دارساوین؛ مشهد برادران زین الدین و زیارتگاه دلهای عاشق/ اصحاب رسانه راه شهدا بیش از پیش تبلیغ کنند

به گزارش سرویس مذهبي تفتان ماحالش چندان مساعد رفتن نبود اما باید می رفت!
باید می رفت به جایی که میعادگاه عاشقان شده و مرکز تجمع دلدادگان انقلاب و اسلام.
باید می رفت چون منتظرش بودند هم میهمانان پسرانش و هم محلی که خون پاک فرزندانش بر آنجا جاری شده و نهال انقلاب را آبیاری و تبدیل به درخت تنومندی کرده که امنیت و آرامش میوه های آن است، منتظرش بودند!
حاجیه خانم زینت اسلام دوست صبح قبل از شفق ارومیه را به سمت سردشت ترک می کند و خبرنگار اروم نیوز هم بنا بر رسالت رسانه ای خویش همراه با اکیپ اعزامی از ارومیه، رهسپار دیار شور و شهادت می شود تا یکی از با اخلاص ترین و بی آلایش ترین تجمعات جمعی از مردمان ایران اسلامی را پوشش خبری دهد.
مراسمی که سرآغازی است برای اینکه محل شهادت مهدی و مجید زین الدین، این دو برادر شهید را به زیارتگاه زائران سراسر کشور تبدیل و نام و یاد و آرمانهای آنها را جاودانه سازد.
از همین رو یادمانی در محل شهادت، شهیدان زین الدین در حال ساخت است که 27 آبان شاهد افتتاح آن خواهیم بود. این یادمان که در کنار جاده سردشت به بانه قرار دارد در منطقه ای بسیار زیبا قرار دارد و اتمام یادمان زیبایی دوچندان به منطقه خواهد داد و همانند عقیقی در میان کوههای سربه فلک کشیده غرب ایران خواهد درخشید و گوهری خواهد بود گرانبها.
مادر بی تابی می کند، این بی تابی را از چشمانش می توان خواند اما به روی خود نمی آورد همانند روزهایی که خبر شهادت فرزندانش را شنید و زینب وار به جای شیون و زاری برای روحیه دهی به رزمندگان اسلام فریاد برآورد و آنها را دعوت به مبارزه در راه حق علیه باطل کرد.
در راه ارومیه تا سردشت مدام با دشت ها ، کوهها ، جاده ها و جنگلهای منطقه درد دل می کند سراغ فرزندانش را می گیرد و در دل خود مدام می گوید که آقا مهدی چند بار این جاده را آمده و رفته؟ در زیر کدامین درخت ایستاده و استراحت کرده و در کدامین پیچ در کمین دشمن افتاده و با آنها درگیر شده است؟
انگار کوههای سربه فلک کشیده و جنگلهای وسیع زبان باز کرده و در وصف شجاعتهای فرزندان این مادر، حماسه سرایی می کنند! حماسه سرایی که صدایش را تنها دل نگران و شکسته ای می شنود که قد و قامت پسرش را در تابوتی دید که از سردشت به دیارش بردند!
شهیدان زین الدین در 27 آبان 1363 در محدوده روستای دارساوین سردشت و در یک شب بارانی در کمین ضدانقلاب قرار گرفته و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. افرادی که آنها را شهید کردند بعدها مشخص شد که از جیره خواران صدام بودند که برای این کار اجیر شده بودند، زیرا کارهای فوق العاده این برادران خار چشمی بود در نزد دشمنان به ویژه شهید مهدی زین الدین که فرمانده تیپ علی ابن ابیطالب و از نیروهای اطلاعات سپاه بود و تمامی منطقه را با اقدامات خویش به سمت آرامش و امنیت می بُرد.
حاضران منتظرند و چشم انتظار تا مادر بیاید. بعد از گذراندن چندین و چند پیچ در جاده های پیچ در پیچ بالاخره خودروی حامل مادر شهیدان زین الدین نمایان و حاضران و زوار با صلوات از وی استقبال می کنند.
به محض رسیدن به قتلگاه فرزندان، اشک در چشمان مادر حلقه می زند اما باز خود را نمی شکند تا در مراسم حاضر شود، اینجا محلی است که دو فرزندش قهرمانانه و عاشقانه در راه اسلام و امامشان شربت شهادت را نوشیده و دعوت حق را لبیک گفته اند.

گرچه پاداشی بالاتر از شهادت نیست و مادر خود نیز به کرات در مراسمات و همایش های مختلف بر این مورد تأکید کرده است اما چه کند که دل مادر است و در مورد فرزندان نازکتر از گل!
تریبون را به وی می دهند تا سخنی چند با زوار حاضر داشته باشد، زواری که قریب به کیلومترها را طی کرده اند که در نگین کوهستانهای سردشت گردهم آیند تا تجدید بیعتی با شهدا کنند و این پیام را مخابره کنند که گرچه شهدا اکنون در بین ما نیستند اما راه آنها ادامه داشته و در جهت همان آرمانهایی که خون خودشان را تقدیم اسلام و انقلاب کردند امروزه ما نیز حاضریم و هرکاری را برای امنیت و آرامش این سرزمین لازم باشد انجام خواهیم داد.
مادر با سلام و صلوات سخنرانی خود را شروع و با تقدیر و تشکر ادامه می دهد و به بیان خاطراتی از فرزندان و مبارزات انقلابی در دوران طاغوت و شرایط تحصیلی و نحوه جذب در سپاه فرزندان مطالبی را بیان می کند و در خلال صحبت هایش از دلتنگی هایش نیز می گوید و با چشمانی اشکبار به محل شهادت فرزندانش اشاره و با قلبی مالامال از اندوه تأکید می کند که زائران راهیان نور سفیرانی هستند که باید پیام شهدا را به دیگران، دوستان و جوانان مخابره کنند و در این راه خود نیز باید دنباله روی اهداف شهدا باشند.
این تنها خواسته مادری است که دلتنگی هایش را با مزار فرزندانش تقسیم می کند، فرزندانی که در جهت اعتلای میهن اسلامی و حفظ عزت و استقلال کشور و همچنین برقراری آرامش و امنیت برای هموطنانشان خون پاک خود را تقدیم انقلاب کرده اند و به نظر خواسته بسیار پیش و پا افتاده ای نیز است.
اصحاب رسانه بیش از پیش کوشش کنند/ امدادهای غیبی الهی یاری رسان رزمنده ها بود
زینت اسلام دوست در محل شهادت فرزندانش به اروم نیوز و در خصوص نحوه شهادت آنها اظهار کرد: دشمنان اول مجید را که 20 ساله بود به شهادت رساندند و بعد برادرش را با تیر مستقیم به شهادت رساندند و این موضوع ضایعه بسیار اسفناکی برای خانواده زین الدین بود و آن روز عزای عمومی در شهر قم اعلام شد.

وی افزود: خوشحالم بعد از دهه ها توانسته ایم یادمانی برای این شهیدان بسازیم و باید یاد داشته باشیم که شهیدان زنده هستند و همیشه شاهد و ناظر ما هستند.
مادر شهیدان زین الدین گفت: هر حیله و مکری که دشمنان صهیونیست و شیاطین علیه ما می کنند و ما در برابر آنها پیروز می شویم بدانیم که یقیناً کمک و یاری شهداست.
وی ادامه داد: خداوند ان شاء الله جوانان ما را هوشیار و بیدار کند که در فضای مجازی از خود مراقبت کنند که تفکر و اندیشه دشمنان از این طریق در جامعه رواج پیدا نکند و بتوانند از دین اسلام و انسانیت دفاع کنند.

اسلام دوست تصریح کرد: آقا مهدی در جبهه ها به عنوان فرمانده شرکت می کرد و آن قدر مهربان بود که با بسیجی ها گرم می گرفت و با آنها نه به عنوان فرمانده بلکه به عنوان دوست ارتباط داشت و همه در جبهه ها دوستش می داشتند.
وی یادآور شد: ان شاء الله آقا مهدی به عنوان فرمانده سرمشقی باشد برای دیگران که گذشت، صبر و مقاومت کنند و اگر اینچنین باشد خداوند نیز به یاری خواهد آمد.
اسلام دوست ادامه داد: آقا مهدی خودش تعریف می کرد که در جزیره مجنون سلاحی نداشتیم اما دشمنان آنچنان رعبی از ما داشت که نزدیک ما نمی شد و امدادهای غیبی الهی یاری رسان رزمنده ها بود.

مادر شهیدان زین الدین خاطرنشان کرد: اصحاب رسانه باید بیشتر از این کوشش کنند تا ان شاء الله یاد و راه شهدا در جامعه تبیین و به فراموشی سپرده نشود.
انتهای پیام اروم نیوز
 

چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۲