بررسی زمین و وضعیت دشمن در عملیات خیبر
18 اسفند 1395 ساعت 11:24
بنا بر تأکید فرمانده سپاه، به غیر از علی هاشمی و تیم ویژهی او و یکی دو نفر [از نزدیکان فرمانده کل سپاه که با نظر وی موافق بودند] شخص دیگری هیچ گونه اطلاعی از فعالیت تیمهای شناسایی نداشتند.
به گزارش سرویس باشهداتفتان ما
، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مملو از رویدادها و حوادث عبرتآموز و شگفتانگیزی در ابعاد مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و به ویژه نظامی و مدیریت است که هر یک از آنها میتواند موضوعی مهم برای مطالعه و پژوهش باشد و از تحلیل آنها تجربیاتی را به دست آورد. عملیات خیبر در حوزهی نظامی یکی از عملیاتهای شگفت انگیز است. عملیاتی بدیع که پس از گذشت سه سال و چهار ماه از شروع جنگ و پس از انجام سیزده عملیات گسترده و محدود از سوی ایران طراحی و به اجرا درآمد.
بدیهی است که بدیع بودن یک تحرک نظامی را باید در تدبیر خلاق و اقدامات متفکرانه فرماندهان و روحیه سترگ و شجاع رزمندگانش جستجو کرد که به عنوان نمونه میتوان به اقدامات تیمهای شناسایی و تلاشهای عملیاتی آنها برای کسب اطلاعات از وضعیت زمین، منطقه نبرد و دشمن در منطقه عملیاتی هورالعظیم اشاره کرد.
نیروهایی که بیباکانانه به مناطق پرخطر میرفتند تا از نحوه آرایش یگانهای دشمن و تدابیر تاکتیکی فرماندهان آنها، اطلاعات لازم و ضروری را جمعآوری کنند. در این نوشتار که به قلم مهدی خداوردی است سعی شده نمایی از اقدامات عملیاتی تیمهای اطلاعاتی خودی ارائه شود که با تلاش فراوان و حتی با نثار جانشان اطلاعات مفیدی را از دشمن از قبیل استحکامات و موانع، نگرش فرماندهان عراقی به حضور رزمندگان در منطقه عملیاتی، تاکتیک نبرد پدافندی عراق، اقدامات تاکتیکی و مراتب هوشیاری عراق در آستانه عملیات و نقاط قوت و ضعف عراق، کسب کردهاند.
نتایج تحلیل دستاوردهای نه چندان رضایت مندانه نظامی در عملیاتهای رمضان، والفجر مقدماتی و والفجر1 دو بحث اساسی ضرورت تغییر در تاکتیکهای عملیاتی و انتخاب منطقهی جدید را فراروی فرماندهان در صحنه جنگ قرار داد تا به واسطهی آنها واحدهای نظامی خودی با ارزیابی تواناییهایشان و نیز برطرف کردن ضعفهایش، بر قوای متجاوز عراقی غلبه کنند.چرا که ارتش دشمن پس از شکست سنگین در عملیات بیتالمقدس که منجر به آزادی خرمشهر شد، توانسته بود با کمکهای تجهیزاتی و مالی کشورهای غربی و عربی منطقه به بازسازی و توسعه سازمان رزم و ایجاد تغییرات اساسی در جبهههای مهم و استراتژیک و نیز ایجاد استحکامات اساسی در مواضع پدافندی مبادرت ورزد و انجام هر عملیات در جبهههای جنوب را بسیار سخت جلوه داده و یا با پذیرش ریسک بالا از سوی رزمندگان همراه سازد.
از این رو برای گریز از بنبست فوق، دو گزینهای که در بالا اشاره شد میتوانست، ابتکار عملی دوباره برای ایران در پی داشته باشد. لذا پس از بررسیهای چند جبهه مهم در سراسر مناطق مرزی و نیز شناساییهای لازم، سرانجام در تاریخ 3 اسفند 1362 عملیات خیبر با رمز «یا رسولالله(ص)» با همکاری نه لشکر و شش تیپ پیاده به اضافه سه تیپ زرهی از یگانهای عملیاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و پنج لشکر از ارتشجمهوریاسلامی در دو منطقه مستقل هورالهویزه و زید با هدف تصرف بصره انجام شد.[1]
منطقهای که بخشی عظیمی از زمین صحنهی نبردش کاملاً با سایر جبهههای دیگر متفاوت بود، بدیهی است که سوالات بیشماری را به ذهن متبادر کند. از جمله؛ چه عواملی سبب انتخاب منطقه هورالهویزه برای انجام عملیات شد؟ چرا زمین این منطقه متفاوت است و چه ویژگیهایی دارد؟ وضعیت دشمن در این منطقه چگونه بود؟ برای کسب اطلاعات از وضع دشمن، چه تدابیر و اقداماتی انجام شد؟ برجستهترین جلوههای تاکتیکی که قوای عراقی برای حفظ این منطقه انجام داده بودند چه بود؟ جمعبندی شناساییهای انجام شده حکایت از چه وضعیتی داشت؟
علت انتخاب هور برای عملیات
گذشت سه سال و نیم از جنگ ایران و عراق برای هر دو کشور تجارب و دستاوردهای متنوع و متعددی در برداشت و بدیهی بود واحدهای نظامی هر دو کشور با آنالیز عملیاتها و درگیریهای انجام شده، از تاکتیکهای عملیاتی یکدیگر آگاهی خوبی کسب کرده بودند به همین جهت، کار برای فرماندهان نظامی هر دو کشور از جهت طراحی عملیات و تدابیر جدید تاکتیکی سخت شده بود. لذا در ادامهی جنگ، طرفی میتوانست به برگ برنده امیدوار باشد که در قدرت و خلاقیت در طراحی و مدیریت صحنه نبرد برتری یابد و با شناسایی دقیق ضعفهای طرف مقابل و نیز اتخاذ تکنیکها و تاکتیکهای جدید زمینه را برای بر هم زدن معادله نظامی به نفع خود فراهم سازد.
در این چهارچوب فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تحلیل و تجارب به دست آمده از عملیاتهای گذشته و نیز بررسی دقیق گزارشهای شناسایی از وضعیت دشمن در شرق بصره و شناسایی میدانی (اختصاصی) از منطقه هورالعظیم، به پنج دلیل مهم زیر به انجام عملیات در هور ترغیب میشد. 1. بکر بودن زمین منطقه، 2. بیتجربگی و ضعف دشمن در حوزه عملیات آبی – خاکی، 3. اعتماد به سرعت عمل یگانهای خودی، 4. ناتوانی و یا مشکل بودن به کارگیری واحد زرهی عراق در منطقه 5. غفلت و باور نداشتن دشمن به انجام عملیات در چنین منطقهای.
البته عمده گزارشهای شناسایی در منطقه هور به دلیل تأکید رعایت اصول حفاظتی ویژه از سوی فرمانده کل سپاه پاسداران، کمتر به صورت مکتوب منتشر میشد و عمدتاً به طور شفاهی منعکس میگردید. به گزارش حسین اردستانی (راوی قرارگاه نجف) «بعد از عملیات والفجر مقدماتی برادر محسن رضایی شخصاً به منطقه هورالهویزه میآمد و منطقه را بررسی میکرد.»(1)
وی پس از ارزیابی مقدماتی از منطقه به منظور دریافت عکسالعمل سایر فرماندهان به انجام عملیات در منطقه هور چندبار و به صورت تلویحی موضوع انجام عملیات در هور را مطرح میکند، که به غیر از غلامعلی رشید (مسئول عملیات قرارگاه خاتمالانبیاء(ص)) دیگر فرماندهان به چشم خریدار با آن برخورد نکردند.(2) با این حال محسن رضایی در گفتگو با علیهاشمی، فرمانده سپاه سوسنگرد، وی را مأمور میکند تا با عدهای معدود از نیروهای مطمئن، موضوع شناسایی از منطقه هور و عمق مواضع دشمن را مورد بررسی قرار دهند.[2]
به گزارش راوی و بنا بر تأکید فرمانده سپاه، به غیر از علی هاشمی و تیم ویژهی او و یکی دو نفر [از نزدیکان فرمانده کل سپاه که با نظر وی موافق بودند] کس دیگری هیچ گونه اطلاعی از فعالیت تیمهای شناسایی نداشتند. حتی سرهنگ صیاد شیرازی، فرمانده نیروی زمینی ارتش نیز از کار نیروهای قرارگاه نصرت در منطقه هور بیاطلاع بود."(3)
کار شناسایی و بررسی وضعیت زمین و دشمن در منطقه هور در چند ماه رأساً توسط محسن رضایی پیگیری شد. به طوری که گاهی اوقات بدون محافظین شخصی به همراه علی هاشمی با لباس مبدل و خودرو وانت به هویزه رفته و در آنجا از مسیرهای از پیش تعیین شده توسط یک یا دو نفر از نیروهای اطلاعات قرارگاه نصرت به وسیله قایق و بلم (قایقهای پارویی کوچک) و با لباسهای عربی به شناسایی معابر و آبراههای هور پرداختند. در این شناساییها که گاهی تا 10 ساعت به طول میانجامید علاوه بر اینکه تیمهای شناسایی، اطلاعات خود را در حضور برادران رضایی و هاشمی گزارش میکردند ایشان نیز از نزدیک بعضی موارد حساس، نقاط مبهم، آسیبپذیر و حیاتی را چک میکردند. این شناساییها گاهی تا عمق بیش از 15 کیلومتری هور و زمین دشمن انجام میشد. این اقدام فرمانده کل سپاه در عین حال که از ریسک بسیار بالایی برخوردار بود ایشان را به این نتیجه رساند که اگر بتوان دشمن را تا آستانه عملیات به همین ترتیب در غافلگیری نگه داشت، میتوانند با طراحی مناسب و امکانات موجود، عملیات موفق و پیروزی را انجام دهند.
البته در این فرآیند اظهارات برخی فرماندهان اسیر و پناهندگان عراقی از اقدام و تحرکات واحدهای رزمی عراق در بخشهای مختلف جبهههای جنوب، نشان دهنده بررسی و تحلیل درست فرمانده کل سپاه از غافلگیر بودن دشمن بود؛ زیرا فرماندهان عراقی هیچگاه تصور نمیکردند که ایران منطقه هورالعظیم را به عنوان یک منطقه عملیاتی و درگیری جدی با آنها برگزیند و نهایت خطری که احتمال میدادند این بود که ایران از هور به عنوان یک محور فرعی در تک اصلی به خشکی منطقه چزابه و شیب و یا طلائیه استفاده کند و حتی گاهی در بررسیهایشان به این موضوع اشاره داشتند که ارتشهای کلاسیک هیچ علاقهای به جنگ در هور ندارند؛ زیرا جنگیدن در اینگونه مناطق به پشتیبانی قوی لجستیکی و کمکهای فراوان کشورهای خارجی نیاز دارد.
این برداشت فرماندهان عراقی موجب شده بود تا هیچگاه هور را با وجود کسب برخی اطلاعات و گزارشها از اقدام و تحرکات رزمندگان در منطقه عمومی هورالعظیم - که در آستانه عملیات افزایش یافته بود - در اولویتهای جدی خط پدافندیشان قرار ندهند و بیشتر توجه و هوشیاریشان معطوف به جبهههای مهمتر در منطقه جنوب یعنی شرق بصره (شلمچه) و یا فاو باشد. در این خصوص سرتیپ فاروق جاراله احمد، فرمانده تیپ 11 گارد مرزی عراق در مردادماه 1362 عقیدهی خود را دربارهی مقاصد استراتژیک ایران به رده بالاتر چنین گزارش میکند: «در مرحلهی اول، پیشروی و عبور از مرز بینالمللی و رسیدن به شطالعرب است تا مقدمات اشغال بصره، انهدام یگانهای خودی و قطع ارتباط زمینی و دریایی با کشورهای عرب و تسلط بر منطقه را فراهم سازد.»(4)
همچنین پناهنده عراقی (جمعی گارد ریاست جمهوری گردان 1 گردان 2 دسته3) اظهار داشت که نیروهای عراقی به جبهه العماره اهمیت نظامی بیشتری میدهند و گمان میکنند این جبهه، محور هجوم [اصلی] نیروهای ایرانی است.(5)
به گفتهی دو پناهنده دیگر[3]، در منطقه بصره نیروهای زیادی از قبیل لشکرهای 5، 6، 8 و تیپ 10 زرهی، یک تیپ نیروی مخصوص و تیپ 320 زرهی و نیروهایی از کشورهای اردن و سودان مستقر هستند و علت آن خبرهای جدیدی است که از حمله ایران به بصره شایع بود. به همین جهت [حتی با شروع عملیات در روز اول] نیروهای جدید از عماره به بصره فرستاده شدهاند.(6)
معطوف بودن به جبهه شرق بصره به طور ویژه در اظهارات فرماندهان عالی ارتش عراق بروز و ظهور داشت. خبرگزاری رویتر از بصره به نقل از سرلشکر ماهر عبدالرشید، فرمانده سپاه سوم ارتش عراق منطقه عملیاتی مورد نظر ایران را چنین منعکس کرد: «فرمانده سپاه سوم ارتش عراق نیز در 9 بهمن 1362 اظهار داشت که ایران در حال نقل و انتقالات نیرو جهت حمله به عراق در بخش جنوبی جنگ خلیجفارس است و هدف احتمالی این حمله بندر استراتژیک (بصره) میباشد، لذا سه لشکر از سپاه پاسداران را برای حمایت از نیروهای ارتش منظم در این حمله به حرکت در آورده است. به گفتهی وی گزارشهای اطلاعاتی نشانگر این است که ایران، نام این تهاجم را «تحریرالقدس» (آزادی فلسطین) و لبیک یا خمینی گذاشته است.(7)
بدین ترتیب فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از دریافت گزارش اطلاعاتی طی چند ماه و تحلیل مثبت از آنها برای انجام عملیات، «طی نامهای به فرمانده کل قوا (امام خمینی)، ایشان را از اهداف و نتیجهی فعالیتهای انجام شده در هور، آگاه میسازند» و با هدف محرمانه ماندن طرح، چنین خاطر نشان میکند که «به خاطر حساس بودن منطقه هور و لزوم حفظ اطلاعات آن از دشمن و... تقاضامندم این طرح نزد نیروهای سپاه باقی بماند و شما دستور لازم را به آقای (آیت الله) خامنهای ابلاغ فرمایید.»(8)
امام خمینی نیز متعاقباً با هدف بررسی و پسگیری مندرجات نامه به رییسجمهور اعلام میکند که بلافاصله جلسهای با حضور آقایان حجتالسلام و المسلیمن هاشمیرفسنجانی، محسن رضایی و سرهنگ صیاد شیرازی تشکیل دهند. با برگزاری جلسه تکلیف شرعی به عهده افراد گذاشته میشود تا مطالب جلسه مطلقاً به شخص دیگری منتقل نشود(9).
بدین ترتیب کلیه فعالیتهای انجام شده توسط نیروهای سپاه در منطقه هور، کاملاً محرمانه و غالباً غیر مکتوب به فرماندهی سپاه گزارش میشد که کاملاً متفاوت با فعالیتهای انجام شده در حوزه مأموریت ارتش در منطقه زید (در شرق بصره) بود. به همین دلیل اخبار و اسناد مکتوب انتشار یافته مرتبط با وضعیت دشمن از لحاظ استعداد، گسترش استحکامات، میزان هوشیاری دشمن و تدابیر آنها در منطقه شرق بصره در مقایسه با منطقه هور بیشتر است.
آشنایی با منطقه عملیات
الف: محور شمالی، هورالعظیم
در غرب خوزستان منطقه ی نسبتاً وسیعی وجود دارد که آن را هورالعظیم یا هورالهویزه مینامند. هور به زبان عربی به معنی باتلاق یا مرداب است و به این دلیل که هور در مرز ایران و عراق واقع شده از اهمیت خاصی برخوردار است. وسعت طولی هور معادل یکصد کیلومتر و عرضی آن معادل سیوپنج کیلومتر میباشد.
شهرهایی که در نزدیکی هور قرار دارند از سمت ایران بُستان در شمال هور، سوسنگرد و هویزه در شرق هور و از سمت عراق، المشرح در شمالغرب، الکحلا، قلعه صالح و هورالعزیر در غرب و القرنه در جنوبغربی میباشند. قرار داشتن این منطقه بین دو استان البصره و العماره عراق ارزش این منطقه را – برای عملیات- بالا برده بود، همچنین چون در بعضی از نقاط فاصله جاده اتوبان بصره-عماره با هور به 2 کیلومتر میرسید دست یافتن به این جاده و نیز رفتن به این دو استان آسان میشد. این در حالی است که خطوط برق، تلفن و خط لوله نفتی بازرگان که مقدار زیادی از نفت صادراتی عراق را به بندر فاو انتقال میداد از همین باریکه عبور میکرد. علاوه بر آن دو جزیره مجنون شمالی و جنوبی در داخل هورالعظیم واقع شدهاند.
وضعیت اقتصادی: وجود ماهی، مکان مناسب جهت زندگی احشام و کشت برنج زمینهی مناسبی برای زندگی در هور و کنارههای آن به وجود آورده به همین خاطر روستاهای زیادی در هور –که اکثرشان در سمت غرب میباشند- از فروش ماهی، شیر و برنج امرار معاش میکنند. تردد در هور توسط قایقهای موتوردار یا بلمهای بیموتور انجام میگیرد. وجود ذخایر نفتی در شمالغربی و جنوب و دو حوضچه بزرگ نفتی چکه و مجنون از مهمترین منابع اقتصادی منطقه هور به شمار میآیند.[4]
وضعیت اقتصادی: وجود ماهی، مکان مناسب جهت زندگی احشام و کشت برنج زمینهی مناسبی برای زندگی در هور و کنارههای آن به وجود آورده به همین خاطر روستاهای زیادی در هور
– که اکثرشان در سمت غرب میباشند- از فروش ماهی، شیر و برنج امرار معاش میکنند. تردد در هور توسط قایقهای موتوردار یا بلمهای بیموتور انجام میگیرد. وجود ذخایر نفتی در شمالغربی و جنوب و دو حوضچه بزرگ نفتی چکه و مجنون از مهمترین منابع اقتصادی منطقه هور به شمار میآیند.[5]
وضعیت سیاسی: وضعیت خاصی که از نظر پوشش، وجود آبراههای متعدد و وسعت منطقه در هور حاکم است سبب شده که ایران و عراق نتوانند به نحوه مطلوب حفاظت و کنترل آن را در دست بگیرند. به طوری که
- در آن مقطع زمانی- ماهیگیران عراقی بدون هیچگونه درگیری وارد آبهای ایران میشدند و ماهیگیری میکردند. همچنین مردمی که به نحوی از ظلم رژیم صدام به تنگ آمده بودند از این منطقه برای پناهندگی به ایران استفاده میکردند. بعد از عملیات بیتالمقدس که بخش اعظمی از هور از کنترل رژیم عراق خارج شد بیش از 2000 نفر به ایران پناهنده شدند که بیشتر آنها را خانوادههایی تشکیل میدادند که برای فرار از خدمت سربازی به این امر دست زدند.
وضعیت نظامی: هیچ یک از دو دولت عراق و ایران در هور به واسطه وسیع بودن منطقه باتلاقی آن، تسلطی روی آن نداشتند. پیش از پیروزی انقلاباسلامی چند پاسگاه ژاندارمری در اطراف هور مستقر بود که کاری با امنیت منطقه نداشتند. در منطقه عراق نیز، چنین وضعیتی حاکم بود. لذا رواج کار قاچاق در منطقه باعث شده بود تا کنترل امنیتی منطقه با وجود پیروزی انقلاباسلامی و استقرار نیروهای سپاه پاسداران در کنار نیروهای ژاندارمری، به دلیل وسعت زیاد و آبراههای فراوان با مشکلات عدیدهای مواجه شود. البته پس از انجام عملیات بیتالمقدس، وضع کاملاً فرق کرد و جمهوری اسلامی توانست تا حد زیادی تور امنیتی خوبی در هور ایجاد نماید.
رژیم عراق هم متقابلاً با هدف ایجاد تور امنیتی و دستگیری افراد نظامی فراری و نیز معارضین رژیم در اردیبهشت 1362، اقدام به حمله در برخی مناطق هور شامل: منطقه هورالحمار- هورالهویزه- هورناصریه کرد. شیوه عملیات بدین گونه بود که از داخل هور توسط قایقهای مجهز به تیربار و با هلیکوپتر توپدار به تمامی روستاها حمله کرده و افراد زیادی از خانواده فراریان را دستگیر کردند، سپس با عملیات روانی-تبلیغاتی و تهدید به کشتن اعضای خانوادهی فراریان، توانستند تعداد زیادی از فراریان را دستگیر کنند.
رویش 33 نوع گیاه و از جمله مهمترین آنها، نیزار، بردی و چولان در آبهای هور اختفاء و پوشش نسبی را در تمام منطقه هور به وجود آورده است. [6]
در هور نسبت دید و تیر به نوع گیاهی که در آن منطقه میروید بستگی داشت. اما به طور کلی امکان رصد کردن فعالیت نیروهای مقابل به علت روییدنیها و پوشش بسیار مناسب منطقه، عمدتاً از طریق برج (دکل)های دیدهبانی،[7] یا نیروهای گشتی رزمی و ایجاد سنگرهای کمین و نیز عکسبرداریهای هوایی انجام میگرفت، البته دید و تیر در زمینهای شمال و غرب هور به علت نبودن عارضه مناسب و در زمینهای جنوب هور به خاطر وجود سدهها، محدود و در غرب نیز علاوه بر سدهها، وجود روستاها و کانالهای مشروع، محدودتر بود. این محدودیتها، فعالیت را برای نیروی خودی که اتکاء به نیروهای پیاده –جهت تعیین معبر به سمت مواضع دشمن- داشتند، راحت تر میکرد و برعکس چون راهکارهای دشمن متکی به نیروی زرهی بود، عملاً مانع جدی برای عراقیها محسوب میشد.
ب: محور جنوب؛ شرق بصره[8]
منطقه عملیاتی شرق بصره زمینی مثلثی شکل به وسعت 1600 کیلومتر مربع است. ضلع شمالی این منطقه به کوشک طلائیه و هورالهویزه به طول 50 کیلومتر، از غرب به رودخانه شط العرب (که از به هم پیوستن دو رود دجله و فرات در منطقه القرنه در شمال بصره شروع شده و تا تقاطع کارون به اروند در مقابل خرمشهر و از آنجا تا دهانه خلیج فارس ادامه مییابد این رودخانه اروند رود نامیده میشود) و از شرق به خط مرزی شمالی- جنوبی از کوشک تا شلمچه به طول 60 کیلومتر منتهی میشود.
8 پل بر روی رودخانه شط العرب، شرق و غرب این منطقه را به هم مرتبط میکند. چهار پل در منطقه نشوه، دو پل در منطقه تنومه و دو پل بیطار و مارگیا در شهرک صنعتی تنومه قرار دارد. نشوه و تنومه به عنوان دو شهر در منطقه شرق بصره قرار دارند که اکثر اماکن آن به عنوان محل استقرار واحدهای پشتیبانی و احتیاط سپاه و لشکرهای ارتش عراق مورد استفاده قرار میگیرد. شهر تنومه به عنوان منطقه پشتیبانی کننده شلمچه و زید و شهر نشوه به عنوان منطقه پشتیبانی کننده کوشک و طلائیه مورد استفاده قرار میگیرد.
دشمن تا قبل از فتح خرمشهر، از آنجا که این شهر را کلید بصره میدانست و امکان از دست دادن این شهر (خرمشهر) را غیر ممکن میپنداشت مواضع مستحکمی در شرق بصره نداشت، لیکن عملیات بیتالمقدس (آزادی خرمشهر) تغییرات مهمی را در زمین منطقه ایجاد کرد که قسمت اعظم آن مبتنی بر تجارب برآمده از عملیاتهای گذاشته بود، به عنوان مثال طراحان نظامی ارتش عراق با تدابیر خاصی کلیه راههای نفوذ به شهر بصره را در این منطقه با به کارگیری انواع موانع ترکیبی مسدود کرده بودند.
دشمن با ایجاد کانالی با عنوان کانال پرورش ماهی به طول 30 و عرض1 کیلومتر که آب آن را با پمپاژ آب شطالعرب از طریق نهر کتیبان تأمین میکرد، مانع بزرگ و اساسی برای جلوگیری از هجوم نیروهای رزمنده و مانور زرهی به منظور تأمین شهر بصره در منطقهای مابین شلمچه تا زید و نهر کتیبان به وجود آورده بود، همچنین خاکریزهای مثلثی در دو ردیف به صورت پیچیده و از جنس دژ که به وسیله خودرو امکان تردد روی آن میسر بود از منطقه زید تا پیچ کوشک و از آنجا تا طلائیه و سپس تا آخرین نقطهای از خشکی زمین که به هورالهویزه منتهی میشد، امتداد داشت. ضمن اینکه در مقابل این مواضع مثلثی شکل کانالی با عرض 4 متر و عمق 4 متر احداث شده بود و کف کانال نیز سیمخاردار و تلهگذاری و مینگذاری شده بود.
علاوه بر اینها به دلیل حساسیت منطقه و جاده طلائیه یعنی جاده قدیم هویزه به نشوه در محدوده مقابل مواضع مثلثی تا مرز بینالمللی را ابتدا به صورت گسترده سیم خاردار و مینگذاری کرده و آب انداخته بود و با مهار آب در این منطقه آب گرفتگی بزرگی را در محدود طلائیه قدیم و طلائیه جدید به صورت متصل به هور ایجاد کرده بود.
اهداف و مأموریت تیمهای اطلاعاتی:
همانطور که کسب اطلاعات نظامی برای هدایت معقولانه صحنه نبرد یک وظیفه اصلی و مهم در جنگها به شمار میرود، پس از انتخاب منطقه عملیات، فعالیت اطلاعاتی مربوط به وضعیت زمین منطقه نبرد و دشمن، در دستور کار قرار گرفت و فرآیند جمعآوری آن، از سه منبع اصلی کسب اطلاع از منبع انسانی، شامل گزارش جاسوسان و اظهارات پناهندگان و اسراء، اطلاعات فنی که حاوی منابع گوناگون و منعکس کننده پیشرفت در سیستم ارتباطی بود واطلاعاتی از منابع آشکار که از طریق اخبار رسانهها و یا اظهارات مقامات در دسترس قرار میگرفت، آغاز شد.
بر این اساس تیمهای اطلاعات و عملیات قرارگاه و یگانهای عملیاتی، مأموریت خود را از اوایل سال1362- برای جمعآوری اطلاعات از دشمن و به ویژه تجزیه و تحلیل اطلاعات نظامی آن، با هدف کمک به فرماندهان برای پاسخگویی به دو سؤال: دشمن چقدر آسیبپذیر است؟ و ما چقدر آسیبپذیریم؟ به صورت برنامهریزی شده به شرح ذیل آغاز کردند:
- بررسی گستره سنگرهای دشمن.
- بررسی سلاحهای موجود در خط اول و در بین نیروهای پوششی.
- برآورد نیروی دشمن در خط اصلی، تعداد سنگرهای در خط، شناسایی جادهها و راههای مواصلاتی و اماکن مهم.[9]
- شناسایی عمق میدانهای مین تا خاکریز اول دشمن.
- بررسی کانالها، آبراهها و عمق و مشخصات آنها.
- بررسی فاصله کمینهای دشمن از خط اول و از یکدیگر.
- مسیر گشت تیمهای شناسایی تا هدف با زمانبندی دقیق.
- فیلم و عکسبرداری از مواضع شناسایی شده.
- افزایش ارتباط با اتباع عراقی و مجاهدین عراقی (معارضین رژیم صدام) در منطقه عمومی هور.(1)
در همین چهارچوب از سوی فرماندهان، توصیههایی به تیمهای اطلاعاتی میشد که براساس آن:
- کلیه فعالیتها و جابهجاییهایشان در نهایت استتار و اختفاء و دور از چشم دیدهبانها و عوامل متعدد و متفرق دشمن انجام شود.
- هیچ فعالیتی نباید از سوی تیم شناسایی باعث جلب توجه دشمن شود.
- به منظور جلوگیری از پیشروی و اجرای شناسایی گشتیهای دشمن و گرفتن اسیر، اقدام به موقع انجام گیرد. (این عمل با برقراری کمینهای مناسب و اجرای آتشهای دقیق در مواقع ضروری انجام شود.)
- پستهایی برای کنترل عبور و مرور (با آموزش کافی) در نقاط مناسب و به تعداد کافی در نظر گرفته شود.
- مفقود شدن، افشاء شدن و هر گونه به خطر افتادن اسناد عملیات نظامی سریعاً گزارش شود.
- عوامل اطلاعاتی یا (جاسوسان عراقی) سریعاً مورد بازجویی قرار گیرند.(2)
ادامه دارد...
پاسداشت سی و سومین سالگرد عملیات خیبر/۳۱
انتهای پیام/فارس
کد مطلب: 437246
آدرس مطلب: https://www.taftanema.ir/news/437246/بررسی-زمین-وضعیت-دشمن-عملیات-خیبر