به گزارش سرویس باشهدا
تفتان ماعملیات خیبر یکی از بزرگ ترین و ابتکاری ترین عملیاتهای دوران جنگ هشت ساله است. این عملیات با هدف تصرف بصره، طراحی و در منطقه هورالهویزه، که عراق انتظار حمله از آنجا را نداشت، انجام شد. طراحان نظامی برای اجرای عملیات دو محور مستقل از هورالهویزه و زید در نظر گرفتند. مأموریت اجرای عملیات در محور هور بر عهده قرارگاه نجف (سپاه) و در محور زید، بر عهدهِ قرارگاه کربلا (ارتش) بود. در محور هور، پنج هدف العزیر، القرنه، جزایر مجنون جنوبی و شمالی، نشوه و طلائیه برای عملیات تعیین شد.
قرارگاه نصر نیز با هدف تصرف و تثبیت محور العزیر، قرارگاه حدید با هدف تصرف و تثبیت محور القرنه، قرارگاه حنین با هدف تصرف و تثبیت جزیرهِ جنوبی و نیمه شرقی و شمال جزیره شمالی و الحاق با محور طلائیه، قرارگاه فتح با هدف شکستن خط پر مانع طلائیه و الحاق با قرارگاه حنین و قرارگاه بدر با هدف تصرف نیمهِ غربی جزیره جنوبی و پل نشوه وارد عمل شدند.
گزارشی که در اینجا می آید، به عملیات یگانهای سپاه در جزایر شمالی و جنوبی، به ویژه قرارگاه بدر می پردازد و در واقع، قسمتی از عملیات بزرگ خیبر را گزارش می کند.
این گزارش چند روز پس از پایان عملیات از سوی آقای سید ابوالفضل موسوی راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در قرارگاه بدر به رشتهِ تحریر درآمده است. نوشتهِ ایشان بسیار طولانی بود که برای چاپ در فصلنامه قسمتهایی از آن حذف و با علامت [...] مشخص شده است.
همچنین، مطالب و جملات آن تا اندازه ای که به اصل محتوا لطمه نزند، ویرایش و روان شده است. ضمن گرامی داشت یاد و خاطره شهیدان گران قدر عملیات خیبر گزارش آن تقدیم می شود.
***
فرماندهان سپاه با رعایت دقیق حفاظت اطلاعات به طرح ریزی عملیاتی مشغول بودند که هدف آن تصرف بصره بود. آنها برای رسیدن به این هدف باید از هور که از نظر عملیاتی منطقهِ مرده بود عبور می کردند تا پس از آنکه جاپای مناسب و جناح لازم را از دشمن گرفتند، با در نظر گرفتن تمامی شرایط به سوی بصره حرکت کنند. طبق این هدف، طرح عملیات آماده و منطقه عملیاتی قرارگاه نجف (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) از گوشه جنوب هورالعظیم تا کوشک تعیین شد.
در مرحلهِ نخست، قرارگاه نجف منطقه را به دو قسمت تقسیم و مأموریت قرارگاه بدر را این گونه تعیین کرد: از جنوب هورالعظیم تا ضلع غربی جزایر مجنون تک کند و پشت جادهِ العماره بصره و پشت رود دجله و شط العرب در حدفاصل العزیر تا نشوه پدافند کند و سپس، هماهنگ با قرارگاه حنین و نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به سمت جنوب روانه شود، اما به دلیل وسعت زیاد منطقه عملیاتی، قرارگاه جدیدی به نام نصر تشکیل شد. با جداشدن لشکر 5 نصر و تیپ 21 امام رضا از قرارگاه بدر و حدفاصل العزیر تا ابوعران (روطه) و تأمین حد پدافندی در پشت رودخانه دجله را مأموریت قرارگاه نصر تعیین کردند و خط حد قرارگاه بدر هم به شرح زیر تعیین [...] و در تاریخ 29 اسفند ماه سال 1362 از سوی قرارگاه نجف ابلاغ شد:
به یاری خداوند متعال و توسل به عنایت امام عصر(عج)، تک و هدف لشکر فجر (تقاطع جاده آسفالت سوئیب نشوه با جاده خاکی که از جزیرهِ جنوبی می آید) و خط فلق (شهر و سه راهی نشوه) را تصرف و تأمین کنند و آماده شوند تا طبق دستور، تک خود را به سمت جنوب ادامه دهند.
تصرف اهداف ضلع غربی جزیره شمالی (سیل بند غربی و پدهایی که در غرب جزیرهِ شمالی است)، جناح غربی جزیره جنوبی (حدفاصل جادهِ وسط جزیره را سیل بند غربی جزیره جنوبی می گویند) و سرپل از پل شحیطاط نیز به قرارگاه بدر واگذار شد.
بنابراین، برای رسیدن به نشوه، تصرف جزایر در اولویت قرار گرفت، یعنی قرار شد آنها جای پایی را در خشکی به دست آورند و با گرفتن پل شحیطاط به جای عبور از کانال سوئیب از طریق آب از پل مزبور عبور کنند و خود را به عمق دشمن در نشوه برسانند.
[...] بدین ترتیب، هدف قرارگاه بدر به سه هدف جزیی تر تقسیم شد که هر یک مقدمه دیگری بود:
1) حمله به کمینهای دشمن و پاک کردن آبراهها که برای دست یابی بدان یک شب پیش از عملیات نیروهای پیشتاز برای رسیدن به این هدف حرکت کردند.
2) گرفتن جزایر که هدف کلی محسوب می شد.
3) حرکت از پل شحیطاط به بیرون از جزایر و حرکت به سوی نشوه و گرفتن سه راهی نشوه و زدن قرارگاه لشکرهای 5، 6 و 19 عراق بود.
نیروهایی هم که باید برای گرفتن پل شحیطاط می رفتند، به دلیل آنکه فاصله شان از محل استقرار تا پای کار حدود 62 کیلومتر بود، باید 24 ساعت پیش از آغاز عملیات حرکت می کردند.
*در تدارک عملیات خیبر
برای انجام و عملی شدن عملیاتی به این گستردگی باید تمام امکانات جمهوری اسلامی ایران بسیج می شد. از طرفی، از آنجا که این عملیات در سطح بالایی مطرح شده بود و سران کشور در جریان جزئیات آن قرار گرفته بودند؛ بنابراین، قرار شد تا تمامی امکانات به کار گرفته شود.
بدین ترتیب، امکانات نیروی دریایی سپاه، ارتش و هوانیروز در اختیار عملیات قرار گرفت و با هماهنگی ای که در سطح بالا برقرار شد امکانات لازم به منطقه آمد.
1) ترابری
با توجه به اینکه عقبه بیشتر منطقه عملیاتی را آب تشکیل می داد، چگونگی ترابری مهم ترین مسئله ای بود که باید در طرح عملیات پیش بینی می شد. رساندن نیرو به پای کار سه مرحله داشت:
در مرحله نخست، نیروهای تأمینی باید 36 ساعت (یعنی صبح 1 اسفند ماه سال 1362) پیش از عملیات حرکت کنند تا آبراهها و هور را برای تأمین و تسهیل حرکت نیروهای پیشرو و عمل کننده آماده کنند.
در مرحله دوم، نیروهای پیشرو (پیشتاز) بودند که باید 24 ساعت پیش از شب عملیات حرکت می کردند و در تاریکی شب، خود را به محلهای اختفا می رساندند و ساعت 30:18 روز 2 اسفند ماه 1362 عملیات خود را برای برچیدن کمینهای دشمن آغاز کنند. این نیروها شامل پنج دسته و یک گروه ده نفره بودند.
در مرحله سوم حرکت، نیروهای عمل کننده قرار داشتند. به دلیل اینکه مسیر حرکت این نیروها در آب بین ده تا سی کیلومتر بود آنها ناگزیر باید چند ساعت پیش از آ غاز عملیات، با چند قایق حرکت می کردند تا پس از آغاز درگیری نیروهای پیشتاز، با موتور روشن و به سرعت خود را به محلهای عملیات برسانند.
افزون بر انتقال نیرو، تدارکات نیروها هم در جزایر از دو طریق زیر انجام می شد:
1) با قایق که بیشتر وسایل سبک، تدارکات غذایی، بنزین و مهمات منتقل می شد؛ و
2) با هلی کوپتر که وسیلهِ نقلیه، مهمات و سلاحهای نیمه سنگین منتقل می شد.
قایقها و هلی کوپترهایی که با خود، نیروهای رزمنده، غذا و مهمات را به جزایر منتقل می کردند، در برگشت شهیدان و مجروحان را انتقال می دادند. در کل، ترابری با قایق و هلی کوپتر بود و قرار شد تا یک ناو تیپ از یگان دریایی برای این انتقالات به قرارگاه بدر مأمور شود. همچنین، از هوانیروز شش فرمانده بالگرد شنوک و شش فروند 214 به قرارگاه مأمور شدند.
2) پشتیبانی آتش
به دلیل دور بودن مسافت عقبهِ ما با خط اول و عقبه دشمن عملاً، استفاده از توپخانه در طرح و عملیات حذف شده بود. در مقابل، به فرماندهان تیپ و لشکرها دستور داده شده بود تا آنجا که می توانند با قایقها، موشک آر .پی .جی و خمپاره انداز به جزایر منتقل کنند. بدین ترتیب، تنها یک مینی کاتیوشا با هلی کوپتر به جزیره منتقل شد. هوانیروز در پشتیبانی نقش بسزایی داشت و دو تیم آتش که هر کدام یک فروند بالگرد 214 و سه فروند کبراست، به قرارگاه بدر مأمور شده بود. نیروی هوایی به علت نزدیک بودن خط ما و دشمن نمی توانست آتش پشتیبانی داشته باشد، مگر اینکه یک پوشش هوایی برای منطقه ایجاد می کرد و هدفهایی را در عمق خاک عراق می زد.
3) پدافند هوایی
با توجه به نامناسب بودن عقبه و محدودیت ترابری توانایی به کارگیری توپهای ضدهوایی 23 و 57 میلی متری امکان پذیر نبود؛ بنابراین، برای تأمین پدافند هوایی نسبی، توپ سبک 5/14 و مسلسل دوشکا که قابل حمل اند، در نظر گرفته شد. همچنین، هر تیپ یا لشکر به طور سازمانی، باید منطقه عملیاتی خود را با دو قبضه توپ 5/14 و سه قبضه مسلسل دوشکا برای مقابله با هواپیما و بالگردهای دشمن با سقف پرواز پایین پوشش می داد [...].
آخرین وضعیت نیروهای خودی
به دلیل وجود هور در منطقه، طرفهای جنگ خط پدافندی ممتدی نداشتند و خط ما به صورت پاسگاهی بود، یعنی نیروهایی در پاسگاههای ژاندارمری بودند و از مناطقی که احتمال می دادند عراقیها از آنجا نفوذ کنند، پاسگاه زده بودند و از منطقهِ حفاظت می کردند. فاصله خطهای ایران و عراق بین پانزده تا سی یا چهل کیلومتر بود و آنها نسبت به هم هیچ حساسیتی نداشتند.(1) همچنین، برای حفاظت اطلاعاتی عملیات قرار شد هیچ تغییری در خط داده نشود و حتی ترددها و نقل و انتقالات هم حساب شده باشد تا همه چیز عادی جلوه کند.
برای استقرار نیروها در پشت هور باید محلی در نظر گرفته می شد تا نیروها شب پیش از عملیات به آنجا منتقل شوند. بدین منظور، مهندسی رزمی دو خاکریز را موازی با سیل بند هور به فاصله بیش از پنج متر با یکدیگر احداث کرد و بدین ترتیب، نیروها بین این دو خاکریز در چادرهایی که شب پیش زده شده بود، مستقر شدند. این خاکریزها از پاسگاه شهید بقایی حدوداً، پانصد متر فاصله داشتند. زمین این منطقه به گونه ای بود که خودروها می توانستند از هر نقطه آن تردد کنند. همچنین، جاده هایی که به پاسگاه بقایی و باقری منتهی می شدند، مرمت شدند. برای انتقال نیروها به قایقهای فراوانی نیاز بود که باید از بندرهای شمالی و جنوبی ایران به منطقهِ عملیاتی منتقل می شدند و برای رعایت حفاظت اطلاعات، قایقها با استتار کامل و شبانه به منطقه انتقال یافتند. افراد اطلاعات و عملیات قرارگاه نصرت روزها به شناسایی می پرداختند و شبها به بوشهر می رفتند. باید یادآور شد که آنها، خود، کامیون و تریلی حامل قایقها را با پوشش و استتار کامل به منطقه می آوردند.(2)
1) هوانیروز
برای پرواز بالگردها شب پیش از عملیات دو طرف جاده را خاکریز زدند و آن را بستند، سپس، اطرافش را قیرپاشی کردند تا هنگام برخاستن بالگرد خاک بلند نشود. از آنجا که عمل هلی برد باید در شب صورت می گرفت، مسیر حرکت علامت گذاری و از جاده تا هور لاستیک به آتش کشیده شد. در هور به فاصله هر یک کیلومتر، یک دکل به ارتفاع نه متر (بلندتر از نیها) که سر آن چراغ قرمزی خورده بود، نصب و قرار شد بالگردها همیشه از سمت راست آن چراغها حرکت کنند.
2) میزان آمادگی نیروهای پیاده
پس از انجام عملیات والفجر 5 و 6 تمامی رزمندگان آرزوی شرکت در این عملیات را داشتند. نیروهایی که از چند روز پیش از عملیات، در جبهه ها حضور پیدا کرده و به آنها قول عملیات داده شده بود، برای شرکت در عملیات لحظه شماری می کردند. پیام امام خمینی [ره] به رزمندگان اسلام قدرت مقاومت و ایمان آنها را بالا برده بود. ایشان فرمودند: شما در نهایت پیروزید، اما لازمهِ آن حسین وار جنگیدن است. بدین ترتیب، رزمندگان اسلام خود را به منزله یاران امام حسین(ع) می پنداشتند؛ مسئله ای که در جزایر مجنون عینیت یافت و حماسه عاشورا بارها تکرار شد.
انتقال نیروها از غروب روز 1 اسفند ماه سال 1363 به محض تاریک شدن هوا آغاز شد. اتوبوسها با گل استتار شده و به صورت یک اطاق گلی متحرک درآمده بودند که تنها مساحتی در حدود 0220x جلوی شیشه راننده استتار نشده نبود. کامیونهای حامل مهمات و تدارکات و ... و تریلرهایی که قایقهای کوچک و بزرگ و توپهای پدافند هوایی را حمل می کردند، روی جاده آسفالت به صورت ستونی، زنجیروار و آرام در ظلمت شب حرکت می کردند و هر کس از آنها می پرسید به کجا می روید، پاسخی به غیر از نمی دانم نمی شنید.
آغاز عملیات و تحولات روز نخست
سرانجام، پس از یک سال و اندی تلاش پیگیر و مستمر فرماندهی کل سپاه و مسئولان قرارگاه نصرت به نتیجه رسید و تمامی افراد دلسوز انقلاب برای اجرای این عملیات بسیج شدند، اما سرازیر شدن امکانات و تدارکات به منطقه و پخش خبر نزدیکی عملیات، که تا ردهِ فرمانده لشکر و تیپها و مسئولان واحدها پایین آمده بود، دشمن را هوشیار می کرد. دشمن متوجه شده بود عملیات اصلی ما روی بصره است؛ بنابراین، از اواخر بهمن ماه سال 1362، خطوط دفاعی خود را در اطراف بصره تقویت کرده و حتی نیروهای کمکی و احتیاط را به اطراف جزایر و عقبهِ آن، یعنی نشوه آورده بود.
هر چند در جبههِ خودی تمامی امکانات لازم برای پشتیبانی این عملیات عظیم به منطقه نیامده بود، اما برای رعایت حفاظت اطلاعات و کاهش هوشیاری دشمن تصمیم گرفته شد به امکانات موجود در منطقه قناعت و عملیات ویژهِ خیبر با همین امکانات اندک آغاز شود.(1)
صبح روز 2 اسفند ماه سال 1362، گروههای تأمین برای گرفتن ماهی گیران و جاسوسان در هور حرکت کردند. این نیروها در سه نقطه مستقر شدند و عملیات دست گیری ماهی گیران، پاک سازی و تأمین آبراه ریگ و جعف را آغاز کردند. آنها حدود پنجاه ماهی گیر طایفهِ نوافل را دست گیر و صبح روز بعد از عملیات، آنها را آزاد کردند.
سپس، در روز 2 اسفند ماه با تاریک شدن هوا نیروهای پیشتاز از پاسگاه شهید بقایی حرکت کردند. این نیروها سه دسته از لشکر عاشورا، دو دسته از لشکر نجف و یک گروه ده نفره از نجف را شامل می شوند. نیروهای پیشتاز پیش از روشن شدن هوا با قایق موتوری البته با پارو خود را به محلهای از پیش تعیین شده رساندند و در همانجا منتظر دستور آغاز عملیات ماندند.(2)
همان شب نیروهای عمل کننده را با اتوبوسها به خاکریزهایی که از پیش زده شده بود، رساندند و نیروها بدون اینکه بدانند آنجا کجاست، تمام شب را به خواندن نماز و استراحت پرداختند. ساعت 00:9 صبح روز 3 اسفند ماه، نیروهای عملیاتی از پاسگاه شهید بقایی حرکت خود را با پارو و مروی آغاز کردند. نخست، باقی ماندهِ گردان حضرت ابوالفضل(ع) از لشکر عاشورا حرکت کرد؛ زیرا، فاصله شان تا هدفشان (پل شحیطاط) 62 کیلومتر بود و سپس، سه گردان از تیپ امام رضا(ع)، سپس، یک گردان از لشکرهای نجف، عاشورا و یک گردان دیگر از نجف بود. این نیروها در نهر زبره و ریگ و مجابلات مستقر بودند. در این منطقه، پدی احداث و گردانهای ترابری را به صورت دو ناو تیپ در کنار نهر و زیر پوشش نیزارها تقسیم کردند. این افراد تا ساعتی که نیروهای پیشتاز عملیات خودشان را آغاز نکرده بودند، نباید با موتور روشن حرکت می کردند؛ بنابراین، نیروها باید با پارو خود را تا ابوعیار می رساندند. در روز 3 اسفند ماه، حدود دویست قایق پر از نیرو در هورالهویزه در لابه لای نیزارها مخفی شدند و منتظر دستور حرکت بودند.
هوری که تا دیروز، تنها حرکت بلمها و سروصدای طیورها را شاهد بود، امروز، قرارگاه هفت گردان نیرو شده بود، اما سکوت همان سکوت همیشگی بود، هلی کوپتر دشمن روی منطقهِ هور و پشت آن در ایران به پرواز درآمدند، اما به لطف خدا، با اینکه از روی مقر نیروها عبور کردند، اما متوجه چیزی نشدند. کمی از ظهر گذشته، باد شدیدی شروع به وزیدن کرد. حرکت شنهای معلق در هوا قدرت دید را از همه گرفت و هیچ کس نمی توانست از فاصلهِ دویست متری چیزی را تشخیص بدهد. پس از آن، هوا کم کم، ابری شد و گاهی قطرات باران به زمین می خورد. ساعت 00:15 غلامپور با محسن رضایی تماس گرفت و گفت نیروهای ما آماده حرکت اند. ساعت 05:16 بعدازظهر روز 3 اسفند ماه سال 1362 دو هواپیمای عراقی از بین پاسگاه شهید بقایی و باقری عبور کرد، اما آن قدر در هوا شن پراکنده بود که چیزی دیده نمی شد. ساعت 45:17، هواپیماهای عراقی مقر تیپ المهدی (عج) را بمباران کردند که طی آن، تعدادی از افراد شهید و مجروح شدند. ساعت 17:45 حدوداً، تمامی نیروها از محل اختفایشان حرکت کردند و قایقها حدود یک کیلومتر از دکلهای مرزی در هور (یعنی آبراه ریگ) در برمائیه جعف جلو رفتند. هوا هنوز شدیداً، توفانی بود. بادهای شدیدی شنها را از سمت شرق به غرب می کشاند تا چشم دشمنان ما را کور کند. بچه های خوزستان می گفتند تا آن زمان چنین باد و توفانی در این منطقه سابقه نداشته است. خلاصه این باد و توفان خود، نعمت و عنایت پروردگار را نسبت به رزمندگان اسلام می رساند. ساعت از 00:18 گذشته بود که امین شریعتی، فرمانده قرارگاه حدید، تماس گرفت و گفت که بچه ها آماده اند عملیات خود را آغاز کنند و روی جزایر بروند.
تا این زمان، مسئلهِ خاصی رخ نداده بود، مگر اینکه تماس نیروهای پیشتاز تیپ امام رضا(ع) با فرمانده شان و نیروهای عمل کننده قطع شده بود. طبق طرح عملیات، باید نیروهای پیشتاز در ساعت 30:18 به کمینهای دشمن می زدند، بعضی از این نیروها، ساعت 25:18، عملیات خود را آغاز و نیروهای عمل کننده با قایق موتوری به صورت روشن به سمت هدفهایشان حرکت کردند.
ساعت 27:18، رشید به غلامپور گفت: «با قرارگاه حنین که روی ضلع شرقی جزایر کار می کند، هماهنگ کنید که با هم آغاز کنید، اما نیروهای قرارگاه حنین هنوز به پای کار نرسیده بودند.
ساعت، 07:19، دقیقه بود که با بی سیم اطلاع دادند که نیروهای لشکر نجف وارد جزیرهِ شمالی شده اند و درگیری اصلی برای پاک سازی ضلع غربی آغاز شده است. بدین ترتیب، نخستین نیرو روی تقاطع سیل بند شمالی و شرقی جزیرهِ شمالی وارد عمل شد و آنجا را پاک سازی کرد و بعد گروه ویژهِ ده نفره خود را به برمائیهِ جدید رسانید و روی جاده آمد و سپس، نیروهایی که قرار بود از پاسگاه مجنون وارد شوند، آمدند و به عملیات خود برای پاک سازی و الحاق با یکدیگر ادامه دادند. قرار بود هم زمان با عملیات نیروهای نجف، نیروهای لشکر 17 علی بن ابی طالب(ع) هم در شرق جزیره وارد شوند، اما از آنها خبری نبود. برادر غلامپور با قرارگاه نجف تماس گرفت که آنها با عزیز جعفری تماس بگیرند تا نیروهای لشکر 17 هر چه زودتر وارد عمل شوند. پس از سیزده دقیقه در ساعت 20:19 خبر تصرف اهداف اولیهِ لشکر نجف از بی سیم به گوش رسید.
رزمندگان این لشکر توانستند پد هلی کوپتر جزیرهِ شمالی را تصرف کنند و حرکت خود را روی سیل بند غربی جزیرهِ شمالی به سوی جنوب ادامه دهند. رزمندگانی که قرار بود از سمت پاسگاه مجنون وارد شوند باید هر چه سریع تر خود را به پل ارتباطی بین دو جزیره می رساندند، اما نیروهای لشکر عاشورا که باید در جزیرهِ جنوبی وارد شده و پل شحیطاط را بگیرند، هنوز، تازه از آبراه ابوعیار گذشته بودند و با قایقهای موتور روشن و با سرعت زیاد خود را به نهر سوئیب می رساندند. همچنین، بچه های لشکر 17 علی بن ابی طالب(ع) نیروهای لشکر 8 نجف را در جزیره شمالی تنها گذاشته و هنوز وارد عمل نشده بودند.
هرچه لشکر 17 بیشتر معطل می کرد، دلهره فرماندهان بدر و بچه های لشکر نجف اشرف بیشتر می شد؛ زیرا، آنها شدیداً، از جناح چپ خود تهدید می شدند. بالاخره، انتظار به سر رسید و نیروهای لشکر 17 ساعت 05:20 از ضلع شرقی جزیرهِ شمالی وارد عمل شدند. دیگر نیروهای نجف نیز پس از تصرف پاسگاه مجنون روی پد به سمت جزیره حرکت کردند و پل ارتباطی بین دو جزیره را بستند. ساعت 16:20 دقیقه بار دیگر بی سیم لشکر نجف خبر موفقیت آمیزی را داد و اعلام کرد که بچه ها تمامی اهداف محول شده به آنها را گرفته و توانسته اند تا ضلع غربی جزیرهِ شمالی را پاک سازی کنند. در همین حین، نیروهای لشکر عاشورا خود را به نهر سوئیب رساندند تا از آنجا به سرعت، به سوی پل شحیطاط بروند، اما هنوز نهر سوئیب روشن بود (زیرا، هوا کاملاً تاریک نشده بود) و این مانع از حرکت سریع نیروها می شد، به هر حال، آنها قول دادند که تا سی دقیقه دیگر خود را به اهداف تعیین شده برسانند.
ادامه دارد...
پاسداشت سی و سومین سالگرد عملیات خیبر/19
انتهای پیام/فارس