به گزارش سرویس حوادث
تفتان ما،به نقل از پایگاه خبری
پلیس، در سالیان گذشته آسیبهای ناشی از انفجار ترقه و مواد ساخت بمبهای دستساز، در بسیاری از خانهها باعث مرگ یا مجروح شدن عده زیادی از هموطنان و از دست رفتن اعضای بدن آنها شده است؛ مسلما آسیبهای روحی، روانی و اجتماعی ناشی از این اتفاقات، تأثیر عمیقی در سلامت روانی جامعه خواهدداشت.
یکی از آسیبهای اجتماعی در ایران که حالت آنومیک(بیهنجاری) پیدا کرده است، کجرفتاریهای اجتماعی در چهارشنبه آخر سال است.
این سنت و آئین کهن که پیشینه چندین هزارساله دارد و یکی از نمادهای همبستگی اجتماعی در بین ایرانیان بوده، کارکردهای اجتماعی زیادی ازجمله تحکیم پیوندهای خانوادگی، ایجاد نشاط اجتماعی، انتقال ارزشها و... را داشته است؛ ولی امروزه این رویه بهواسطه ناهنجاریهای رفتاری برخی افراد، در زمره پدیدههای آسیبزایی اجتماعی درآمده است و چند روز قبل از رسیدن چهارشنبه آخر سال، نهادهای اجتماعی از خانواده گرفته تا رسانههای جمعی و نیرویانتظامی، همه بهدنبال راههایی برای کاهش صدمات ناشی از کجرفتاریها و هنجارشکنیهای اجتماعی در این مراسم هستند.
ضعف در فرهنگسازی
محمد رحیمی آسیبشناس اجتماعی، در اینباره میگوید: در جامعه ما باید نگاه جامعهشناختی به این بیهنجاریهای اجتماعی بهوجود آمده و در چنین مراسمی رواج پیدا کند، نگاه جامعهشناختی به ما میگوید که مراسم چهارشنبهسوری در جامعه ما، نیازمند یک مهندسی فرهنگی است و از یک بیمدیریتی فرهنگی، رنج میبرد.
ریشههای این بیمدیریتی را در نهادهای اجتماعی مسئول جامعهپذیری ازجمله خانوادهها، رسانههای جمعی، نهادهای آموزشی و فرهنگی، گروههای همسالان و... میتوان دنبال کرد.
متأسفانه این نهادهای اجتماعی کارکردهای خود را بهدرستی انجام نداده و باید شیوه مدیریت صحیح رفتارها در این مراسم، در جامعه و در بین نوجوانان و جوانان نهادینه شود.
نهادهای اجتماعی و سیاسی مذکور برای برگزاری بهتر این مراسم، همکاری و هماهنگی ندارند و ما شاهد یک بیتفاوتی اجتماعی در برخورد با آسیبهای موجود در این زمینه هستیم.
برای مثال خانوادهها میتوانند با اختصاص زمان بیشتر با فرزندان خود، این فضا را مدیریت کنند. صداوسیما نیز میتواند در این زمان برنامههای آموزندهای پخش کند تا گروههای مختلف کمتر درگیر حوادث شوند.
نیرویانتظامی میتواند با کمک شهرداری، آموزشهای مناسب شهروندی را در دستور کار خود قرار دهند و برای آن روز برنامههای مختلف هنری و فرهنگی تعریف کنند.
زمانیکه در فضای عمومی موسیقی سنتی نواخته شود، استفاده از مواد محترقه نظیر ترقه و نارنجک کمتر خواهد شد و فرد خاطی با واکنش عمومی مواجه خواهد شد.
وقتیکه چند روز قبل از جشن چهارشنبه آخرسال شهروندان در سطح شهر با نمادهای فرهنگی حاوی پیامهایی مواجه شوند که صدمات ناشی از کجرفتاریها و بیهنجاریها در این مراسم را نشان میدهد، فرهنگ رفتارهای صحیح در این مراسم در اذهان شهروندان جامعه نهادینه میشود و یک منبع کنترل درونی، اجازه کجرفتاریها در فضاهای عمومی را به آنها نمیدهد؛ لذا باید آموزش رفتارهای شهروندی در این حوزه در دستور کار قرار گیرد تا شاهد کجرفتاریها و آسیبهای موجود در این مراسم نباشیم.
جایگزینی جشنهای ملی
حمیدرضا شیرمحمدی کارشناسارشد پژوهشگری اجتماعی هم در اینباره معتقد است: در سالیان گذشته آسیبهای ناشی از انفجار ترقه و مواد ساخت بمبهای دستساز، در بسیاری از خانهها باعث مرگ یا مجروح شدن عده زیادی از هموطنان و از دست رفتن اعضای بدن آنها شده است.
مسلما آسیبهای روحی، روانی و اجتماعی ناشی از این اتفاقات، تأثیر عمیقی در سلامت روانی جامعه خواهد داشت.
حال باید نهادهای فرهنگی و نظارتی بهجای مقابله با واقعیتی که بههیچوجه قابل رد کردن نیست، خود نقش راهنما را ایفا کنند؛ به این صورت که نهادهای فرهنگی مانند ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، صداوسیما، آموزشوپرورش و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، قبل از رسیدن به ایام نزدیک عید و چهارشنبهسوری، اقدام به آشنا کردن خانوادهها و نوجوانان نسبت به مضرات مواد محترقه و خطرات ناشی از آنها بکنند.
در مقابل میتوان با نظارت سازمانهای بازرگانی و استاندارد، وسایل و اسباب آتشبازی بیخطر و استاندارد را در اختیار نوجوانان گذاشته یا نهادهای مدیریتی و اجرایی مثل شهرداری، میتوانند همانند اعیاد دیگر جشن نورافشانی را برگزار کنند تا نوجوانان و جوانان بیشتر مشاهدهگر صحنههای زیبایی از نورافشانی باشند و در این بین خانوادهها نیز با خیالی آسوده، به تماشای صحنهای خواهند نشست که اینبار آرامش را در کنار خود خواهد داشت.
در متن فوق ما این واقعیت را درنظر میگیریم که دیگر کمتر جوانی را میتوان یافت که به رسومات گذشته قائل باشد و این واقعیت را از ذهن دور نگه نمیداریم که با کنترل مهربانانه و واقعبینانه، میتوان مرزی را بین هنجار و ناهنجار درنظر گرفت که نوجوانان ما باتوجه به پیشرفت فناوریها و از بین رفتن ارزشها، در حد وسط این دو قرار بگیرند تا بیشتر از این در منجلاب آسیبهای امروزی که ناشی از دینگریزی، بیکاری و عدم وجود هدف است، فرو نروند.
انتهای پیام/فارس