به گزارش سرویس اقتصادي
تفتان ما،عباس پاپیزاده نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون کشاورزی در میزگردی که در
خبرگزاری فارس برای بررسی لایحه ضرورت احیای وزارت بازرگانی و تفکیک بخشی از اختیارات از وزارت جهاد کشاورزی برگزار شد، گفت: تجارب شکستخورده تفکیک به نوعی تاکنون آسیبرسان بوده؛ چراکه تا الان بیش از 10 بار این ادغام و تفکیکها صورت گرفته است. وزارت صنعت، معدن و تجارت یکبار در بخشهای دیگر ادغام شده و باید پرسید این مسئله ناشی از چیست؟
آیا اگر ما یکبار دیگر ادغام و تفکیک دیگری انجام دهیم، مشکلات حل میشود؟ قطعاً با تجاربی که ما از گذشته داریم من فکر نمیکنم چنین اتفاقی بیفتد. پیشنهادی که ما داریم این است که بله! ساختار فعلی نواقصی هم دارد، اما الزاماً نباید راه رفته گذشته را تکرار کنیم.
بالاخره در گذشته مسئولان و کارشناسان نشستهاند و به این نتیجه رسیدهاند که وزارت بارزگانی بهطور جداگانه خیلی نمیتواند برای وضعیت کشور ما مفید باشد. حتماً دلایل کارشناسی خاصی داشتهاند که ما آن دلایل را هم مطالعه کردهایم و ببینیم کسانی که آن زمان از این ادغام دفاع کردند، چه دلایلی داشته که دوباره آن را تکرار نکنیم.
*نقاط ضعف بخش بازرگانی ربطی به ادغام تفکیک ندارد
باید پرسید آیا سازمان توسعه تجارت زمانی که در وزارت بازرگانی وقت برقرار بود، توانست ما را به تراز تجاری مثبت برساند؟ نه! و آیا اکنون توانسته است؟ الآن هم نه!
یک اشکالی وجود دارد که ربطی به جدا بودن یا ادغام شدن دو بخش ندارد. ما باید آن را پیدا کرده و برطرف کنیم. ما اکنون فراتر از بحث اینکه دولت رأی اکثریت را آورده و باید با رأی اکثریت آن را حمایت کنیم، بحث سیاستهای کلان ابلاغی مقام معظم رهبری را داریم. دولت در راستای سیاستهای کلان ابلاغی باید حرکت کند. سیاستهای اقتصاد مقاومتی بحثی نیست که مربوط به یک سال و یا یک دولت باشد. یک استراتژی از سوی نظام که ضد تحریمها هم هست را در برمیگیرد و ما باید ساختار را با توجه به این سیاست کلان طراحی کنیم و برنامهریزیها را با ساختار بالادستی ببینیم که آیا ساختار تولید و تجارت ما چه در بخش صنعت و چه در بخش کشاورزی در راستای اقتصاد مقاومتی هست؟
ما در تولید و اقتصاد بحث زنجیره تولید را داریم. الان بسیاری از کشورها به این نتیجه رسیدهاند که زنجیره تولید از تأمین نهاده تا تولید و توزیع باید در بخش مربوطه بیشترین تأثیر را از تصمیمگیران بپذیرد. منِ وزیرِ جهاد کشاورزی وقتی میخواهم مرغ تولید کنم، اما واردات کنجاله سویا در اختیارم نیست! مگر بحران سالهای 91 و 92 را فراموش کردهایم، که تجار چه بحثی را در ارز مبادلهای به وجود آوردند.
*پاسکاری وظایف بازرگانی بخش کشاورزی نتیجه اجرای ناقص قانون تمرکز
منِ وزیر جهاد کشاورزی برنامهریزی کردم و تولید را هم انجام دادم، الان تولید را چه کنم؟ محصول تولیدشده روی دستم مانده است. تولیدکننده داخلی را روی بحث تنظیم بازارش چه باید بکنم؟ برای صادراتش چه باید بکنم؟ آیا تا زمانی که منِ وزارت جهاد کشاورزی ورود نکرده بودم، صادرات مرغ، گوشت و محصولات کشاورزی درست انجام میشد؟ قطعاً نه!
و ما مشکلات جدی در این زمینه داشتیم. ما درواقع وزیر جهاد کشاورزی و وزیر صنعت، معدن و تجارت را در مجلس خواستیم و سؤال کردیم که چرا وضعیت به اینگونه است؟ چرا وضعیت کشاورزان و محصولات کشاورزی به اینگونه است و واقعاً کسی پاسخگو نبود.
وزارت صنعت، معدن و تجارت میگفت؛ خب، موضوع بخش کشاورزی مربوط به همین بخش است و وزارت جهاد کشاورزی هم میگفت این بحث تجاری و بازرگانی است و به من ربطی ندارد. من مسئول تولید هستم و بروید از مسئولش سؤال کنید و ما نمایندگان واقعاً در این قضیه مانده بودیم. حالا نهتنها ما، خودِ کشاورز هم سردرگم بود و حتی خود وزرا در کابینه دولت هم در این زمینه اختلافنظر داشتند.
*تصمیمات هیجانی دولت تحت تاثیر فشار افکار عمومی
فارس: همه کابینه دولت بهعنوان سرنشینان یک کشتی در دولت نشستهاند، آیا نمیخواهند منافع مردم پیگیری شود؟ نمیشود که بگوییم به من ربطی ندارد و من همین جایی که نشستهام را سوراخ میکنم و کاری به دیگران ندارم. آیا به نظر شما استراتژی کلی حاکم بر این دو وزارتخانه تهیه شده است؟
پاپیزاده: ما یک اشکال ساختاری هم در خود دولت داریم؛ بحث من الآن، دولت فعلی یا دولت خاصی نیست. همیشه ما نمایندگان مجلس هم حتی تحت تأثیر و فشار افکار عمومی هستیم. دولت در دو هفته گذشته تا اکنون تحت تأثیر فشار برای تأمین محصولی مانند پیاز است که حالا باید امشب سریع تصمیمگیری کند که این فشار را تخلیه کند و اگر قانونی تنظیم کرده که این اختیار را به وزارت جهاد کشاورزی میسپارد و وزارت جهاد کشاورزی میگوید برای تأمین محصولی مثل پیاز نباید وارد شود.
*ستاد تنظیم بازار اختیارات وزیر جهاد کشاورزی را دور میزند
دولت از طریق ستاد تدبیر یا ستاد تنظیم بازار اختیارات وزیر جهاد کشاورزی را دور میزند؛ یعنی ثبت سفارشی که وزارت جهاد کشاورزی باید دستورش را بدهد را دور میزند و فرد دیگری آن را دستور میدهد. آنهم بنا به مصلحتهایی که به فراخور زمان اتفاق میافتند و ما تصمیمگیران کشور تحت تأثیر آنی و لحظهای افکار عمومی هستیم.
برگردیم سر بحث اصلی! پاسخگویی وزرا در بخش کشاورزی و بازرگانی واقعاً به معضلی تبدیل شده بود و در نتیجه برنامهریزی هم برای رفع این معضل وجود نداشت. ما دو بحث در وزارت بازرگانی داریم، یکی تأمین ارز مورد نیاز تجارت و دیگری بحث واردات و حمایت از تولید داخل.
*ما به دنبال وزارت بازرگانی بدون اتکا به درآمدهای نفتی هستیم
آیا ما در ساختار قبلی و وجود وزارت بازرگانی، تراز تجاریمان مثبت بود؟ و آیا اگر درآمدهای نفتی، منبع سهلالوصول و مفت و بدون چکوچانه را که همیشه از طریق فروش نفت در اختیار وزارت بازرگانی قرار میدادیم، حذف کنیم آیا وزارت بازرگانی که آقایان میگویند باید احیا شود میتواند ادامه حیات دهد؟ من میگویم نه!
وزارت بازرگانی وسیلهای شده که ما منبعی در اختیارش قرار میدهیم، منبع را سوراخ میکند و با یک شیبی بهسوی واردات سوق میدهد. وزارت بازرگانی که ما دنبال آن هستیم وزارتخانهای است که ارز موردنیاز واردات را هم خودش تأمین کند، مثل خیلی از کشورهای دیگر. اگر قرار است 100 میلیارد دلار واردات انجام دهد، باید 100 میلیارد دلار هم صادرات داشته باشد و در این میان تعادلی اتفاق میافتد که هیچوقت در طول تاریخ 40 سالهای که من مطالعه کردهام اتفاق نیفتاده است. مضاف بر آنکه اکنون با توجه به اینکه تحریم هم هستیم، به سمتی میرویم که برخی تمایلشان به واردات بیشتر است و کسی که واردات بیشتری انجام میدهد، موفقیت آن را برای خودش موفقیت محسوب میکند که من رفتم هواپیما خریدم. گندم خریدم و من در بازاری که تحریم هستیم فلان جنس را خریدم و آوردم و این یک عملکرد موفق برای وزارت بازرگانی محسوب میشود.
*تاکنون برنامهریزی برای واردات با استفاده از ارز صادراتی نداشتهایم
دوم اینکه؛ آیا واقعاً برای تولید در وزارت بازرگانی برنامهریزی کردهایم؟ ما در خارج از کشور بازار هدف شناسایی کردهایم که بگوییم مثلاً بازار روسیه با 140 میلیون نفر جمعیت را مطالعه کردهایم که ببینیم چقدر محصول کشاورزی نیاز دارد؟ که منِ وزارت بازرگانی ظرفیتی را برای آن شناسایی کرده باشم و بعد بیایم کانال را از بازار داخلی ایران به بازار روسیه طراحی کنم تا به صورت ایمن هم از نظر منابع، هم از نظر تأمین اعتبار و پیشگیری از قوانین دستوپاگیر گمرکی و حتی قرنطینه را حل کنم، بعد بگویم آقای کشاورز ما از ابتدای پاییز که روسیه دچار سرمای شدید میشود، از شما این نوع محصولات را به این میزان میخواهیم که فلانقدر هم برای کشور ارزآوری دارد که بعد من با همان ارز صادراتی از روسیه و کشورهای حوزه قفقاز غلات و دانههای روغنی را بخرم و وارد ایران کنم؟ چنین برنامهریزی واقعاً نبوده است.
بهرامی ارضاقدس: بعد از اجرای قانون تمرکز بوده.
*اختیارات قانونی وزیر جهاد را به زور از نعمت زاده گرفتیم
پاپیزاده: نواقص را عرض میکنم. اول اینکه؛ آن اختیاراتی که طبق قانون تمرکز باید به وزیر جهاد کشاورزی بدهند، نمیدهند تا جایی که یک سال و نیم بعد از تصویب قانون انتزاع توانستیم قسمتی از قانون تمرکز را اجرا کنیم، چرا؟ چون دولت دچار اختلاف نظر بود و آقای نعمتزاده در واگذاری اختیارات به وزیر جهاد کشاورزی مقاومت میکرد تا جایی که آقای حجتی به کمیسیون کشاورزی میگفت اختیاراتم را به من نمیدهند. نهایتاً اعضای کمیسیون کشاورزی امضا جمع کردند و وزیر صنعت، معدن و تجارت را تهدید به استیضاح کردند تا ایشان در کنار آقای حجتی در کمیسیون کشاورزی مجلس نشستند و ما صورتجلسه کردیم که تا فلان تاریخ شرکت بازرگانی دولتی باید تعیینتکلیف شود.
*کانتینر حمل سبزی و صیفیجات نداریم
کل تجارت ما با روسیه 300 میلیون دلار است. منِ کشاورز خودم محصول را تولید میکنم، خودم وارد تجارت میشوم و خودم باید بارم را تحویل دهم. منِ نماینده عضو کمیسیون کشاورزی مجلس سه بار تاکنون برای بررسیها به روسیه رفتهام که یکبار آن به همراه آقای حجتی وزیر جهاد کشاورزی بوده است.
در سفر با ایشان آقای حجتی گفتند اگر مرغ 4 هزار و 500 تومانیمان را بتوانیم در روسیه 8 هزار تومان بفروشیم، کلاهمان را هم میاندازیم هوا!
گفتیم آقای وزیر! محصولی مانند «شوید» در دزفول و بوشهر کیلویی هزار تومان است، درحالیکه در مسکو کیلویی 45 هزار تومان است و با حضور ایشان رفتیم و در بازار روسیه قیمت گرفتیم. اما برای صادرات همین محصول از دزفول به روسیه کانتینر مخصوص حمل سبزیجات نداریم و کشاورز خودش به روش خودش کالایش را صادر میکند.
بهرامی ارضاقدس: اتفاقاً ما بحثمان همین است که تولیدکننده باید خوب تولید کند و این بازرگانان هستند که باید امر تجارت را انجام دهند.
آلاسحاق خطاب به پاپیزاده: پس شما قبول دارید که بحث تجارت تخصصی است و متخصص باید آن را انجام دهد.
*محصولات ایرانی را با پاکت سیگار و یخ برای تجارت با روسیه بستهبندی میکنند
پاپیزاده: این یک درد است! تجار ما میروند پاکتهای سیگار را میخرند، آب معدنی یخزده را هم میخرند، یک لایه آبمعدنی، یک لایه پاکت سیگار که داخل آن شوید تازه قرار میدهند، دور آن را چسب میزنند و در گونی میگذارند. الآن سبک تجارتمان با روسیه اینگونه است که 15 روز طول میکشد جنس به روسیه برسد. نتیجه آن میشود که محصول درجه سه ترکیه در عرض 8 ساعت وقتی به روسیه میرسد، میشود درجه یک و محصول درجه یک ما بعد از 15 روز وقتی میرسد میشود درجه سه.
بهرامی ارضاقدس: مشکل تجارت ما لجستیک، بستهبندی و حملونقل هوایی است.