به گزارش سرویس وبلاگستان
تفتان ماگویا همین دیروز بود که روحانی در کسوت نامزد ریاستجمهوری برنامههای خود را شرح میداد و توانست به واسطه شعارهای پرطمطراق از یک سو و پراکنده شدن آرای نامزدهای اصولگرا، بر موج وعدههای خوشنما سوار شود و به هدف موردنظر خویش دست یابد. نگاهی به رویکرد روحانی نشان میدهد که وی بخشهای مهمی از وعدهها و برنامههای خود را زیرپا گذاشته و در موارد متعدد، منافع جناحی را بر مصالح کلی نظام و انقلاب ترجیح داده است.
از باب مشت نمونه خروار، در ماههای اخیر میتوان به نوع مواجهه رئیسجمهور با پدیده تاسفانگیز دریافتیهای نجومی، اختلاس بیسابقه هشتهزار میلیاردی، بزرگنمایی غیرعادی موضوع کنسرتها و تعریض به یکی از امامان برجسته جمعه، جابجایی غیرمترقبه سهوزیر غیراقتصادی آنهم در این مقطع زمانی، و ناصوابتر از همه، معرفی چند نامزد حاشیهدار و بعضا دخیل در فتنه 88 به مجلس شورای اسلامی برای تصدی مسئولیت سنگین وزارت اشاره کرد.
برای دلسوزان نظام و ملت پذیرفته نیست که علیرغم تاکیدهای فراوان رهبر فرزانه انقلاب، همچنان کسانی دخیل در فتنه یا همسو با فتنه گران در مناصب عالی دولتی حضور داشته باشند. فتنه 88 ظلمی بزرگ در حق عموم ملت ایران بود که خسارتهای سنگینی را بر جامعه تحمیل کرد؛ خسارتهایی از جنس ناآرامی و دوقطبیسازی و تبانی ناجوانمردانه با دشمنان قسمخورده مردم ایران بر اعمال و تشدید تحریمهای بیسابقه. درست در همان دوران فتنهانگیزیها بود که دشمنان با پالسهای دریافتی از فتنهگران، تحریمهایی به زعم خود «فلجکننده» را بر ایران تحمیل کردند؛ تحریمهایی که عوارض آن متوجه همین مردمی شد که مدعیان اعتدال و اصلاحات، سنگ آنها را به سینه میزنند.
فتنه 88 یک اختلافنظر سیاسی یا شلوغکاری مترقبه در سطح نازل نبود که گذشت زمان بتواند جرم مسببان و عوامل آن را کمرنگ کند. این فتنه چنان ناجوانمردانه و سنگین بود که رهبر معظم انقلاب بارها و بارها به آن اشاره وآن را خط قرمز معرفی کردهاند. یکی از مهمترین درسها و عبرتهای فتنه 88، ضرورت استفاده نکردن از عناصری است که بیاعتمادی خود را ثابت کردهاند؛ به فرموده رهبری معظم انقلاب، «بعضیها هستند که نشان دادند و ثابت کردند که عناصر نامطمئنّیاند... بیاعتمادی خودشان را برای نظام ثابت کردند، برای کشور ثابت کردند، برای جمهوری اسلامی ثابت کردند؛ هم برای اسلامیّتش، هم برای جمهوریّتش... همینهایی که سال ۸۸ آن بازی را راه انداختند، خب اینها با جمهوریّت نظام جمهوری اسلامی مخالفت کردند، بدون هیچ منطقی، بدون هیچ حرف قابل قبول و پسندیده در مقابل آدمهای باانصاف... از عناصری که نامطمئن بودنِ خودشان را اثبات کردند، مطلقاً استفاده نکنید.» و بر اساس همین درس از فتنه ۸۸ است که تأکید نمودند «مساله فتنه و فتنهگران، از مسائل مهم و از خطوط قرمز است... باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند.» درآخرین نمونه از حساسیت رهبر فرزانه انقلاب برای به کار نگرفتن عوامل فتنه، باید به دیدار کارکنان وزارت اطلاعات با ایشان مورخ 19 مرداد سال جاری اشاره کرد که - به گفته سیدمحمدجواد ابطحی، نماینده مردم خمینی شهر در مجلس شورای اسلامی- قریب به مضمون فرموده بودند اگر کسی از عوامل فتنه توبه کرده باشد، قبولش میکنیم اما نباید پست کلیدی به وی واگذار شود.
بنابراین هیچ توجیهی نمیتواند معرفی عنصر همسو با فتنه 88 را پذیرفتنی کند؛ به ویژه اینکه این معرفی برای تصدی پستی کلیدی چون وزارتخانه باشد.
به راستی اقدام رئیسجمهور در معرفی شخصی چون دانشآشتیانی برای تصدی وزارت حساسی چون آموزش و پرورش چه نسبتی با شعارهای انتخاباتی وی دارد؟
معرفی فردی با سابقه وی در فتنه، چه دستاوردی برای نظام و ملت دارد؟!
آیا فردی که در ماجرای شرمآور تحصن مجلس ششم، به نفع تحصنکنندگان روزه سیاسی گرفته بود، میتواند برای تحقق اهداف نظام اسلامی و راهبری دانشآموزان و قشر فرهنگی جامعه دل بسوزاند و آنان را به سرمنزل مقصود سوق دهد؟!
رویکرد رئیسجمهور در مواجهه با فتنه و فتنهگران چه نسبتی با خط قرمز رهبری نظام دارد؟!
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!نبات تلخ