی بگذرانند یک فلافل راسرخ میکنیم تا آنها میل کنند و در این حال ساندویچ آنها را آماده میکینیم و 5فلافل را در ساندویچ آنها قرار می دهیم. تا اینکه دیدیم مشتریان مان هم از این طرز پذیرایی استقبال می کنند. ما هم که برای فلافل فروشیمان اسمی انتخاب نکرده بودیم تصمیم گرفتیم این نام را بنا بر طبع مشتریانمان بر روی فلافل فروشی خودمان انتخاب کنیم.
فهیمه خانم در ادامه اضافه می کند: ما از 1+5فقط این مسئله را میدانیم که انرژی هسته ای حق مسلم ماست.
بانوی اغذیه فروش می گوید: من با اینکه همسر ایثارگر هستم و از طرفی خواهر شهید محسوب می شوم هیچگاه از هیچ دستگاه دولتی انتظار نابجایی نداشتم و فقط از آنها میخواهم که برای ما احترام قائل شوند و مارا اذیت نکنند چرا که ما از کیفیت غذای خودمان مطمئن هستیم و به جرات میگویم همسرم خوزستانی است و فلافلهای ما حتی از فلافل های خوزستانی ها هم بهتر است.
دوست دارم مسئولین برای کاسبانی امثال ما که سرمایه ای برای داشتن جای ثابت و مغازه نداریم کاری بکنند و اجازه فعالیت بدهند. چرا که من هنوز مستاجر هستم و کرایه خانه را از این طریق به دست می آورم و باقیمانده کاسبی من فقط کفاف مایحتاج زندگیم می شود نه بیشتر .....
می گویم فهیمه خانم اگر رئیس جمهور می شدی چه می کردی؟ پاسخ می دهد: هیچ زمانی به این مسئله فکر نکرده ام که اگر رئیس جمهور می شدم چه کاری انجام میدادم اما دوست داشتم به یک سری از آدم هایی که مثل من هستند کمک کنم. ما زمانی شرکت ساخت قطعات پتروشیمی داشتیم و 700کارگر نزد ما کار می کردند و حقوق بگیر بودند اما به دلیل ورشکستگی دچار مشکلات مالی شدیم و ضرر و زیان بسیاری را متحمل شدیم.
آرزو دارم کسانی مثل ما که از عرش به فرش رسیدند به آنها یاری شود نه اینکه مجددا به همان دورانشان برگردند اما تا حدی که بشود شرایط زندگیشان را تغییر دهند. چرا که امثال من شرایط بسیار بدی دارند مستاجر هستند و به سختی پول درمی آورند و تمامی دریافتی خود را صرف مشکلات زندگیشان می کنند نه بیشتر. لااقل یک شرایطی برای مسکن آنها فراهم شود که حداقل از لحاظ مسکن مشکلی نداشته باشند و فکر دغدغه های دیگرشان باشند.
بانوی فلافل فروش در پایان می گوید: آدمها در هرسنی آرزوهای متفاوتی دارند که با توجه به شرایط سنیشان آرزوهایشان هم تغییر میکند.من در کودکی آرزو داشتم که پزشک جراح مغز واعصاب شوم اما شرایطم طوری بود که نتوانستم ادامه ی تحصیل بدهم وبه آرزویم برسم . ولی آرزوی من با توجه به وضعیت فعلی ام تفاوت کرده، درحال حاضر تنها آرزویم این است که زندگی آرام و بدون استرس برای اقساط بانکی داشته باشم.
انتهای پیام/تیتر یک