به گزارش سرویس فرهنگي
تفتان ما،سیدجواد میری عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با تأکید بر اینکه یکی از علل پیشرفت جامعه در بسیاری از کشورها و جوامع رابطه تنگاتنگ علوم اجتماعی با وضعیت جنگ است، گفت: در حالی که تصور میکنند در گفتوگوها علوم اجتماعی شکل میگیرد، اگر نگاه انتقادی به علوم طبیعی و علوم اجتماعی انتقادی بیندازیم، میبینیم در آمریکا، اروپا و حتی روسیه بسیاری از پروژههایی که در حوزه جنگافزاری بوده، بعضاً ارتباطی با حوزه دانشگاه و مراکز علمی پیدا کرده است، حتی در حوزه علوم انسانی هم این گونه بوده است.
*بسیاری از آزمایشهای روانشناختی ارتباط تنگاتنگی با پروژههای جنگی دارد
وی افزود: اگر نگاه کنید بسیاری از تستها و آزمایشهایی که در حوزه علوم روانشناختی و روانشناسی در آمریکا و انگلستان صورت گرفته است، ارتباط تنگاتنگی با پروژههای جنگی و پروژههای جاسوسی داشته است، بنابراین اگر نگاهی به پارادایمهای رفتارشناسی در انگلستان، آمریکا و روسیه بیاندازید، آن موقع میبینید ارتباط تنگاتنگ آنها چگونه بوده است.
میری با بیان اینکه ارتباط تنگاتنگ آنتروپولوژیک یا همان چیزی که در ایران به آن انسانشناسی و مردمشناسی میگویند، با برنامهها و پروژههایی که در پنتاگون انجام میشود، دیده میشود، اظهار داشت: اساساً مردمشناسان برای بسیاری از پروژههای نظامی، ابزاری و چارچوبی را تهیه و برنامههای را طراحی کردهاند، به عنوان مثال اگر آمریکا در منطقهای در کشور افغانستان ورود پیدا کند، قبل آن حداقل 10 تا 15 سال مطالعات مردمشناختی داشته است که مثلاً در افغانستان چه تیرهها و چه اقوامی هستند، چه زبانها و لهجههایی صحبت میکنند مذهب و دینشان چیست، یعنی اطلسی از تمام این تغییر و تحولات، بافت سنگی، زیرساختهای تمدنی و دینی را مردمشناسان و دینپژوهان در میآورند.
*راز حضور همیشگی انگلیس در افغانستان
وی ادامه داد: پس وقتی آمریکا میخواهد ورود پیدا کند و مدیریت کند، افغانستان را در پشت این اطلاعات عظیم و کلاسیکبندی شده و طبقهبندی شده مدیریت میکنند یا انگلیسیها حداقل 200 سال در افغانستان در منطقه پشتو یا در منطقه پشتوها در حد پاکستان و افغانستان شبکههای عظیمی درست کرده است که در دوران جنگ سرد یا دوران بعد از جنگ سرد یا از بدو ورود انگلستان به افغانستان میبینید انگلیسیها در مناطق قندهار و مناطقی که طالبان هستند، حضور دارند، زیرا شبکهای از اطلاعات و مردمشناسی طی 200 سال مانند شرقشناسی انجام داده و طبقهبندی شده و در اختیار نظامیان و کسانی که در حوزه امنیت نرم کار میکنند، قرار دادهاند.
*«پان عربیسم» یکی از چالشهای بسیار بزرگ است
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به حضور ایران در کشورهای عراق، سوریه و حتی لبنان در قالب محور مقاومت بیان داشت: حالا که ایران ورود کرده است، البته در مورد ورود ایران به این مسائل نمیخواهم شبیهسازی کنم که همان کار اپراتوری را میکند، اما ورود ایران به هر دلیلی در این منطقه به طور مثال ممکن است امنیت همپیمانش به خطر افتاده است و یا حضور ایران در حاشیه کرانه دریای مدیترانه باشد، لذا اگر ایران میخواهد این مسأله تداوم پیدا کند، امنیتش ضربه نخورد و هم هزینه حضور ایران در این مناطق بالا نرود، باید توجه داشته باشد که در این مناطق مسأله جهان عرب یکی از چالشهای بسیار بزرگ است.
وی افزود: یکی از چالشها، مسأله «پان عربیسم» بوده است، یعنی ایدئولوژی پان عربیسم و در هر یک از این کشورها مسأله ملیگرایی است؛ ناسیونالیسم عراقی، ناسیونالیسم لبنانی، ناسیونالیسم سوری و مسأله اهل تسنن و شیعه در لبنان، مسائل اهل تسنن در عراق، مسائل عشایری که در این مناطق وجود دارد. مسأله کردستان در عراق و جناحهای مختلفی که وجود دارد و هزاران مسألهای که از نظر قومی و ملیگرایی ناسیونالیسم و از نظر پان عربیسم و ایدئولوژیهای گوناگونی که در لایههای مختلف در این جامعه طی قرنها، سالها و دههها رسوخ کرده است، برای شناخت اینها باید کسانی باشند که اساساً با متدولوژیها، روشها و پیمایشهای علوم اجتماعی مخصوصاً مطالعاتی که در حوزه فرهنگ دینپژوهی میباشد، آشنایی داشته باشند.
*تفوق نظامی چه زمانی معنی دارد؟/ورود ایران به منطقه به معنای سختافزاری نبوده است
میری با بیان اینکه انگلیسیها، روسها و آمریکاییها توانستهاند اطلسی از مناطق که جزو حیاط خلوتشان بوده است را تهیه کنند، ابراز داشت: آنها همیشه یک تفوق اطلاعاتی هم داشتند، تفوق نظامی زمانی معنی دارد که شبکههای علم و معرفتی هم بتوانند در این حوزهها تفوق داشته باشند. اگر تفوق فقط نظامی باشد، بعد از اینکه تهدید خارجی رفت، میتواند فرم دیگری بگیرد و تمامی دستاوردهای ایران که طی این 7 سال و اساساً در این 40 سال در این منطقه پیدا کرده، همه اینها فرو بریزد.
وی ادامه داد: ورود ایران به این منطقه از لحاظ امنیت به معنای سختافزاری نبوده است، یکی از مسائل مهم مسئله ژئواکونومی است، یعنی چارچوبهای اقتصادی ایران و پنج کشوری که در منطقه هستند، بتوانند بهگونهای فضایی ایجاد کند که گاز ایران بتواند به مرزهای آبهای مدیترانه برسد و معادلات ژئواکونومیک در حوزه گاز تغییر پیدا کند تا این ائتلاف، ائتلاف قویتری شود، چون تمامی این کشورها از منظر اقتصادی بهرهمند خواهند شد، نه به این عنوان که داعش و یک گروه تروریستی را بیرون کردند، تمام شد و رفت، یعنی باید به این ابعاد توجه کرد.
*لزوم شکلگیری ارتباط نهادی میان زبدهترین سازمانها و نهادهای آکادمی در ایران
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: فکر میکنم الآن وقت آن است و از سوی دیگر این یک بازی برد برد برای اهالی آکادمیک هم هست، یعنی بسیاری از کسانی که در حوزه علوم اجتماعی کار میکنند بسیاری از مطالعاتشان معطوف است به اینکه چه نوع مطالعاتی در آمریکا و اروپا صورت گرفته است و هیچگاه خودشان دست به مطالعات میدانی حتی در این وسعت تمدنی و جهانی نزدهاند.
وی افزود: این فضایی که اکنون در عراق، سوریه و افغانستان و حتی در بسیاری از مناطق ایجاد شده، جامعهشناسان و دینپژوهان ایرانی میتوانند در ذیل سایه سپاه قدس ورود پیدا کنند، یعنی یک ارتباط نهادی بین یکی از زبدهترین سازمانها در ایران و نهادهای آکادمی شکل بگیرد تا شاهد تحولات بنیادین و عظیم در حوزه نظامی و هم در حوزه ارتقای دانش کیفی و کمی آکادمی در ایران باشیم.
*آمریکا و اتحادیه اروپا دارای منافع مشترک هستند
میری با بیان اینکه محور مقاومت و مذاکره را باید در کلیتی با نام جمهوری اسلامی ایران دید، خاطرنشان کرد: اگر میبینید اتحادیه اروپا و از سوی دیگر آمریکا برخی مواقع چاقو و هویج را نشان میدهند یا یکی نقش پلیس بد و دیگری نقش پلیس خوب را دارد یا اینکه اتحادیه اروپا به ایران میگوید اگر شما نرم باشید با ترامپ صحبت میکنیم و شما آرام باشید، در حالی که اینها با هم تضاد منافع ندارند.
وی با اشاره به اینکه آمریکا و اتحادیه اروپا دارای منافع مشترک هستند، گفت: به طور مثال منافع مشترکشان این است که جلوی چین، روسیه و اقتصادهای نوظهور بیاستند تا بتوانند فضای اقتصادی خودشان را تأمین کنند، بعد هم امنیتشان گره به امنیت ناتو و آمریکا خورده است، کاری که ایران باید انجام دهد این نیست که ببیند مذاکره جواب میدهد با حضور نظامی یا امنیت؟ یا دکتر ظریف خوب است یا سردار سلیمانی، این مباحث بحث جناحی و خرده جناحی است.
*چگونه از دستاوردهای سپاه قدس در منطقه حفاظت کنیم؟
این استاد فلسفه و مطالعات ادیان بیان داشت: چیزی که برای نظام ایران مهم است این است که چگونه از دستاوردهای سپاه قدس یا همان سیستم کل نیروهای نظامی که توانسته در منطقه حضور یابد- اتفاقی که در عراق و سوریه رخ داد و شیعیان از نقاط مختلف دنیا مانند افغانستان، پاکستان، عراق، ایران، سوریه، لبنان و حتی یمن حاضر شدند- این ائتلاف را حفظ کند، مانند زینبیون، فاطمیون و ...، در این رابطه باید سه کار صورت گیرد، یک آنکه ببیند چگونه این دستاورد حفظ شود.
وی ادامه داد: دوم اینکه چگونه دعوای شیعه و سنی درست نشود و مسأله تقریب به معنای واقعی کلمه بازگردد و سوم چگونه این دستاورد در داخل نظام تبیین و تأویل شود و بعد از آن شبکههایی در حوزه مذاکره و غیره ایجاد شود، این در حالی است که مذاکرهکنندگان ما خودشان را بینیاز از دانشگاه دانستند و تمام هموغمشان را در پژوهشگاه مطالعات سیاسی وزارت امورخارجه دیدند و از ظرفیت دانشگاه، علوم اجتماعی و علوم انسانی استفاده نکردند، همان گونه که سپاه قدس استفاده نکرد.
*راهکار علمی برای هدایت دوران پساداعش
میری اظهار داشت: باید فضایی در ظرف پساداعش ایجاد شود تا بتواند این دستاورد را حفظ کند و به یک ائتلاف اقتصادی و پیوستگی فرهنگی تبدیل کند، اگر کتابهای درسی سوریه و لبنان را نگاه کنید-کتب درسی عراق را اطلاعی ندارم- نوشته شده که جزایر سهگاه ایران؛ تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی توسط ایران اشغال شده است و متعلق به کشور عربی است، این دانشآموز سوری و لبنانی که به مدرسه میرود، می داند که ایران حامیاش بوده، در حالی که در کتاب درسی میخواند که ایران سرزمین یک کشور عربی را اشغال کرده است.
وی افزود: پس چه کسی میتواند این روند را اصلاح کند؟ این کار کسانی است که در حوزه علوم اجتماعی کار کردند، کار جامعهشناس، مردمشناس، دینپژوه و کسی که مطالعات تطبیقی فرهنگی کرده، است، اینکه وزیر آموزش عالی ایران، سوریه، لبنان، عراق، پاکستان و ... باید بنشینند و در یک کمیسیونی کتابها را تصحیح کنند که به جای اینکه هزینههای زیادی بدهیم، با ورود گفتمانی بسیاری از موانع را از جلوی راه برداریم، این کاری است که با وجود توپ و تفنگ و عملیات نظامی نمیشود.
انتهای پیام/