به گزارش سرویس وبلاگستان
تفتان ما،وبلاگ
"باید کاری کرد" نوشت: به بازار میروی تا برای کودکتان کیف مدرسه بخرید، بر روی اکثر کیف ها عکس های باب اسفنجی مرد عنکبوتی، باربی،بتن من است.
در نیمکت پارک نشستهاید، کودکانی را میبینید که با افتخار خود را بت من و مرد عنکبوتی معرفی میکنند و به این طرف آن طرف میدوند، کمی آنطرف تر نوجوانانی را مشاهده میکنید که از آخرین ورژن بازی کلش آف کلند و پوکمون و طی کردن مراحل آن سخن میگویند.
در جشن تولد دخترت میبینید که خیلی ها عروسک باربی را برای هدیه آورده اند و فرزندت ناخودآگاه آنها را در کمد اتاقش میگذارد و شبانه روز با این عروسک حرف میزند.
حرف ها و رفتار کودک ها تغییر میکند و ما با خود میگوییم ما که برای او چیزی کم نگذاشتیم، چرا فرزندم اینگونه شد.
از آن طرف معدود عروسک های ایرانی و اندک لوازم التحریر ایرانی اسلامی، آنقدر خاک میخورد تا زیر بی تدبیری خیلی ها پوسیده، فرسوده و نابود شود.
38 سال از انقلاب گذشت، جدای از رویش های فرهنگی و دستاوردهای علمی،متأسفانه هنوز هیچ ارگان، سازمان و یا وزارت خانه ای یا نخواسته و یا نتوانسته برای قشر کودک و نوجوان قدمی شایسته و موثر بردارد.
اندک اقدامات صورت گرفته هم عمدتاً توسط اشخاص دغدغه مند اجرا و تولید شده است، اشخاصی که عمدتاً بعد از سال ها تلاش، با بی مهری مسئولین روبرو میشوند.
براستی چه باید کرد؟ مگر رهبر معظم انقلاب در سال 92 در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی نفرمودند که از قضیه اسباب بازی های حرص میخورند!
چقدر مسئولین کم کاری کرده اند که رهبر انقلاب که عمدتاً باید مسائل راهبری و خط استراتیزیک را مشخص و روشن کند در جمع نخبگان و مسئولین فرهنگی مجبور بشود که بگوید، بروید بازی های سنتی را ترویج کنید حتی رهبری اسم می آورند که بروید لی لی و الک دولک و گرگم به هوا را ترویج کنید!
وای بر ما، وای بر مسئولینی که حتی بعد از گذشت سه سال از بیانات رهبری کوچکترین گامی در این زمینه برنداشتند.
رهبری آسیب ها را یک به یک می گوید تا هیچ بهانه ای برای گریز از مسئولیت و شبهه نباشد. ایشان حتی فرمودند که نوه های خود اسم بازیکنان فوتبالیست دنیا را میدانند، اما اسم فلان دانشمند معاصر خود را هم نشنیده اند. رهبری بر ضرورت پیوست فرهنگی در تولیدات اسباب بازی سختن گفتند و تاکید کردند که بچه های ما چون فیلم و کارتون بازی مرد عنکبوتی ، بت من و.. را دیده اند، خوب وقتی عروسک آن را ببینند مشتاق خرید آن میشوند، اما وقتی شما عروسکی را میسازید که کودک هیچ شناختی از او ندارد ، طبیعی است که آن عروسک به فروش نرسد.
دولت مهمترین مسئول اجرایی کشور، این همه وزارت خانه، صدا و سیما، بسیج و سپاه، سازمان تبلیغات، حوزه های علمیه،رسانه ها،براستی کدام یک در این حوزه کاری انجام داده اند؟
ما حتی یک فیلم و یا یک سریال و یا حتی یک کارتونی را تولید نکرده ه ایم که در آن یک قهرمان را در یک دهه برای کودکان معرفی کنیم.
کودکان معصوم ما در سایه بی تدبیری مسئولین اکنون با شبیخون فرهنگی دشمن مواجه هستند و همه بی تفاوت نشسته اند تا تیر های این حمله ناجوانمردانه، بدون هیچ سپری بر قلب و فکر کودکان فرو رود.
همه میدانیم که با وجود قهرمانان ملی و مذهبی فراوانی که داریم، اما تا کنون نتوانستیم به کودک و نوجوان این قهرمانان را معرفی نمائیم. اما همین کودکان ما به خوبی قهرمانان پوشالی دنیای خیالی غرب را میشناسند و حرکات و رفتار گفتار آنان را تکرار میکنند.
بعد از نا امید شدن از مسئولان دولتی، برای مقابله با این اقدام فارغ از شعار، راهکار عملی برای دلسوزان این عرصه پیشنهاد میشود. مراحل زیر حاصل تجربه و یک کار مطالعاتی است که در اختیار افکار عمومی قرار میگیرد، به امید آنکه فرد یا گروهی احساس دغدغه کند و این علم زمین مانده را بلند نماید:
گام اول: در ابتدا باید آسیب ها، خلا ءها و نکات محوری آموزشی در قشر کودکان با مشورت از کارشناسان مرتبط با هر حوزه به صورت جداگانه بررسی و شناسایی شود.
گام دوم: قصه و داستانی جذاب با توجه به نکات مطرح شده تربیتی، با محوریت یک یا چند قهرمان نگاشته شود.
گام سوم: این قصه تبدیل توسط یک فیلمنامه نویس قهار تبدیل به یک فیلمنامه داستانی در چند سری شود.
گام چهارم: کارتر اصلی یعنی همان قهرمان سریال داستانی توسط یک تیم هنرمند طراحی شود.رنگ لباس. نوع لباس. فرم صورت و اجرای ان. نوع گویش و ادبیات ان و..
گام پنجم: این فیلمنامه در اختیار کارگردانی با تجربه و دغدغه مند قرار گیرد
گام ششم: بعد از تولید این سریال. این فیلم در بهترین ساعت از صدا و سیما پخش شود.
گام هفتم: همزمان با پخش این سریال، عروسک این قهرمان.صفحات شبکههای مجازی، درج عکس بر روی لوازم التحریر و البسه و اسباب بازی، تولید و به صورت وسیع توزیع شود.
گام هشتم: بازی های کامپیوتری انلاین و اف لاین و همچنین نسخه اندرویدی این کارکتر طراحی و ساخته شود.
گام نهم: در مناسبت های مختلف مثل اعیاد از این کارکتر در برنامه های مختلف کودک دعوت و نام برده شود.
گام دهم: این سریال ها سری های 2،3،4 و 5 را داشته باشد
در این صورت میتوانیم تقریبا نزدیک به یک دهه، قهرمانی را برای کودکان الگو نمائیم تا نکات اموزشی و تربیتی را در قالب این سریال به کودکان و والدین اموزش دهیم.
فرض کنیم در این فیلم شخصیت اصلی آن یعنی ان کودک از بازی های جنبشی خوشش میآید، از موبایل و تب لت به خاطر اسیب هایش استقبال نمیکند، حرمت پدر و مادرش را به خوبی نگه می دارد، از کمک کردن و مسئولیت گرفتن لذت میبرد، قدرت تحلیل و فکر کردن صحیح را میداند، زود قضاوت نمیکند، به مال حلال و حق الناس خیلی اهمیت میدهد، نظم و مقررات را رعایت می کند، به معنویت قران و نماز و مسجد اهتمام میورزد، روحیه از خود گذشتگی و ایثار دارد، شاد و پر انرژی است، ویژگی های دوست ناباب را میشناسد، از اسراف و دروغ و غیبت دوری میکند، سواد رسانه ای را میداند، نکات بهداشتی و تغذیه صحیح را فرا گرفته است. مدیریت زمان را به خوبی اجرا میکند و...
در واقع میتوان به صورت کلی نکاتی مانند: مسئولیت پذیری، عدم اعتماد به دشمن و تقویت روحیه استکبار ستیزی، احترام و ادب، توجه به دیانت، دوری از اسراف و تجمل، دوری از دروغ و ریا کاری، عرق دینی و ملی، روحیه ایثار و از خود گذشتگی، نکات بهداشتی و پژشکی، روش فکر و تحلیل درست مسائل، روحیه انتظار و مقاومت و دیگر موضوعات را در این کارکتر آموزش و نهادینه کرد.
اگر این اقدامات به صورت کاملا کارشناسی شده و کاملا هنری و جذاب به به صورت مداوم تولید شود، میتوانیم الگویی خوب را برای قشر کودکان و نوجوانان در یک دهه داشته باشیم. مطمئناً نسلی که در این دهه مخاطب این سریال هستند بعد از خو گرفتن با قهرمان این داستان بسیاری از نکات مفید تربیتی و اخلاقی را که در جوانی و بزرگسالی در سرنوشت کشور موثر است را فرا میگیرند.
به امید انکه فردی آستین همت را بالا بزند و این اقدام موثر که میتواند زمینه ساز تربیت سربازان حضرت حجت باشد را اجرا کند.
انتهای پیام/