فیلم سینمایی «ماجان» ساخته رحمان سیفی آزاد فیلمی قصه گو است فیلمی که به گزارش سرویس فرهنگي
تفتان ما،در تهاجم فیلمهای آپارتمانی در سالهای اخیر و از سوی دیگر واقعگرایانه است. این کارگردان برای اولین فیلم خود به سراغ سوژه نابی رفت . آدم های فیلم به رغم پتانسیل موجود در اثر سیاه و سفید نیستند و شخصیتهایی خاکستریاند. «ماجان» از لحظه شر وع تا پایان که در کنار دریا است وضعیت ناپایدار یک خانواده را به نمایش میگذارد . ماجرای خانوادهای از قشر متوسط شهری که دچار یک معضل هستند. فیلمنامه اثر ساختار منسجمی دارد و کارگردان به خوبی از عهده کارگردانی برآمده است. فیلم با توجه به فضای سالم و مبتلابه جامعه اما قربانی شرایط اکران شد . در گفتوگویی که با رحمان سیفی آزاد (کارگردان) و سیما تیرانداز (بازیگر) ترتیب دادیم به مشکلات و موانع در سینما ایران و شرایط نابرابر پخش و ... اشاره داشتند که از نظرتان میگذرد:
جریان حاکم در سینما یکی از دلایل عدم حضور بود
خانم تیرانداز شما کارتان را با آقای مهرجویی شروع کردید و در سینما با کار برای کارگردان مطرح وارد شدید اما در سینما کمتر حضور دارید و بیشتر در تلویزیون و بعد هم تئاتر فعال هستید.
به عقیده من، اینکه به هر قیمتی حاضر باشید هر فیلمی را در سینما بازی کنید به صرف اینکه تنها سینما کار میکنید درست نیست. تصور غلطی است که سینما مِدیوم بهتری نسبت به تلویزیون یا رادیو است، هر کدام از این رسانهها ارزشهای خودشان را دارند و من همیشه گفتم من بازیگرم و بازیگر سینما نیستم، بازیگر تئاتر نیستم، بازیگر تلویزیون هم نیستم، من بازیگرم درنتیجه در هر کدام از این مدیومها جای خودم را بتوانم پیدا کنم و نقش خوب بتوانم بازی کنم حتماً آنجا حضور پیدا میکنم. نکته دیگر اینکه اگر کار نکردم واقعاً یک دورهای خیلی شرایط مناسب نبود، شرایطِ دیگری بود و شاید بتوانم بگویم آن چیزی که باب میلم باشد اتفاق نیفتاد. با توجه به اینکه یک جریانِ دیگری در سینما شروع شد که خوشبختانه الان دوباره این جریان تغییر کرده است.
بعضی جاها هم بدشانسی بود که در سینما کار نکردم. به طور مثال من سرکار تلویزیونی یا تئاتر بود، کار سینمایی پیشنهاد شده بود و نقش خوبی هم بوده اما نتوانستم بازی کنم، مثلاً یک سینمایی پیشنهاد شد من همزمان سر سریال بودم و نمیتوانستم، یا یک سینمایی کاشان بود و من نمیخواستم بروم کاشان و میخواستم تهران باشم و نتوانستم حضور پیدا کنم، اتفاقاتی هم از این جنس افتاده است. اما اینکه من خودم را بخواهم محدود کنم به سینما و تلویزیون و تئاتر هیچ وقت اینطوری نبود.
بیشتر به کدام مدیوم علاقه دارید؟
من بازیگرم و تفاوتی ندارد من از تئاتر شروع کردم، تئاتر خانۀ من است؛
به تئاتر به عنوان یک مدیوم ارزشمند نگاه میکنم
در مصاحبههایتان گفتید به تئاتر علاقه بیشتری دارید؟
بله چون خانۀ من است و از آنجا شروع کردم، دانشجوی تئاتر بودم، کارگردان تئاتر بودم قاعدتاً به عنوان یک مدیوم ارزشمند به آن نگاه میکنم ولی اینکه بخواهم سینما و تلویزیون را در کنارش بیارزش کنم، نه.
خوشبختانه فیلم پتانسیلِ جذب مخاطب را دارد اما متاسفانه شرایط اکرانِ مناسبی نداشته است و این شرایط باعث شده مخاطب کمتر از فیلم مطلع شده و برای دیدن فیلم به سینما مراجعه کند، در مورد شرایط اکران بفرمایید.
سیفیآزاد: من در مصاحبههایم هم عرض کردم، اکران ما کاملاً ناگهانی شد، قرار نبود اصلاً اکران شود با تصمیمی که شورای صنفی نمایش گرفت که دو فیلم کمدی به خاطر ایام ماه محرم از گردونۀ اکران خارج شوند ناگهان به ما پیشنهاد رو به اجبار دادند که این تنها فرصت برای اکران است، استفاده کنید. ما بدونِ هیچ تبلیغاتی، ناگهان اکران کردیم، یعنی تبلیغات تلویزیونی ما دو هفته بعد از اکران تازه شروع شد که آن هم به ایام سوگواری اباعبدالله (ع) برخورد کرد که آن هم شرایط پیچیدهای را ایجاد کرد.
شورای صنفی نمایش به خاطر تقارن فیلم با ایام محرم و سوژه خانوادگی و سالم آن هیچ حمایتی نکردند؟
تقریباً نکردند؛ ضمن اینکه در همان سانسهایی که در ایامِ دو هفته پایانی تعطیلات تابستانی به فیلم اختصاص یافت سانسهای صبح و نامناسب بود در حالی که معمولاً خانوادهها در پایان تعطیلات به مسافرت میروند و استقبال از ایام مدرسه مانع حضورشان در سینما خواهد بود. سانسهایی که به ما اختصاص دادند 10 صبح، 2 بعدازظهر یا بهترین لطفی که به ما کردند 7 شب بود، یعنی سانسهای پراکنده.
با توجه به اتفاقی که در ایران افتاده است اگر صاحب فیلم نتوانید تبلیغ مناسبی برای فیلمی که نه جنجالهای حاشیه ایِ فراوانی داشته و نه از آن جنس فیلمهای کمدیای که مورد استقبال مخاطب است، باشد فقط باید تبلیغاتِ خوبی داشته باشید که مخاطب خودش را پیدا کند و مجموعۀ اینها شرایطی را فراهم میکند که همین مقدار آدمهایی که مطلع شدند، فیلم را ببینند. بازخوردهایی که من و بازیگران گرفتیم مخاطبانی که فیلم را دیدند راضی بودند و دوست داشتند ولی چرا در سبد انتخاب نمیآید دلایلش از همین جنسی است که الان عرض کردم.
ذائقه مخاطب را به سمت فیلمهای جنجالی و کمدی سوق میدهند/ فروش فیلمها طبیعی نیست
با توجه به این شرایطی که برای شما پیش آوردند فیلمهایی که از این دست هستند و بزرگنمایی و سیاهنمایی ندارند و فقط به فکر سلامت در جامعه هستند چقدر میتوانند ادامه حیات بدهند؟
جنسِ مخاطب سینمای ما طبق آنچه ذائقهسازی شده است دو جنس بیشتر نیست یا فیلمهای جنجالی است یا فیلمهای کمدی است آن هم نه همۀ کمدیها، این به معنی این نیست که این دو بد هستند یا خوب هستند، این نوع کارهاباید در سینما باشند و جزء حیاتِ طبیعی سینما هستند ولی الان این دو جنس فیلم بدون تبیلغات و با جنجالهایی که پیرامون آنها در فضای مجازی ساخته میشود حیات خودشان را (البته حیاتِ محدودِ خودشان را) ادامه دهند. اما اگر بخواهیم در فروش سینما دقیق شویم خواهیم دید در واقع فروشِ هیچ کدام از فیلمهای ما طبیعی نیست، با توجه به هزینههایی که بابت تولید یک فیلم انجام میشود و ظرفیتِ سالنهایی که در کشور موجود است تقریباً این فروشها طبیعی نیستند، اگر فیلم 4 میلیارد میفروشد، 4 میلیارد در افکار عمومی یک موفقیت نسبی است ولی واقعیت این است که این 4 میلیارد 37 درصدش به صاحب سرمایه میرسد یعنی فیلم تقریباً ورشکسته است، حالا راهکارهای دیگری پیدا میکند و با فروش رایت فیلم به شبکه نمایش خانگی و تلویزیون این ورشکستگی را جبران میکند.