نقش سرویس‌های امنیتی امریکا در ایجاد مشکلات منطقه

7 مرداد 1396 ساعت 12:47

در این گزارش سعی داریم قدرت و نفوذ سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی و ارتباطشان با عوامل منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای مورد توجه قرار بدهیم.


به گزارش سرویس وبلاگستان تفتان ما،به‌طورکلی قدرت به معنای «توانایی انجام کاری» است، این توانایی در دو حالت به دست می‌آید: یا با اجبار و تهدید صورت می‌گیرد یا با تشویق و جذب کردن. در حالت اول از قدرت سخت و در حالت دوم از قدرت نرم نام برده‌ می‌شود. در حال حاضر آنچه مورد اهمیت است استفاده‌ی توأمان از قدرت سخت و نرم می‌باشد. زیرا هر یک از این دو قدرت به‌تنهایی کارآمدی لازم را ندارد. از همین رو قدرت هوشمند بیان‌کننده‌ی مدیریت تلفیقی قدرت سخت و قدرت نرم است که راهبرد سیاست خارجی آمریکا در دوره اوباما در قبال غرب آسیا می‌باشد.
منطقه‌ی غرب آسیا به لحاظ ژئوپلتیکی و ژئواستراتژیکی، منبع عظیم نفت و گاز، تقاطع سه قاره‌ی بزرگ و جزء استراتژیک‌ترین مناطق جهان می‌باشد. از جمله دلایل حضور آمریکا در منطقه می‌توان دستیابی به منابع عظیم نفتی، حمایت از رژیم غاصب صهیونیستی، ممانعت از حضور چین و روسیه، فروش تسلیحات نظامی و ممانعت از نفوذ ایدئولوژی جمهوری اسلامی ایران به کشورهای منطقه اشاره کرد. راهبرد امنیتی آمریکا در قبال غرب آسیا استفاده از قدرت هوشمند بوده که نتیجه‌ی آن جنگ و آشوب‌هایی است. که منطقه را دچار بحران‌های سهمگینی کرده است. این نوشتار بر آن است تا نقش سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و غرب را در به وجود آمدن این بحران‌ها و آشوب‌ها مورد بررسی قرار دهد.
اهمیت غرب آسیا برای آمریکا بعد از حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر استراتژی کلان امنیت مطلق با شروع قرن جدید، بیش از هر نقطه دیگری در جهان، عطف به منطقه غرب آسیا و رویکرد کلان مبارزه با تروریسم در این منطقه دنبال شده است. تصمیم‌سازان آمریکایی، مقابله همه‌جانبه با آنچه تروریسم اسلامی، می‌خواندند را محور حضور خود در این منطقه قرار دادند. حمله آمریکا به افغانستان و عراق در سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ و متعاقب آن استمرار حضور نظامی در این دو کشور، بیانگر اهمیت قدرت سخت در استراتژی کلان آمریکا برای دستیابی به اهداف خود در غرب آسیا است. (۱) دکترین امنیت ملی آمریکا، بر اساس راهبرد جدید و در چارچوب رویکردهای دولت اوباما، حول محور‌هایی همچون، “دوری از یک‌جانبه‌گرایی، دوری از جنگ پیشگیرانه، دوری از اتکا به دخالت نیروهای نظامی، چندجانبه‌گرایی، تأکید بر اقتصاد، و تأکید بر ظرفیت‌سازی‌های منطقه‌ای” شکل گرفته است. (۲)
آمریکا منافع مهمی همچون امنیت عرضه و تقاضا و حمل‌ونقل انرژی، امنیت رژیم غاصب صهیونیستی، نفوذ در کشورهای منطقه و استیلا بر ژئوپلتیک غرب آسیا را همواره در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده‌است.(۳) در سند معروف NSC.۶۸ که توجیه‌گر سیاست خارجی جهانی آمریکا است به‌طور ضمنی از بزرگنمایی تهدیدات خرد و حتی خلق تهدیدات جدید سخن به میان آمده است. هدف آن است که تهدیدات بالفعل و بالقوه‌ای که آمریکا را به مخاطره می‌اندازند، خطری علیه کل تمدن بشری معرفی شوند.
قدرت سخت و نرم آمریکا در غرب آسیا نای در تعریف قدرت، برداشت کلی «توانایی انجام کار» یا «توانایی به دست آوردن خواسته » را مطرح می‌کند، این توانایی می‌تواند با «تهدید»، «تطمیع» و یا «جذب کردن و متقاعد کردن» دیگران، به دست بیاید. به‌عبارت‌دیگر هنگامی‌که طرف مقابل اهداف ما را مشروع تلقی کند، می‌توان بدون اعمال زور یا پرداخت پول او را با خود همراه ساخت. آنچه در اینجا می‌تواند نقش فزاینده‌ای در افزایش قدرت یک بازیگر ایفا کند، تشخیص ارتباط موجود میان قدرت سخت و قدرت نرم در یک موضوع خاص و یا یک برهه زمانی مشخص است. اعمال قدرت اگر با استفاده از دو وجه سخت و نرم این مفهوم، متناسب با موضوع و محل اجرای آن، انجام شود، می‌تواند حد تأثیرگذاری یک کشور و به‌تبع آن میزان قدرت آن را افزایش دهد و از اثر فزاینده این دو نوع قدرت بر یکدیگر بهره ببرد. لذا ماهیت مرتبط اشکال سخت و نرم قدرت به یکدیگر، ترکیب ماهرانه آن‌ها را مقدور می‌سازد، که مولود این ترکیب را “قدرت هوشمند”می‌نامند. (۴)
راهبرد جدید امنیتی آمریکا دارای دو وجه سخت و نرم است. درحالی‌که بخش نخست بر به‌کارگیری قدرت نظامی و مشت آهنین تأکید می‌کند، بخش دوم بر لزوم تغییر وضع موجود و انجام اصلاحات در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اصرار دارد. چنین راهبرد دوگانه و دووجهی، ناظر بر تهدیداتی است که آمریکا در منطقه نسبت به آن‌ها احساس خطر می‌کند. این تهدیدات به‌صورت روشنی در سند راهبرد امنیت ملی آمریکا در سال ۲۰۰۲ مورد تأکید قرار گرفته است. (۵)
استفاده از قدرت هوشمند در استراتژی کلان آمریکا در غرب آسیا، دارای مصادیق متعددی است. در حال حاضر آمریکا به بهانه‌ی ایجاد دموکراسی، حقوق بشر، مقابله با جریان‌های بنیادگرایی و تروریسم در این منطقه حضور دارد. سرویس‌های اطلاعاتی-امنیتی آمریکا و غرب با هدف دستیابی به منافع ملی سعی در اغتشاش در این منطقه را دارند. بحران‌های ایجادشده در یمن، سوریه و عراق گواهی بر این مدعاست. در ادامه به مصادیقی از سیاست‌های آمریکا در قبال غرب آسیا اشاره می‌شود:


کد مطلب: 440421

آدرس مطلب: https://www.taftanema.ir/news/440421/نقش-سرویس-های-امنیتی-امریکا-ایجاد-مشکلات-منطقه

تفتان ما
  https://www.taftanema.ir