دلم از قضاوتهای ناعادلانه شکست/ بزرگترین قرآن طلا با هزینه شخصی است و با هدیه آن به کودکان نیازمند کمک می شود
27 فروردين 1396 ساعت 9:34
همه انسانهای خدا هستیم و باید همدیگر را دوست داشته باشیم؛ امروز همانند گذشته فقط ظاهر دیده شد و نیت من دیده نشد. دلم از قضاوتهای ناعادلانه شکست ولی با همه این کم لطفیها از ایران نمی روم و با عشق قرآنی دیگر کتابت می کنم
به گزارش سرویس مذهبي تفتان ما،به نقل از ندای اصفهان، در تاریخ ۲۲ فروردین ماه ۹۶ مطلبی به قلم آقای سید مرتضی میرسراجی با عنوان «آیا تولید بزرگترین و ریزترین قرآن هنر است؟!» (اینجا) در پایگاه تحلیلی خبری ندای اصفهان منتشر شد که در آن به رونمایی از بزرگترین قرآن طلا در قم و برخی فعالیت های آقای رائین اکبرخانزاده انتقاد شده بود.
پس از آن آقای اکبرخانزاده در تماس با ندای اصفهان به گفتگو و ارائه پاسخ پرداختند که در ادامه متن آن را می خوانیم.
گفتنی است پایگاه خبری تحلیلی ندای اصفهان به پیش داوری در این قضیه نپرداخته اما تضارب آرا و انعکاس دیدگاه ها را وظیفه رسانه ای خود می داند.
***
تشکر می کنم از ندای اصفهان که فرصت پاسخگویی را به بنده داد. من رائین اکبرخانزاده هستم و تا کنون ٢۶ جلد قرآن کریم کتابت کرده ام. روزی که بزرگترین قرآن مطلای جهان را در قم رونمایی کردم بی نهایت خوشحال بودم؛ حضرت آیت الله مکارم و حضرت آیت الله جوادی با آغوش باز و با مهربانی مرا به حضور پذیرفتند و به وجود گرانقدر چنین عالمانی در کشور افتخار کردم.
ولی وقتی گزارش شما را خواندم دلم شکست و گریه کردم. سالها قبل قرآنی کتابت کردم ولی وکیل بنده آن را برداشت و به نام خود در نمایشگاه قرآن رونمایی کرد! فریاد زدم که این قرآن را بنده کتابت کردم و او دارد دروغ می گوید ولی هیچ کس حرف مرا گوش نکرد. به مسئولین وزارت ارشاد دولت وقت موضوع را گفتم، در پاسخ گفتند «مهم نیست چه کسی کتابت کرده مهم این است که این قرآن نمایش داده شود و مردم ببینند».
وقتی پافشاری کردم به من گفتند «او ریش داره و… تو ریش نداری و اصلا قیافه تو به کاتب قرآن بودن نمی خورد و تو شبیه مطرب ها هستی»!
سفر به إمارات
آن روز هم دلم شکست و دیدم دیگر جایی در ایران ندارم و از ایران به إمارات رفتم و در آنجا تنها قرآن طلا و جواهر را ساختم. گفتند چرا می خواهی از طلا و جواهر باشد؟ گفتم «یک کشیش امریکایى چند ورق از قرآن را آتش زده و دل مسلمانان را خون کرده است، می خواهم قرآنی بسازم از طلا تا به او بگویم اگر تو یک ورق آتش زدی عشق مسلمانان اینقدر به قرآن زیاد است که از طلا می سازند». طلا به هیچ عنوان در طبیعت از بین نمی رود.
ماجرای عکس با افراد
در آنجا لباس فرمی داشتم که باید کروات می زدم، به هر حال برای یک کمپانی جواهر فروشی کار می کردم و باید طبق قوانین آن کمپانی لباس می پوشیدم. یکی از روزها «عارف» خواننده لس آنجلسی آمد و آثارم را دید و کلی از دیدن قرآن احساساتی شد و اشک شوق ریخت و با هم عکس یادگاری گرفتیم. به او یک هدیه قرآنی از آثارم دادم.
مدتی بعد «سیاوش شمس» خواننده دیگر آنطرف آبی آمد و او هم تحت تأثیر قرار گرفت و به او یک تار مو که بر روی آن «بِسْم الله الرحمن الرحیم» نوشته بودم به همراه یک میکروسکوپ هدیه دادم و با او هم عکس گرفتم. بازیگران هالیوود مثل «إستیون سیگال» و دیگر افراد هم بازدیدکنندگان آثارم بودند و من این فضا را یک کار فرهنگی تاثیرگذار برای این افراد تلقی می کنم.
عشق به کشور و بازگشت به ایران
وقتی قرآن طلا به اتمام رسید رونمایی بزرگی در هتل «برج العرب» گرفتیم و سفرای خیلی از کشورها از جمله امریکا آمدند. همان زمان بود که از من دعوت شد برای زندگی به امریکا بروم، ولی من عاشق ایران بودم و این شش سال دوری خیلی من را عذاب می داد و دولت جدیدی هم سر کار آمده بود و فکر کردم تحولی در وزارت ارشاد ایجاد شده است و به ایران بازگشتم و به کار خودم در ایران ادامه دادم.
هشت سال فقط به خاطر نداشتن ریش و به گفته آنها نداشتن ظاهر مناسب… از شرکت در نمایشگاه محروم بودم و بعد از هشت سال در نمایشگاه شرکت کردم که خیلی فضا بهتر بود و ظاهر افراد مهم نبود. من با عشق به قرآن به کتابت آن ادامه دادم و چندین قرآن کتابت کردم.
انصراف از کاندیداتوری شورای شهر
مدتی قبل دوستان اصرار کردند در انتخابات شورای شهر تهران ثبت نام کنم و رفتم و ثبت نام کردم. ساعت ۴ بعدازظهر که کار ثبت نام بنده تمام شده بود تا صبح فردای آن روز فکر کردم و دیدم عشق من قرآن است و ساعت ٨ صبح رفتم انصراف دادم، ولی در گزارش شما از انصراف من چیزی نگفته است.
بزرگترین قرآن جهان بسیار خوش خط و با پول آن می توان به کودکان سرطانی خدمت کرد
بزرگترین قرآن مطلای جهان را با هزینه شخصی و به کمک یکی از دوستان که نخواست نامش برده شود ساختم و خدمت حضرات عظام رسیدم و رونمایی کردیم. در مشورتی که با سرمایه گذار کرده بودیم و یک فرد خیّر هست، تصمیم بر این بود که پس از هدیه پول آن را برای کودکان نیازمند خرج کنیم. اینگونه سرمایه اولیه پس از فروش چند برابر می شود و بیشتر می توان به کودکان سرطانی خدمت کرد.
خط این قرآن کریم عثمان طه است و بسیار خوش خط است ولی در گزارش آمده بسیار بد خط است! این اثر هنری خواهد بود که در تاریخ ماندگار می شود و نسلهای بعدی هنر و عشق ایرانیها را خواهند دید. جلد این قرآن کریم قلمزنی است که فوق العاده زیباست.
همانند گذشته فقط ظاهر دیده شد!
من همه جور دوستی دارم از معتاد گرفته تا وزیر و عالم همه انسانهای خدا هستیم و باید همدیگر را دوست داشته باشیم. امروز همانند گذشته فقط ظاهر دیده شد و نیت من دیده نشد دلم را از قضاوتهای ناعادلانه شکست ولی با همه این کم لطفیها از ایران نمی روم و با عشق قرآنی دیگر کتابت می کنم
از حضرت آیت الله مکارم شیرازی و حضرت آیت الله جوادی آملی و دیگر مراجع بی نهایت سپاسگذارم بخاطر اینکه ظاهر من را ندیدند و قضاوت نکردند.
آیا باید ساخت آثار هنری متوقف شود؟
بعضی افراد می گویند به فقرا برسیم؛ ببخشید کسانی که پول نفت را دارند و بیت المال دستشان هست باید به فکر باشند. بله فقر زیاد شده است ولی آیا باید ساخت آثار هنری متوقف شود؟ پس چه کسی به فکر هنر و فرهنگ باشد؟ کمیته إمداد و دولت مسئول مستقیم کمک به مردم هستند؛ آیا در مشهد که حرم امام رضا (ع) از گنبد طلا و ضریح نقره و طلا هست فقیر نیست؟ آیا در همین شهر قم که کارگاههای ساخت ضریح هست فقیر نیست؟
آیا منی که با سختی پول ساخت این قرآن را فراهم کردم و از هزینه شخصی است اشتباه کردم؟ برای ساخت فیلم سینمایی در مورد پیامبر (ص) چندین میلیارد بودجه بیت المال هزینه شد چرا کسی اعتراض نکرد که ما فقیر داریم؟
و مگر نه اینکه آبروی مؤمن از خانه خدا بالاتر است چرا نیت کردید و انواع تهمت ها را به من زدید؟
کمی با چشم باز به قضیه نگاه کنیم، به ظاهر افراد نگاه نکنیم، کروات زدن یا ریش داشتن یا نداشتن و… نشانه ایمان داشتن یا نداشتن نیست، بیائیم از قضاوتهای زود دست برداریم.
خواستم روایت را به همه إثبات کنم
خیلی از کشورها نمایشگاه قرآن برگزار کردم، آیا این تبلیغ اسلام نیست؟ مردم زیادی از نمایشگاههای من بازدید کردند، آیا این نشان عشق ایرانیها به هنر و قرآن نیست؟
من روی تار موی سر با چشم غیر مسلح قرآن نوشتم، روی دانه برنج (فقط یک دانه برنج) ١۶٠خط قرآن را نوشتم. روی ذره شکر نوشتم، کوچکترین قرآن جهان را نوشتم؛ شما در گزارشتان نوشتید چه فایده ای دارد؟
در پاسخ بگویم که من روی تار موی سر با مداد و چشم غیر مسلح بدون استفاده از میکروسکوپ نوشتم و خواستم ثابت کنم و به همه نشان بدهم خواندن و دیدن آیات قرآن بینایی چشم را زیاد می کند.
خواستم ثابت کنم با چشم غیر مسلح می توان به قدرت قرآن روی تار مو بنویسم. وقتی روی تار موی سر می نویسم دستم نمی لرزد و نبضم آرام تر می زند، خواستم نشان بدهم که قرآن آرام بخش انسان است ولی اصلا به این دقت نکردید و ظاهر را دیدید.
انتهای پیام/فارس
کد مطلب: 437703