به گزارش سرویس فرهنگي
تفتان ما،گروه کتاب و ادبیات: ساسان والیزاده نویسنده و پژوهشگر هر از گاهی واگویههای خود را در قاب احساس واژگان ریخته و اینبار از بغض خود برای معدنچیان میگوید:
و چه اندوهی! تلخ چون زرنیخ و زقوم!مرگ رهایمان نمیکند.
بغضی گنگ در گلو می پیچد.
معدنچیان در عمق 1800 متری زمین جانشان را در بوته سودا نهادند تا غم جان به غم نان فرزندان کوچک آنها افزوده شود.
هی همهی شمایان! در هیاهوی شعار و لایک و هواداری و هورا کشیدنها...
یادتان باشد کارگر معدنچی در اعماق زمین دارد میمیرد. زیباترین چهره زغالی چقدر لایک دارد؟ و چند رای؟
تقویم ورق میخورد . دیروز روز کارگر بود و امروز کارگران معدن مرگ هدیه میگیرند.
اما چند نفس هنوز مانده. چند جان. محض خدا. محض انسان !
انگشت اشاره خون آلود و چرک کارگری زیر آوار وجدان کدام یک از شما- از ما را صدا میزند؟
انتهای پیام/
فارس