تاریخ و فلسفه در قلمرو واحدی میتوانند فعالیت کنند/ توتم مغولها «ماده گرگ خاکستری» است
25 فروردين 1396 ساعت 12:48
استاد دانشگاه تهران که به تازگی کتاب «مغولان و سرنوشت فرهنگی ایران» را منتشر کرده است، گفت: مغولها خود را فرزندان گرگ میدانستند و تصویر گرگ بزرگ خاکستری، مظهر و «توتم» قومی آنها محسوب میشد.
به گزارش سرویس فرهنگي تفتان ما،کریم مجتهدی به تازگی کتاب «مغولان و سرنوشت فرهنگی ایران» را منتشر کرده است. این کتاب 395 صفحه توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در آخرین روزهای سال 1395 چاپ شد و توزیع آن از هفته سوم فروردین 96 آغاز شده است.
* امکان فعالیت تاریخ و فلسفه در قلمرو واحد
مجتهدی در این کتاب به بررسی مغولان و ایلخانان و نقش آنها در فرهنگ ایران پرداخته است. او در این باره به خبرنگار فارس گفت: این کتاب جنبه میانرشتهای دارد، چرا که در درجه اول به تاریخ ایران توجه دارد اما از آنجایی که رشته اصلی بنده فلسفه است، در کل کتاب علاوه بر نگاه تاریخی به نحوی تأمل فلسفی را هم همراه کردهام.
چهره ماندگار فلسفه ادامه داد: فلسفه خواه ناخواه چه قبل از شروع تحقیقات مورخ و چه بعد از آن، همیشه به عنوان یک فرضیه مبهم در ذهن مورخ وجود دارد؛ از این لحاظ خواه ناخواه تاریخ و فلسفه در قلمروی واحدی میتوانند فعالیت داشته باشند.
وی درباره اهمیت دوران حکومت مغولان بر ایران گفت: درست است که در آن عصر صدمات زیادی به ایران وارد شد اما در عین حال ایرانیان وارد عالم جدیدی شدند که با مسائل و مشکلات دورترین نقاط آسیا ـ از منچوری گرفته تا آسیای میانه و اروپای شرقی ـ ارتباط داشتهاند. در آن زمان به سبب جنگهای صلیبی، ایران به ناچار در معرض درگیریهای آسیایی از یک سو و اروپایی از سوی دیگر قرار گرفت و با احتساب حکومتهای ملوکالطوایفی بعد از ایلخانان در ایران، این وضعیت حدود دو قرن به طول انجامید.
* زوزهکشیدن مادران مغول به جای خواندن لالایی
مجتهدی درباره تاریخچه مغولها گفت: مردم بیاباننشین و صحراگرد آسیای دور که از قسمت ساحلی اقیانوس آرام تا نزدیکی دریای خزر و مناطق شمالی خراسان بزرگ زندگی میکردند، براساس نوعی اسطوره بسیار کهن، اعتقاد داشتهاند که جد آنها گرگزاده بوده و از شیر این حیوان تغذیه کرده است و آنها دلیری و در عین حال بیرحمی و خونخواری را از این حیوان به ارث بردهاند! البته برخلاف تصور بعضی از اشخاص، این اسطوره عجیب را دشمنان این اقوام جعل نکردهاند، تا آنها را خوار و بدنام کنند، بلکه این اسطوره ساخته و پرداخته خود آنهاست.
وی افزود: آنها خود را فرزندان گرگ میدانستند و تصویر یک گرگ بزرگ خاکستری مظهر و «توتم» قومی آنها محسوب میشده است. به همین دلیل بنده اصرار داشتم جلد کتاب خاکستریرنگ باشد که متأسفانه رنگ آن هنگام چاپ در نیامده و بیشتر شبیه مشکی شده است.
این استاد دانشگاه افزود: ظاهرا امروزه هم مادران اقوام مغولی هنگام خواندن لالایی برای نوزادان خود، زوزه گرگان گرسنه را تقلید میکنند تا کودکان خود را با خصوصیات اجدادی آنها اشنا کنند و قدرتی را که برای ادامه حیات لازم دارند به آنها بیاموزند.
مجتهدی درباره معنای «توتِم» اظهار داشت: یک اصطلاح بومی آفریقایی است که به مرور در زبانهای دیگر هم تعمیم یاقته و در واقع مظهر قومی محسوب میشود که معمولاً به صورت یک حیوان یا غریزه است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: البته اسطوره اینکه نوزاد یک انسان، نزد گرگان بزرگ شده و از شیر آنها تغذیه کرده باشد، خاص اقوام تتر (تاتار) نیست. در اساطیر رومی نیز آورده شده که رومولوس و برادرش رموس که بنیانگذار شهر رم محسوب میشوند از شیر یک گرگ ماده تغذیه کردهاند. داستان های مشابهی نیز نزد بعضی از اقوام آسیایی و بعضی مناطق دیگر از جمله در هندوستان وجود دارد، البته گرگها در همه جا مظهری از درندگی ظالمانه بودهاند.
* اصالت چنگیز «مغول» نبود
وی درباره جایگاه چنگیز در میان مغولها گفت: چنگیز با اینکه خود از اقوام قیات بود، به عنوان «مغول» متوسل شده و آن را تعمیم داده بود. ظاهراً این عنوان اسم همان نوزاد افسانهای تتر بود که از شیر گرگ تغذیه کرده است.
وی افزود: به دستور چنگیز همگان باید خود را مغول میدانستند و خود را با این عنوان معرفی میکردند، تا تشتت و اختلاف اقوام پراکنده تبدیل به یک لشگر انبوه و منضبط شود. یکی از اصول یاساهای چنگیز آگاهی از همین عنوان مشترک بود که عملاً نمادی از همخونی آنها محسوب میشد.
نویسنده کتابهای فلسفی با بیان اینکه چنگیز در رهبری خود از قدرت شمنی هم استفاده میکرده است، ادامه داد: شمن مقلد قوای طبیعت است؛ بیخود نبود که چنگیز سران لشگر خود را با همین عناوین تشویق میکرد: «تو طوفان سهمگینی!»، «تو صخره محکم و ثابت کوهستانی!»، «تو سیل خانمانبراندازی!»، «تو شیری!... تو پلنگی!» و تشبیهاتی از این قبیل. این گفتههای او صرفاً حالت تشبیهی نداشتهاند، بلکه چنگیز با این کلمات در واقع به آنها فرمان و دستور میداده و خط مشی آنها را تعیین میکرده است.
وی افزود: چنگیز با تدبیر و اصول استثنایی خود از حرص و طمع افراد برای پیشبرد نقشههای جنگی خود استفاده میکرد. شاید بتوان گفت که در هیچ امپراتوری دیگری تا این اندازه از غریزه حمله، کشتن و چپاول افراد به این نحو دقیق و روشمند استفاده نشده است!
مجتهدی در پایان خاطرنشان کرد: چنگیز با نبوغ مدیریت خود و آگاهی از وضع روحی اقوام توانسته بود میان آنها نوعی اتحاد ناگسستنی برقرار کند. همین در واقع همان معجزهای بوده است که طرفداران او به او نسبت میدادهاند. عملاً همین قدم اول درست، تمام فتوحات بعدی او را نیز تضمین کرده است.
انتهای پیام/فارس
کد مطلب: 437660