۰

نفوذ فکر «داعش» ما را هم تهدید می‌کند/ تخریب علمای بزرگ اهل سنت، اشتباه راهبردی است/ به اسم نقد داعش، نباید اهل سنت را تخریب کرد

استاد دانشگاه امام صادق(ع) گفت: باید از نقد تخریبی عالمان قدرتمند اهل سنت مانند مولوی عبدالحمید اجتناب کنیم، زیرا این کار فقط دو نتیجه دارد یا باعث دین‌گریزی جوانان سنی می‌شود یا آنها را به سوی تکفیر سوق می‌دهد.
نفوذ فکر «داعش» ما را هم تهدید می‌کند/ تخریب علمای بزرگ اهل سنت، اشتباه راهبردی است/ به اسم نقد داعش، نباید اهل سنت را تخریب کرد
به گزارش سرویس فرهنگي تفتان ما،حجت‌الاسلام حامد کاشانی، استاد حوزه و دانشگاه مهمان خبرگزاری فارس شد تا در پرونده «فکر تکفیر» از جریان‌های سلفی تکفیری و علل رشد و نضج آنها بگوید.
وی در بخش اول گفتگوی خود تاکید کرد که «ریشه‌های فکری داعش، به زودی از بین نخواهد رفت» و در ادامه تمایزات این طیف از گروه‌های سلفی جهادی با سایرین را برشمرد. (بخش اول گفتگوی فارس با حامد کاشانی)
وی در بخش دوم گفتگوی خود در مورد خطر نفوذ فکری این جریان به داخل مرزهای ایران هشدار می‌دهد و به عنوان یک روحانی شیعه، خواهان تقویت حوزه‌های علمیه اهل سنت در کشور شده است.
آنچه در ادامه می‌خوانید بخش دوم و پایانی گفتگوی تفصیلی خبرگزاری فارس با حجت‌الاسلام حامد کاشانی در زمینه اندیشه‌های داعش است.
 

 
 
* برخی معتقدند خشونت داعش، جنبه‌های قابل پذیرش فقهی دارد نظر شما در این مورد چیست؟
-شما اگر روزنامه‌­های اروپایی یا بی‌­بی‌­سی را از اول انقلاب رصد کنید، متوجه می‌شوید، اول انقلاب می‌گفتیم شراب­خوار را حد می­‌زنیم، در حالی که زمان شاه، خود شاه شراب می­‌خورده، به کسی هم حد شراب نمی‌­زدند، از نگاه آن‌ها حال، شخصی یک مقدار شراب خورده است، آیا او را جلوی انظار عومی شلاق می‌­زنند؟ با خود می‌گوید این خشونت است! یا دست سارق را قطع می‌کردند، حال اگر شما تصویر لحظه قطع دست سارق را نشان دهید، به ظاهر این اوج خشونت است.
جریان داعش می‌­آید می­‌گوید من می­‌خواهم دست سارق را قطع کنم- متأسفانه حتی در رسانه‌­های داخلی خودمان این را جزو خشونت­‌های داعش می‌­آوریم- البته جزو خشونت­‌های داعش است، اما نه به این دلیل جایی که قاضی است و حق قضاوت ندارد، چرا که قاضی شرایطی دارد، قاضی باید فقیه باشد- اینها که اصل تقلید از عالم را قبول ندارند- پس می­بینیم کسی که قاضی یک ایالت شده و  یک جوان 22، 23 ساله‌ایی که چهار کتاب خوانده و فقیه نیست، ممکن است بی­‌جهت فتوا به قطع دست بدهد یا مواد مخدر را ملحق به شراب احساس کند و بگوید هر کس مواد مخدر مصرف کرد او را هم باید حد شراب­‌خوری زد یا سیگار را هم ملحق کند! در واقع آن مجازات خشونت است، این تندوری است.
 

 
ریشه خشونت داعش، اجرای احکام اسلامی نیست
بله! باید توجه داشت شرایط اثبات این حکم خیلی سخت است و به این راحتی نیست، چون فقیه بالای سر آن موضوع است اجازه نمی‌­دهد به صرف یک اتهامی زود اعمال نظر کند، در حالی که داعش می­‌گوید: ما طول دادرسی را کم کردیم و اجازه اعتراض هم نمی‌دهد.
به نظر بنده ریشه خشونت در اصل اعدام نیست، بلکه ریشه خشونت آنجا است که قاضی داعشی بدون علم حکم می‌دهد، به خاطر اینکه بحث فقهی مطرح است و این را از عالم دینی گرفتند و به یک جوانی که 5 حکم شرعی و 4 تا قانون خوانده است، داده‌اند تا حکم صادر کند و چون می­خواهند دادرسی را کوتاه کنند، دیگر تجدیدنظر ندارد، بنابراین احتمال ضریب خطا بسیار بالا می­‌رود.
ما با یک جریانی مواجه هستیم که دولت پارتیزانی دارند و همه زیرمجموعه­‌ها را نمی­‌توانند رصد کنند، همانطور که بعضی از رزمنده­‌ها اعمال خشونت می‌کردند، حتی ممکن است در جنگ ایران و عراق که این همه بزرگان و سردارانی داشتیم که با اسیر خوب رفتار می­‌کردند، مواردی هم داشتیم که با یک نفر بد برخورد کرده است، این موضوع را نباید به همه تعمیم داد، حالا آن زمان فیلمش منتشر نمی‌­شده و الان فیلمش منتشر می‌شود. در واقع باید خشونت داعش را دو بخش بدانیم؛ بخشی ذاتی تفکر اوست و بخشی ناشی از اشتباه نیروی انسانی.
بله! خشونت نسبت به کسانی که آن‌ها را تکفیر می‌کردند،‌ داشتند، آن‌ها را متهم می‌کردند به اینکه کافر، دشمن عدالت‌ و ظالم هستند، برای همین بعضی اوقات مقابله به مثل می­‌کردند، مثلاً خلبانی که آتش زدند، می­‌گویند این خلبان موشک زده و بچه­‌ها ما را سوزانده، قرآن می­‌گوید قوت کسب کنید، نیروهایتان را تجهیز کنید، تجهیزات­تان را اضافه کنید، با آنها دشمنان خدا را بترسانید، حالا  این خلبان را گرفتیم، او بارها ما را سوزانده و اگر با شدت با او برخورد کنیم، عبرت سایرین می‌­شود و خلبان دیگری جرأت چنین کاری نمی­‌کند، پس او را سوزاندند، البته در خیلی موارد خشونت‌­هایی بوده که شاید مورد تأیید فرمانده‌شان نبوده است.
 

 
اشکال بزرگ این است که اینها فقیه نیستند، این نوع برداشت‌هایی که از آیات دارند مطابق اصل دین است، یک جوانی آیات را کنار هم گذاشته است، حال اگر این استدلال او را به یک عالم نشان دهید، به این نوع استدلال می­‌خندد، اما چون مخاطبا­نش از جنس خودش هستند و اگر او 2 جلد کتاب خوانده باشد، مخاطبان او هم همین دو جلد کتاب را نخوانده‌اند، پس هر چه او بگوید، آنها هم می­‌پذیرند.
 
نباید عالمان بزرگ اهل سنت را تخریب کرد
*با این وجود داعش هم در میان جوانان ما هم می‌تواند جذب نیرو کند؟
- اتفاقاً خطر اینجا است که درون جامعه اهل سنت ما هم می‌تواند. برخلاف اینکه در ذهن ما است که در سیستان و بلوچستان آنها فعالند، در کردستان فعال‌تر هستند، در سیستان و بلوچستان عالمان سرشناسی دارند که جمهوری اسلامی از آن‌ها حمایت می­کند و البته یک بخشی تصوف دارند که تصوف اگر وجود داشته باشد، مانند آبی روی آتش سلفی­گری عمل می‌کند.
نکته بعدی این است که باید از نقد تخریبی عالمان قدرتمند اهل سنت مانند مولوی عبدالحمید اجتناب کنیم، چون تخریب علمای اهل سنت مخصوصاً جاهایی که علمایشان را قبول دارند، دو نتیجه دارد و هر دو نتیجه علیه ما خواهد بود یا مردم دین­‌زده و دین‌گریز می­‌شوند، مانند جریانات الحادی نظیر کومله و کمونیست‌ها؛ یعنی جدایی­‌طلب­‌ها یا اینکه از اسلام فاصله می‌­گیرند و اصل اسلام را می‌­کوبند و سعی می­‌کنند خشونت داشته باشند، آن هم خشونت بی­‌حد و مرزی که حتی به ظاهر آیات هم کاری ندارند.
و یا سلفی می‌شوند و با روحیه تقلیدگریزی که دارند، وقتی از عالم فاصله بگیرند، همانند آنچه که جریانات کاوه شریفی مولوی عبدالحمید را تکفیر کردند، می­‌روند جذب جریانات سلفی می‌شوند که عالم­ ستیزند و می­‌گویند این عالمان شکم­شان را بزرگ کردند، خوردند و بردند، ما خود باید به داد اسلام برسیم!
در حالی که باید بزرگان اینها را نگه داریم، این باعث می‌­شود حداقل یک جریانی داشته باشیم که بزرگتری دارد و آن بزرگتر چون در جامعه زندگی می‌کند و شناسنامه دارد، نمی­‌تواند هر کاری را رسماً انجام دهد،در این حالت است که انشقاق کمتر اتفاق می‌­افتد.
سه شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۵۳
کد مطلب: 440324
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *