به گزارش سرویس فرهنگي
تفتان ما،گروه آیین و اندیشه: آیتالله محسن اراکی در کارنامه علمی خود عناوینی از جمله اجتهاد علوم اسلامی، دکترای فلسفه تطبیقی و استادی خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم را داراست، وی همچنین عضو مجلس خبرگان رهبری، عضو شورای عالی مجمع جهانی اهلبیت، مؤسس مرکز اسلامی انگلیس و مجمع اندیشه اسلامی قم است، ایشان به مدت 10 سال نماینده مقام معظم رهبری در اروپا بوده و طی یک دهه فعالیت در لندن نسبت به تأسیس حوزه علمیه امام حسین(ع)، کالج اسلامی لندن «Islamic College for Advanced Studies»، مرکز بزرگ اسلامی، مسجد اسلامی کرولی لندن، مرکز اسلامی منچستر، مرکز اسلامی بیرمنگام، مرکز اسلامی نیوکاسل، مرکز اسلامی کاردیف، مرکز اسلامی اهل البیت گلاسکو، مجتمع آموزشی و فرهنگی ایرانیان در لندن، مؤسسه بهار (ویژه تازهمسلمانان)، بنیاد جوانان فجر و مؤسسه بانوان مسلمان اقدام کرده است.
آیتالله اراکی در سال 1384 از انگلستان به میهن اسلامی بازگشت و با حکم رهبر انقلاب به عضویت شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و نیز شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) منصوب شد و اکنون دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی است، وی در یکی از سخنرانیهایش با نقد شیوه بانکداری کشور گفت: امروزه چرا خروجی بانکها یک خروجی عجیبی و غریبی است؟ این بانکها و این نظام بانکی به شورای نگهبان رفته است و شورای نگهبان هم گفته است که این نظام بانکی هیچ اشکال شرعی ندارد. اما این نظام بانکی که در عرصه اجرا آمده است تبدیل به بدترین نظام بانکی در سطح جهان شده است.
حضور وی در
خبرگزاری فارس بهانهای شد تا از نزدیک درباره انتقادش به نظام بانکداری پرسوجو کنیم، آیتالله اراکی در ابتدای سخنانش با اشاره به جایگاه رسانه در جنگ نرم، استفاده از قلم و خبر را خط مقدم مبارزه دانسته و در ادامه با تحلیل فقه خرد و کلان، خواستار ورود فقه نظام دراین عرصه شد و کمک دولت و حاکمیت را عامل تاثیرگذار تسریع در اصلاح نظام بانکداری کشور توصیف کرد.
آنچه میخوانید بخش اول گفتگوی مشروح خبرنگاران فارس با آیتالله محسن اراکی است.
شیوه منع رسیدن پیام در دوران انبیاء هم بوده است/ناآگاهترین مردم دنیا مردم آمریکا هستند
*جایگاه رسانه برای انتقال پیام انقلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
-یکی از شیوههای مبارزه دشمنان خدا در تاریخ با مکتبهای انبیاء جلوگیری از رسیدن خبر بوده تا خبر و پیام به گوش مردم نرسد، در قرآن در چند جا به این مطلب اشاره شده است، میفرماید: «وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ» به این قرآن گوش ندهید بلکه وقتی قرآن خوانده میشود سروصدا ایجاد کنید که صدای قرآن به گوش کسی نرسد، شاید پیروز شویم، یعنی پیروزی راه باطل در گرو نرسیدن خبر حق است، در جای دیگر از زبان حضرت نوح(ع) میفرماید: «وَإِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ»؛ هر چه من اینها را به خدا دعوت میکردم، انگشتها را داخل گوشها میگذاشتند که سخن من به گوش آنها نرسد یا سروگوششان را با پارچه میپوشاندند که پیام من، به گوش آنها نرسد.
بنابراین وقتی تاریخ انبیاء را خوب نگاه کنیم، عمده شیوهای که برای مبارزه با انبیاء در نظر گرفتند و به کار گرفتند، همین شیوه منع رسیدن پیام است، در حالی که این پیام حق هر جا برسد، دلها را تسخیر میکند، مگر اقلیتی از دلهای سخت و الا عامه دلهای بشر اگر حق و پیام درست و صحیح به آنها برسد پذیرا هستند.